در طول تاریخ انقلابهای فراوانی به وقوع پیوسته و افراد بسیاری از خودگذشتگی و فداکاری کرده اند اما با گذشت زمان از یادها فاصله گرفته اند. ولی نهضت عاشورا با مرور زمان پیوسته در دلهای مسلمانان ماندگار شده است.
بدون شک عقیله بنی هاشم زینب کبری(علیها السللام) از جمله شخصیتهای تأثیرگذار این نهضت عظیم است که در ماندگاری و جاودانی آن نقشی بی بدیل داشته; همان بانویی که از نوادر بانوان تاریخ اسلام است و در دامان پُرمهر فاطمه زهرا(علیها السللام)و مولای متقیان تربیت یافته و درس زندگی آموخته است.
درباره حیات درخشان این بانوی قهرمان تاکنون ده ها کتاب و مقاله نگارش یافته و زندگی آنحضرت را مورد تحلیل و تجلیل قرار داده است.
در این مقاله برآنیم که شخصیت و فضایل آنحضرت را بررسی و بیان کنیم.
نام ها و القاب حضرت زینب(علیها السلام)
حضرت زینب(علیها السلام) نخستین دختر علی و زهرا علیهماالسلام است. معروف ترین نام این بانوی بزرگ «زینب» است که در لغت به معنای «درخت نیکو منظر» آمده(۱) و معنای دیگر آن «زین اب» یعنی «زینت پدر» است. و به راستی زینب برای مکتب اسلام و مرام پدر مایه زینت و آبرومندی بی نظیر بوده است.
حضرت زینب(علیها السللام) در پنجم جمادی الاولی در سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه دیده به جهان گشود.پس از ولادت حضرت زینب(علیها السللام)حضرت فاطمه زهرا(علیها السللام) نوزاد را به دست حضرت علی(علیه السلام)داد و فرمود: نام این کودک را برگزین. امام(علیها السللام)فرمود: من از پیامبر خدا در نام گذاری دخترم سبقت نمیگیرم.(۲) در آن هنگامپیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در سفر بود. چون بازگشت امیرمیمنان(علیه السلام)نام نوزاد را از آن حضرت پرسید. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: من از خدایم در نام گذاری او پیشی نمیگیرم. آن گاه از جانب خداوند جبرییل فرود آمد و گفت: خداوند نام این نوزاد را «زینب» برگزیده(۳) و آن را در لوح محفوظ نگاشته است.(۴).
نام گذاری حضرت زینب(علیها السللام) از سوی پروردگار حکایت از عظمت و بزرگی مقام آن حضرت نزد خداوند متعال دارد.
حضرت را ام کلثوم کبری و صدیقه صغری مینامیدند برای آنحضرت نام ها والقاب زیادی بیان شده همانند عقیله بنی هاشم عالمه غیرمعلَّمه عارفه موثّقه فاضله کامله عابده آل علی معصومه صغری امینة اللّه نایبة الزهرا نایبة الحسین عقیلة النساء شریکة الشهداء بلیغه فصیحه و شریکة الحسین.(۵) حضرت زینب(علیها السلام) از نظر شخصیت و لیاقت مصداق راستین نام ها و القاب مزبور است.
با پسر عموی خود «عبد اللّه بن جعفر» ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندانی بود که دو تن از آنها (محمد و عون) در کربلا در رکاب ابا عبد اللّه الحسین علیهالسلام شربت شهادت نوشیدند(۶)
آن بانوی بزرگوار سر انجام در پانزدهم رجب سال ۶۲ هجرت با کوله باری از اندوه و غم و محنت و رنج دار فانی را وداع گفت.
شخصیت حضرت زینب علیها السلام
روان شناسان معتقد اند که: عامل وراثت تربیت و محیط در تکوّن و ساختار پایههای شخصیت آدمی نقش بنیادین دارند.(۷) درباره حضرت زینب(علیها السلام) سه اصل اساسیِ مزبور جایگاه ویژه داشت:
الف. وراثت: حضرت در خانواده وحی(نبوت و ولایت) بدنیا آمد جدش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پدرش امیرالمومنین علی(علیها السللام) ومادرش فاطمه زهرا دختر پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله)بود.
پیامبر اکرم در مورد فرزندان فاطمه فرمود:
«... وُلدِ فاطِمَةَ فَانَا وَلِیُّهُم وَ عُصبَتُهُم وَ هُم خُلِقُوا مِن طِینَتِی...»(۸) فرزندان فاطمه (حسن حسین زینب و امّ کلثوم) که من ولی و سرپرست نَسَبی آنها هستم از طینت و خمیره ذات من آفریده شده اند.
