بسم الله الرحمن الرحیم

منشور الهی و جاودانه غدیر

( قسمت چهارم )

 

نقش غدیر در زندگی ما

مکتب غدیر یعنی پیروی کردن از قران و سنت رسول خدا (ص ) و در این رابطه باید از خود بپرسیم که در حال حاضر تبیین قران و سنت پیامبر را چگونه و از چه کسی أخذ کنیم ؟

پاسخ این است که آشنائی ما به دو حقیقت فوق (قران و سنت پیامبر) باید از طریق عترت پیامبر ( ص) أخذ شود و فهم تفسیر واحکام قران نیز دائر مدار تبیین آیات توسط اهل البیت (ع ) می باشد. 

‏آقای حیدر علی قلمداران که از پیروان و مبلغین مرام وهابیت می‌باشد ،  در آخرین کتابی که نوشته است به مطلب فوق اعتراف کرده و می‌گوید : سنت رسول را باید از عترت رسول اخذ کنیم ، که متاسفانه ایشان برای همین جمله  مورد خشم آقای مصطفی طباطبائی و دیگر هم فکران مشرب سلفی گری در ایران قرار گرفت .

امامت در فرهنگ غدیر منصب الهی است

در کتاب (سیره الحلبیه)  آمده  است که طایفه ای نزد رسول خدا آمدند وگفتند:  مایک طایفه ای هستیم که ٥٠٠٠ نفر جمعیت داریم و حاضریم با جان ومال شما را کمک کنیم و شما را حمایت کنیم ودین شما را رونق دهیم ، بشرط اینکه جانشینی  بعد از خودت را بما واگذار بکنی .

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:  انتخاب جانشین من بدست من نیست بلکه بدست خدای متعال است ولذا من نمی‌توانم اینکار را بکنم و خدا هر کسی را که صلاح بداند انتخاب میکند .

اگر اعتقاد  پیامبر ( ص) این بود که این امر خطیر بدست خدا نیست ، شایسته بود  در آن دوران وا نفسا و پر مخاطره ، این پیشنهاد را قبول میکرد ، و یا  می فرمود : قرار است مردم خودشان انتخابات داشته باشند . شما هم حضور داشته باشید و  اگر مردم بشما رای دادند شما جانشین من باشید !!! 

  در حالیکه رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم)  فرمودند:

 انتخاب جانشین من بدست خداست ٠ این امر نشان می‌دهد که شورای سقیفه و یا شورای ٦ نفره خلیفه دوم باطل می‌باشند .

پس تاریخ این گونه مطالب را گزارش داده که رسول خدا چنین پیشنهاداتی را  هم رد کرده است ، و این مطلب به خاطر آنست که اختیار مسئله جانشینی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به دست خداست . همه ما به وضوح می‌دانیم که رسول خدا از همه افرادی که در روی زمین بودند و یا خواهند آمد نسبت به خدا مطیع تر بوده است .

نقش تحلیل صحیح غدیر در اعتقادات

پذیرش و اعتقاد به امامت همان  نگرش صحیح به اسلام وقران است . باید دقت شود که حوادث صدر اسلام به همه مسلمانان خط فکری میدهد . یعنی قائل شدن به امین بودن و وثاقت یک شخص  تأثیر فراوان در پذیرش سخنان او دارد .  

اگر ما اشخاص تأثیرگذار در صدر اسلام را مورد بررسی و شناسائی قرار ندهیم  و شناختی از آنها نداشته باشیم ،  هرگز نمی‌توانیم درباره  الگو بودن یا پیروی از آنها تصمیم بگیریم .  سنت و احادیث نبوی و از طریق همین اشخاص صدر اسلام به ما رسیده است ، والا کسی از معاصرین ما شخص پیامبر را ندیده است . حال سوال این است که آیا من باید احادیث نبوی را از امیرالمومنین (علیه السلام) و سلمان و ابوذر بگیرم یا از ابو هریره و کعب الاحبار؟

برای پاسخ به این سوال لازم است من هر دو گروه از انسان ها را بشناسم تا بتوانم به این امر خطیر که اعتقادات صحیح اسلامی است برسم .

