واقعا جمع سقیفه چگونه جمعی بود؟!
نقل است که هنگام بیعت با ابوبکر در سقیفه نزدیک بود سعدبنعباده کشته شود و به نقل بخاری به سوی سعد هجوم برده میشود.
در این هنگام یکی از یاران سعد میگوید: «مراقب سعد باشید که لهش نکنید!(به نقل بخاری: سعد را کشتید!)»
و عمر میگوید: «او را بکشید، خدا او را بکشد!» ۱
به نقل طبری عمر بالای سر سعد میایستد و میگوید: «سعیداشتم آنگونه تو را لهکنم که اعضایت از هم بپاشد!»
و سعد ریش عمر را میگیرد و میگوید:« اگر فقط یک مو از ریشم بکَنی، برنمیگردی مگراینکه دندان سالم در دهانت نیست!»
و بعدمیگوید: «(اگر میتوانستم) تو را به همان قومی که درمیانشان بودی و تبعیّتمیکردی امّا موردتبعیّت نبودی، ملحقمیکردم.»
پس از آن حباببنمنذر روبه انصار میگوید: «اگر بخواهیم اینها را از مدینه بیرونمیکنیم.»
عمر پاسخمیدهد: «در آن صورت خدا تو را بکشد.»
و حباببنمنذر هم در جواب او میگوید: «بلکه خودت کشتهشوی!» ۲
آیا این جمع، با این وضعیّت میتواند دوستانه باشد و آن را شورای حلّ عقد نامید؟
____________________________________________________________________________
۱- صحیح بخاری - ج ۸ - ص ۲۷- ۲۸ تاریخ طبری - ج ۲ - ص ۴۵۹
۲- تاریخ طبری،ج ۲،ص ۴۵۹