بنابر این حضرت زینب(علیها السللام) در همچون خانواده ای بدنیا آمد و مراتب کمال را از این سه شخصیت بزرگ به ارث گرفته است.
ب. تربیت: حضرت زینب(علیها السللام) از آغاز ولادت تا قریب شش سالگی در دامان پُرمهر پیامبر و حضرت علی(علیها السللام) و فاطمه زهرا(سلام الله علیها)تربیت یافت و با نظارت دقیق این خانواده رشد نمود.
تربیت حضرت زینب(علیها السلام) در همچون خانواده ای سبب شد که این شخصیت والامقام به عنوان سومین بانوی جهان اسلام پس از حضرت خدیجه(علیها السلام) و فاطمه زهرا(علیها السلام) به شمار آید.
ج. محیط: یکی دیگر از پایههای مهم ساختمان شخصیتآدمی محیط است. حضرت زینب(علیها السللام) در محیطی که کانون فضایل صفا و صمیمیت بود رشد و نمو یافت. محیط زندگی حضرت زینب(علیها السللام) در شهر مدینه خانه حضرت علی(علیه السلام) فاطمه(علیها السللام) حسن و حسین(علیها السللام)بود; همان خانه ای که کعبه آمال و محبوب دلهای میمنان بوده است. چنین محیطی نورانی و خانه ای بابرکت ارزشهای والای دینی و انسانی را در وجود پر برکت ایشان بارور و شکوفا ساخت.
مقام حضرت زینب(علیها السلام)
حضرت از مقام و جایگاه ویژه ای بهرمند بود به طوری که هرگاه بر پدر وارد میشد امام(علیه السلام)از جای برمی خاست و ایشان را با احترام زیاد در جای خود مینشاند. ایشان امین پدر بود.
همچنین زینب کبری(علیها السللام) بعد از پدراز منزلت ویژه ای نزد امام حسن(علیها السللام) و امام حسین(علیها السللام) برخوردار بود. این دو امام نهایت احترام را در حق خواهر روا میداشتندسعی میکردند مصائب و مشکلاتی که برایشان رُخ میدهد حضرت زینب(علیها السلام) متوجه نشود و ناراحت نگردد.
اما محبت امام حسین(علیه السلام) و زینب(علیها السلام) علاقه ای متقابل و استثنایی بود. امام حسین(علیه السلام) نیز فوق العاده حضرت زینب(علیها السلام)را عزیز و گرامی میداشت(۹) ایشان را محرم راز و امین خود میدانست و ودایع خویش را به ایشان میسپرد. امام حسین(علیه السلام)اسرار امامت را به ایشان سپرد.(۱۰) این مسئله مقام و شأن حضرت زینب(علیها السلام) را گواهی میدهد. هنگام دیدار حضرت زینب(علیها السلام) از برادر امام(علیه السلام)برای او جا باز میکرد با شادمانی ایشان را در کنار خود مینشاند و در قرب جوارش بود.(۱۱).
فضایل و مناقب حضرت زینب(علیها السلام)
زینب کبری(علیها السلام) دارای فضایل و مناقب فراوان است. همان گونه که اشاره شداو را عالمه غیرمعلَّمه عقیله بنی هاشم معصومه صغری و... لقب داده اند.(۱۲). که هر کدام از این موارد گواه روشن در اثبات مقام این بانوی بزرگ اسلام است.
حضرت زینب(علیها السلام) بانویی بلندقامت نیکو چهره و عالی مقام بود در وقار و شخصیت مانند جدّه اش حضرت خدیجه(علیها السلام) در حیا و عفّت همچون مادرش فاطمه زهرا(علیها السلام) در رسایی و شیوایی بیان مانند پدرش حضرت علی(علیه السلام) در حلم و بردباری چون امام حسن(علیه السلام)و در شجاعت و قوّت قلب مانند برادرش امام حسین(علیه السلام) بود.(۱۳) که در اینجا به تعدادی از فضایل آنحضرت اشاره میکنیم.