به بیان دیگر شناخت صحیح و کامل از همه اصحاب و آشنائی به خوبی و بدی ،  ثقه بودن ونبودن آنها  ، خط فکری صحیح از قران و سنت نبوی را در پیش روی ما قرار می‌دهد ، و  مسلم است مشرب  فکری دو گروه نامبرده شده با هم تفاوتهای اساسی فرق اساسی داشته و مجزی از هم می‌باشند.

مثلا افرادی مثل  محمد بن مسلم و یا  زراره بن اعین با فردی مثل عمرو عاص  ، دو خط فکری کاملا متفاوت دارند ،  و یا اینکه یکی  جابر بن عبدالله  انصاری و یا ابا بصیر است ، و  دیگری ابوحنیفه . یکی ام سلمه می‌باشد که مطیع امیرالمومنین (علیه السلام) است و دیگری عایشه که به جنگ با ایشان برخاسته است .پرواضح است که مسیر فکری این دو گروه با هم تفاوت دارد و اکنون و در حال حاضر ما خط فکریمان را از کدامشان اخذ کنیم ؟

پس یکی از خاصیت های غدیر این است که ما بنا برفرمایش پیامبراسلام خط فکری خود را از  سرچشمه زلالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم معرفی کرده است ، دریافت می‌کنیم و فرمایش (  مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاه‏ ) را به این معنا در زندگی خود معنا می  کنیم که ( هر کس که من سر پرست فکری و عملی اویم علی سرپرست فکری و عملی او است ) .

(  اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه‏ ) هم به این معناست که ( خدا یا ولی و سرپرست باش برای کسی که اورا به این مقام پذیرفته و دشمن بدار هر کسی را که این امررا نپذیرفته است) . حال اگر سر چشمه آلوده باشد ، ما نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم . پس تمام مسلمانان باید بدون ترس وهراس ، نگاهی عمیق به صدر اسلام داشته باشند ، زیرا  آینده انها در دنیا و قیامت به آن نگرش بستگی دارد .  

لذا هرگز نمی‌توان گفت که افراد صدر اسلام  از دنیا رفتند وقضیه تمام شد وما کاری با آنها نداریم .

اتفاقا علاوه بر اینکه ما با آنها کار داریم ، حتی آیندگان هم با آنها کار دارند ، چون هر کسی موظف است خط فکری خودش را پیدا کند و لازمه این امر ، شناخت تاریخ صدر اسلام است و این کار کهنگی نداشته و همیشه بروز است .

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در در خطبه غدیر به جاودنگی پیام غدیر اشاره کرده و با آیندگان  اتمام حجت نمودند و توصیه کردند  : حاضرین به غائبین برسانند .  بدیهی است که غائبین میتوانند تمام مردمی را که در آینده متولد میشوند در بر بگیرد و ما و فرزندان ما و فرزندان آنها را هم تا روز قیامت شامل می‌شود٠

آقای حیدر علی قلمداران ، که در سطور بالا از او نام بردیم ، در کتاب خود به نام (حکومت در اسلام ) احادیثی را از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که ایشان  فرمودند : در آینده افراد نالایقی بر شما مسلمانان ریاست خواهند کرد ، اینها قوانین دین را پایمال میکنند یعنی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  آینده درخشانی را برای مسلمانان پیش بینی نمی‌کردند. در اینجا باید برای  آقای قلمداران و پیروان فکری او مطرح کنیم که بدون شک آینده تاریک مسلمانان به دلیل زیر پا گذاردن مکتب و پیام غدیر می‌باشد .

اگر واقعا غدیر و داستان جانشینی یک حقیقت وابسته به گذشته تاریخ  اسلام است ، پس چرا وهابیت و مخالفان شیعه از طرح آن ناراحت می‌شوند ؟

این نشان میدهد که محتوای غدیر یک برنامه تأثیرگذار امروزی برای جامعه مسلمین است و پیروان تاریکی سقیفه تحمل دیدن خورشید ولایت و اما مت را که در غدیر متجلی شد ، ندارند و طرح موضوع غدیر ایشان را  آزار می‌دهد .