۱- علم و دانش
سخنان و خطبههای عالمانه همراه با استدلال به آیات قرآن در کوفه مجلس عبیداللّه بن زیاد و همچنین در دربار یزید از سوی حضرت زینب(علیها السلام) هر کدام شاهدیبر تواناییِ دانش این بانوست. ابن عبّاس گفتار پر ارج فاطمه زهرا(علیها السلام) را درباره «فدک» از حضرت زینب(علیها السلام)نقل کرده میگوید: «عقیله ما زینب دختر علی چنین گفت:...»(۱۴) افزون بر آن درس و تفسیر قرآن از سوی حضرت زینب(علیها السلام) برای زنهای کوفه در زمان حکومت پدرش حضرت علی(علیه السلام)بیانگر دانش ایشان است.(۱۵).
حضرت زینب(علیها السلام) مقام بیان روایت و حدیث را دارا بود; چنان که محمّدبن عمرو عطاء بن سایب فاطمه بنت حسین و دیگران از زینب(علیها السلام) نقل حدیث کرده اند.(۱۶).
عقیله بنی هاشم حتی آگاهی به حوادث آینده را از پدر بزرگوار خود فرا گرفته بودهمان گونه که بعضی از اصحاب خاص پیامبر(صلی الله علیه وآله)مانند سلمان ابوذر و برخی از یاران حضرت علی(علیه السلام)مانند میثم تمّار و رشید هجری به این گونه اسرار آگاه بودند.(۱۷)
حضرت زینب(علیها السلام) دانشی سرشار داشت. طبیعی است کسی که از محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله) (شهر علم) و حضرت علی(علیها السللام) (دروازه علم) کسب دانش نموده باشد باید دریای علم باشد.
در نتیجه حضرت زینب(علیها السللام) «عالمه غیرمعلَّمه» بود چنان که احتجاجات او در کوفه و شام در برابر دشمن مانند احتجاج مادرش حضرت زهرا(علیها السلام) بود که درباره «فدک» ابراز نمود.
۲- پرستش و عبادت
عبادت رفیع ترین مقام آدمی است. ایمّه اطهار(علیهم السلام) هر کدام مرتبه اعلای از این مقام را دارا بودند. حضرت زینب(علیها السللام) نهایت عبادت و تعظیم را در برابر پروردگار داشت.
حضرت زینب(علیها السللام) از نیایش و مناجاتهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) با خبر بود عبادت علی وفاطمه(علیها السللام) را شاهد بود. و نیز نیایشهای امام حسن مجتبی علیه السلام را در دل شب ها و روزها دیده بود وبلاخره عبادت و مناجاتهای امام حسین(علیها السللام) را به ویژه در شب و صبح عاشورا به تماشا نشسته بود و هر یک برایش درس و الگوی عبادت و مناجات بود.
حضرت زینب کبری علیها السلام شب ها به عبادت میپرداخت و در دوران زندگی هیچ گاه تهجّد را ترک نکرد. آنچنان به عبادت اشتغال ورزید که ملقّب به «عابده آل علی» شد.(۱۸) شب زنده داری حضرت زینب(علیها السلام) حتی در شب دهم و یازدهم عاشورا ترک نشد. فاطمه دختر امام حسین(علیه السلام)می گوید:
در شب عاشورا عمّه ام پیوسته در محراب عبادت ایستاده بود نماز و نیایش داشت و پیوسته اشکهایش سرازیر میشد.(۱۹)
امام زین العابدین(علیه السلام) میفرماید:
عمّهام زینب در طول سفر اسارت از کوفه تا شام پیوسته نمازهای واجب و مستحب خود را انجام میداد و در بعضی منزل گاه ها میدیدم که ایشان در اثر ضعف و گرسنگی نماز خود را نشسته میخواند؛ چراکه سهمیه غذای خود را میان کودکان تقسیم میکرد و دیگر توان ایستادن نداشت.(۲۰)
ارتباط حضرت زینب(علیها السلام) با خداوند آن گونه بود که حضرت سیدالشهداء(علیه السلام)در روز عاشورا هنگام وداع به خواهرش فرمود:
«یا اختی لا تنسینی فی نافلة اللیل» [۲۱]
خواهرم! مرا در نمازهای شب فراموش نکن.
۳-حجاب و عفّت
یکی از مهم ترین وظایف بانوان در اسلام پاس داری در حفظ حریم حجاب و عفّت است. در قرآن مجید در چند آیه(۲۲) به ضرورت حجاب برای زنان تصریح گردیده و در چهارده آیه(۲۳) درباره عفّت و پاک دامنی هشدار داده شده و در احادیث فراوان نیز هشدارهای میکّد در این زمینه داده است.
عقیله بنی هاشم در حجاب و عفّت مانند مادرش فاطمه زهرا(علیها السللام) بود و به این مهم بسیار اهمیت میداد. تا پیش از عاشورا و ماجرای اسارت نامحرمی حضرت زینب(علیها السلام) را ندیده بودچنان که در تاریخ آمده است:
هنگامی که زینب میخواست به مسجدالنبی کنار قبر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برود علی(علیها السللام) دستور میداد شب برود. به حسن و حسین(علیها السللام) میفرمود: همراه خواهرشان باشند. حسن(علیه السلام)جلوتر و حسین(علیها السللام)پشت سر زینب در وسط حرکت میکردند. آنها از سوی مولای متقیان مأمور بودند که حتی چراغ روی مرقد منوّر پیامبر را خاموش کنند تا چشم نامحرم به قامت زینب نیفتد.(۲۴)
یحیی مازنی میگوید: من در مدینه مدت زیادی همسایه حضرت علی(علیه السلام) بودم. سوگند به خداوند! در این مدت هرگز حضرت زینب(علیها السللام) را ندیدم و صدایش را نشنیدم.(۲۵) حجاب و عفاف حضرت زینب(علیها السلام) به گونه ای بوده است که علّامه مامقانی در این باره میگوید:
زینب در حجاب و عفاف یگانه روزگار بوده است. کسی از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا اورا ندیده بود.(۲۶)
۴-صبر و استقامت
ازدیدگاه اسلام صبر جایگاهی بس والا دارد. قرآن به صبرکنندگان بشارت داده است. (بقره: ۱۵۵) مقام صبر نسبت به ایمان همانند سر برای بدن است. حضرت زینب(علیها السللام) نمونه و تجسّم عالیِ صبر و پایداری است. مقاومت و شکیبایی در راه پاس داری از حریم دین و کرامت انسانیت از ویژگیهای بارز این بانوی بزرگ است.
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند *** بر اثر صبر نوبت ظفر آید.(۲۷)
صبر و ثبات شگفت انگیز حضرت زینب(علیها السلام) همگان را به اعجاب وا داشته است چه انکه از پنج سالگی بامصیبت آشنا شدداغ عزیز ترین کسان خود را یکی پس از دیگری دید ولی در برابر همه این مصیبت ها قامت برافراشت و صبر کرد.
حضرت زینب(علیها السلام) در وادی صبر و استقامت یکه تاز میدان است.در بزرگی مقام صبر و بردباری آن گوهر عظیم الهی همین بس که وقتی در برابر پیکر نورانی و خونین برادرش امام حسین(علیه السلام) رسید رو به آسمان کرد و گفت:
بار خدایا! این اندک قربانی و کشته در راه خودت را از ما (خاندان پیامبر) بپذیر.(۲۸).
این سخنان زینب(علیها السللام)- هنگامی بود که برادرش امام حسین(علیه السلام) و دیگر برادران و فرزندان خویش را از دست داده بود- حاکی از قوّت ایمان ثبات اعتقاد گذشتن از خود و فنا شدن ایشان را در خداوند است.([۲۹])حضرت زینب(علیها السلام) در اثر توجه و تربیت خمسه طیّبه چنان روح بزرگی یافته بود که شهادت عزیزانش را با صبر و ثباتی وصف ناپذیر تحمّل نمود.
درست است که حضرت زینب(علیها السللام) در کربلا در برخی موارد گریه و ناله نیز داشت ولی نالههای حضرت زینب(علیها السلام) در این گونه موارد دو دلیل داشت:
گاهی عظمت مصیبت بیش از حد سنگین بود از جمله شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) چراکه ایشان مقامی بس ارجمند داشت و شبیه ترین کس به پیامبر(صلی الله علیه و آله) از نظر صورت و سیرت بود.
بنا بر این به شهادت رسیدن حضرت علی اکبر(علیه السلام) و مصیبت از دست دادن آن عزیز چنان سنگین و کمرشکن بوده است که دل را آب میکند و عاطفه را به جوش میآورد و نالیدن در چنین مصیبت عظیمی با مقام صبر در تعارض نیست.
دیگر اینکه گریه ها ونالههای حضرت زینب(علیها السلام) در کربلا و پس از آن در طول سفر کوفه و شام در جهت اهداف عالی و رسالت عظمای ایشان یعنی ابلاغ پیام عاشورا بوده و ایشان از راههای گوناگون از جمله با خطبه ها و سخنرانیهای آتشین و گریههای جانسوز خویش از نهضت حسینی پاس داری مینمود.
۵-شجاعت و قهرمانی
از ویژگیهای عظیم بانوی کربلا «شجاعت» است بدون شک اگر ذرّه ای ترس از حکومت استبدادی یزید در وجود زینب راه مییافت در این صورت نهضت کربلا چنین پیروزی به ارمغان نمیآورد.
حضرت زینب(علیها السللام) در این ویژگی یکه تاز میدان بود. خطبههای آتشین و افشاگرانه ایشان بر ضد دستگاه امویان و گفتار کوبنده اش در فرصت ها برای دفاع از نهضت حسینی و صلابت بی نظیر ایشان در کوفه و شام همه بیانگر قهرمانی و شجاعت ایشان است. «زینب به عنوانشیرزن کربلا و خطیب قهرمان پیامرسان خون شهیدان در پیشانی اسلام تابید»(۳۰) و جهاد و دفاع ایشان از اسلام و دیانت به ابدیت پیوست.
حضرت زینب علیها السلام در قیام عاشورا شجاعتی شایان از خود به نمایش گذاشت. ایشان بارها جان امام سجّاد(علیها السللام)را از مرگ نجات داد از جمله در مجلس ابن زیاد پس از احتجاج حضرت سجّاد(علیه السلام) با ابن زیاد امر به شهادت او داد. حضرت زینب(علیها السلام) دست در گردن فرزند برادر انداخت و فرمود: «تا زنده ام نخواهم گذاشت او را بکشید.»(۳۱) و هرگز به ابن زیاد و یزید بن معاویه اعتنایی نکرد و در حالی که آنان در اوج اقتدارشان بودند و پاسبان ها با شمشیرهای از نیام بیرون کشیده اطراف ایشان را گرفته بودند سخنانی ایراد کرد که یزید و اطرافیان وی را رسوا ساخت.
۶. فصاحت و بلاغت
بانوی قهرمان کربلا فصاحت و بلاغت را از پدر و مادر گرامی اش به ارث برده بود. «هنگامی که سخن میگفت گویی از زبان پدر ایراد سخن میکرد.»(۳۲) سخنانش در کوفه و مجلس یزید و نیز گفتگوهای ایشان با عبیداللّه بن زیاد بی شباهت به خطبههای امیرالمیمنین علی(علیه السلام) و خطبه «فدکیّه» مادرش زهرا(علیها السلام)نیست.(۳۳) این خطبه ها در حالی ایراد میشدند که حضرت زینب(علیها السللام) داغهای فراوانی بر سینه داشت گذشته از آنکه تشنه گرسنه و بی خواب بود سختی سرپرستی کودکان و راه را نیز به دوش میکشید.
وقتی حضرت زینب(علیها السللام) در کوفه آن خطبه فصیح آتشین و شورانگیز را ایراد نمود مردم دست ها را به دندان گزیدند و با تعجب به هم نگاه کردند! در همان موقع پیرمردی در حالی که میگریست و محاسنش از اشک چشمش تر شده بود دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت:
پدر و مادرم فدای ایشان که سال خوردگانشان بهترین سال خوردگان و کودکان ایشان بهترین خردسالان و زنانشان بهترین زنان و نسل آنها والاتر و برتر از همه نسل هاست.(۳۴).
نتیجه گیری
حضرت زینب(علیها السلام) افزون بر ویژگی ها و فضیلتهای شخصیتی که از خاندان وحی ارث برده بود در به ثمر رساندن نهضت عاشورا نقش فوق العاده داشت. او پس از عاشورا در کنار سرپرستی اسیران و حفظ جان امام سجّاد(علیه السلام) از خطرها توانست انقلاب حسینی را با تحمّل زحمتهای فراوان به پیروزی نهایی برساند و در انجام رسالت خویش با صلابت و استواری ایستاد و نقش سنگین و رسالت خویش را به خوبی به پایان رساند تا آیین پیامبر(صلی الله علیه وآله) و انقلاب کربلا دست خوش تحریف نگردد.
پینوشتها:
[۱]ـ جبران مسعود الرّاید ترجمه رضا انزابی چ دوم مشهد آستان قدس رضوی ۱۳۷۶ ج ۱ ص ۹۲۴.
[۲]ـ سیدکاظم ارفع حضرت زینب(علیها السلام) سیره عملی اهل بیت تهران نشر قادر ۱۳۷۷ ص ۷.
[۳]ـ باقر شریف القرشی السیده زینب بیروت دارالتعارف ۱۴۱۹ ص ۳۰ـ۳۱ / حسن الهی زینب کبری عقیله بنی هاشم تهران آفرینه ۱۳۷۵ ص ۲۹.
[۴]ـ جعفر النقدی زینب الکبری بنت الامام النجف الاشرف المکتبة الحیدریه ۱۳۶۱ ص ۲۱ / سید نورالدین جزائری خصایص الزینبیه ترجمه باقر ناصری چ دوم قم جمکران ۱۳۷۹ ص ۶۰.
[۵]ـ نورالدین جزائری پ سید نورالدین جزائری خصایص الزینبیه ترجمه باقر ناصری چ دوم قم جمکران ۱۳۷۹ ص ۶۷
[۶] شیخ ذبیح اللّه محلاتی ریاحین الشریعة (تهران دار الکتب الاسلامیة) ج۳ ص۴۶
(۷)ـ عبداللّه شفیع آبادی مبانی روان شناسی رشد چ پنجم تهران چهر ۱۳۷۱ ص ۲۳ـ۳۱.
(۸)ـ سیدمرتضی حسینی فیروزآبادی الفضایل الخمسه انتشارات فیروزآبادی ۱۳۷۴ ج ۳ ص ۱۵۰.
(۹)ـ ذبیح اللّه محلّاتی ریاحین الشریعة تهران دارالکتب الاسلامیه ج ۳ ص ۷۶.
(۱۰)ـ احمد بهشتی زنان نامدار در قرآن و حدیث تهران سازمان تبلیغات اسلامی ۱۳۶۸ ص ۵۱.
(۱۱)ـ جعفر النقدی الکبری بنت الامام النجف الاشرف المکتبة الحیدریه ۱۳۶۱ ص ۲۱.
(۱۲)ـ سید نورالدین جزائری پیشین
(۱۳)ـ محمّد محمّدی اشتهاردی حضرت زینب فروغ تابان کوثر چ سوم تهران برهان ۱۳۷۹ ص ۲۲.
(۱۴)ـ احمد بهشتی پیشین ص ۵۱.
(۱۵)ـ ذبیح اللّه محلّاتیپیشین ص ۵۷.
(۱۶)ـ احمد صادقی اردستانی زینب قهرمان دختر علی تهران مطهر ۱۳۷۲ ص ۱۰۰.
(۱۷)ـ ذبیح اللّه محلّاتی پیشین ج ۳ ص ۵۶.
(۱۸)ـ جعفر النقدی پیشین ص ۶۱.
(۱۹)ـ احمد صادقی اردستانی پیشین ص ۱۰۶.
(۲۰)ـ ذبیح اللّه محلّاتی پیشین ج ۳ ص ۶۲.
(۲۱)ـ جعفر النقدی پیشین ص ۶۲.
(۲۲)ـ نور: ۳۰ / احزاب: ۳۲ ۳۳ و ۵۹.
(۲۳)ـ نور: ۲ ۳۲ ۲۷ ۲۸ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۵۸ ۶۰ / احزاب: ۳۲ ۵۹ / قصص: ۲۵.
(۲۴)ـ سید عبدالحسین دستغیب زندگانی حضرت زینب تهران کاوه ص ۱۹.
(۲۵)ـ محمّد محمّدی اشتهاردی پیشین ص ۹۹.
(۲۶)ـ حسن الهی پیشین ص ۹۹ به نقل از: عبداللّه مامقانی تنقیح المقال فی علم الرجال نجف اشرف مطبعة المرتضویة ۱۳۵۲ ج ۳ ص ۷۹.
(۲۷)ـ حافظ شیرازی.
(۲۸)ـ سید علی نقی فیض الاسلام خاتون دوسرا (شرح حال زینب) چ دوم تهران نشر آثار فیض الاسلام ۱۳۶۶ ص ۱۸۵.
(۲۹)ـ همان.
(۳۰)ـ محمّد محمّدی اشتهاردی پیشین ص ۸۱.
(۳۱)ـ محمّدباقر مجلسی بحارالانوار ج ۴۵ ص ۱۱۷.
(۳۲)ـ احمد بهشتی پیشین ص ۵۱.
(۳۳)ـ سیدکاظم ارفع پیشین ص ۸۸.
(۳۴)ـ سیدبن طاووس اللهوف تهران دارالعالم ۱۳۴۸ش ص ۱۴۹ / محمّدباقر مجلسی پیشین ج ۴۵ ص ۱۱۰.
/////
شیعه نیوز