مفهوم ارتباط با امام زمان(عج)
أللّهُمَّ أرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَة
مقدمه:
با نگاهی گذرا به تاریخ زندگانی انبیا و اوصیای آنها مییابیم که تعداد زیادی از آنها به فرمان الهی و برای مدت معینی از جامعه غایب شدهاند و پس از گذشت زمانی، ظهور کرده و با برقراری قسط و عدل به هدایت مردم پرداختهاند. مسألة غیبت امام زمان نیز همانند غیبت انبیاء گذشته است و امر نو و تازهای در خلقت خدا نیست. بنابراین غیبت امام زمان از جامعه و نوید ظهور ایشان امر عجیب و غریبی نبوده، بلکه سنتی الهی است که در میان انبیا و اوصیای آنها جاری و ساری بوده است.
با توجه به روایات و همچنین تاریخ زندگانی امام زمان متوجه میشویم که غیبت ایشان به دو قسمت تقسیم شده است. در این دسته روایات از این دو قسمت با عنوانهای ((غیبت صغری و غیبت کبری)) یاد شده است که احتمالاً علت این تقسیم بندی و قرار دادن مرز بین دو غیبت، به ارتباط خاص امام زمان با مردم بستگی داشته و ممکن است هیچ مرز دیگری -بین این دو غیبت- که نشان از ظهور و غیبت دوباره امام(علیه السلام) داشته باشد، وجود نداشته باشد. پس همان گونه که گفتیم، احتمالاً به علت ارتباط خاص امام زمان با مردم در ۶۹ سال اول غیبت، این غیبت را غیبت صغری و قسمت دوم غیبت را به علت عدم ارتباط ظاهری ایشان با عامّة مردم، که البته از غیبت اولی طولانیتر است غیبت کبری نامیدهاند.
ارتباط امام زمان با مردم در غیبت صغری:
در دوران غیبت صغری، امام زمان از طریق افراد خاصی که نواب خاصه نامیده میشدند با شیعیان ارتباط داشتند. این بزرگمردان که چهار نفر بیشتر نبودند توسط خود حضرت به این مقام منصوب میشدند و کسی حق دخالت در تعیین آنها را نداشت. اسامی این بزرگواران به ترتیب، ((عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری)) بوده و آنها تنها کسانی بودند که در آن زمان از جایگاه حضرت اطلاع داشتند و پل ارتباط بین مردم و امام زمان بودند. در این دوران مردم سؤالات، حوایج و یا نامههای خویش را از طریق نایبان خاص (این چهار بزرگوار) به امام زمان میرساندند و پاسخ سؤالات، نامهها و یا حوایج خویش را از طریق همینان دریافت میکردند. در این زمان حضرت مهدی نامههای زیادی را که در اصطلاح به آنها ((توقیع)) گفته میشود برای شیعیان میفرستادند و در آنها رهنمودهای فراوانی را دستور میدادند و به این طریق امام زمان با مردم در دوران غیبت صغری ارتباط داشتند.
ارتباط با امام زمان در غیبت کبری:
پس از به پایان رسیدن غیبت صغری، امام زمان در توقیعی (نامهای) به چهارمین نایب خویش یعنی حضرت علی بن محمد سمری(ره) فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای علی بن محمد سمری:
((خدا اجر برادرانت را درباره تو بزرگ گرداند، تو در فاصله شش روز دیگر خواهی مرد. کارهای خود را جمعآوری کن و به احدی وصیت مکن که به جایت بنشیند. به تحقیق که بعد از مرگت غیبت کامل واقع شود، و ظهوری نیست مگر، پس از اجازة خدای عز و جل، و این پس از مدت دراز و سختی و تیرگی دلهاست. به زودی زمین پر از جور و ستم شود. هر کس که پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی نزد شیعیان من آید و ادعای مشاهده کند دروغگو و افترا زننده است. و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.)) (۱)
بنابراین، طبق فرموده مولایمان حضرت بقیهالله (عج) در زمان غیبت کبری که از سال ۳۲۹ هجری قمری شروع شده و تا کنون ادامه یافته است، باب نیابت خاصه بسته بوده و کسی از مکان آن حضرت اطلاعی نخواهد داشت. در این دوران هم کسی نمیتواند ادعای دیدار آن حضرت را داشته باشد، به این معنی که هرگاه دلش بخواهد به خدمت آن حضرت برسد ولی راه ملاقات با امام زمان بسته نیست و شیعیان میتوانند به زیارت آن حضرت نایل شوند. که البته این تشرفات و ملاقاتها به اذن خود امام است و هر موقع که ایشان بخواهند، دیگران به فیض این دیدار نایل میشوند و به خواست افراد ملاقات کننده نیست. پس، کسی نمیتواند ادعا کند که من با امام زمان ارتباط دارم و یا در فلان زمان به خدمت او خواهم رسید. چرا که این امور در دوران غیبت کبری ممنوع شده و هرکس که ادعای چنین امری بکند طبق فرموده امام دروغگو و افترا زننده است.
اما در این دوران راه ارتباط قلبی و روحی با حضرت مهدی هرگز بسته نیست. خدا در قرآن کریم میفرماید:
((یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنوُا إصْبِروُا وَ صابِروُا وَ رابِطوُا وَ اتَّقوُا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحوُنَ))(۲)
ترجمه: ((ای کسانی که ایمان آوردهاید، صبر کنید و صابر باشید و ارتباط برقرار کنید و تقوی الهی پیشه کنید شاید رستگار شوید.))
امام باقر(علیه السلام) ذیل این آیه فرمودند: ((صبر کنید بر اداء واجبات و صابر باشید بر اذیت دشمنان و خودتان را پیوند دهید به امامی (حضرت مهدی) که انتظار ظهور او را دارید.)) (۳)
پس مردم میتوانند با بالا بردن درجه ایمان و معرفت نسبت به ساحت قدس حضرت مهدی و همواره به یاد ایشان بودن، با ایشان ارتباط قلبی برقرار کرده و از عنایات و فیوضات آن حضرت بهرهمند شوند. لذا هر قدر شخص مؤمن در انجام و ظایف و تکالیفی که نسبت به امام زمان دارد تلاش و کوشش کند، این ارتباط قویتر شده و چه بسا که آن حضرت را نیز از نزدیک ملاقات کند.
و باید در نظر داشت که دستگیری و یاری رساندن امام(علیه السلام) نیازی به حضور او ندارد. بلکه با اسباب و وسایل باطنی که تحت سیطره ایشان و لازمه امامت است، به مدد و یاری شیعیان خویش بر میخیزد. ما محبّین امام زمان که اکنون در زمان غیبت به سر میبریم، در این امر و امور مشابه آن هیچ تفاوتی با بعضی از شیعیان زمان ائمه قبل نداریم. چرا که خیلی از شیعیان که در زمان ائمه گذشته زندگی میکردند، گاهی در مکانی زندگی میکردند که به محل اقامت امام زمان آنها نزدیک نبوده و در مسافتی بسیار دورتر از امام زمان خویش زندگی میکردند و چه بسا که اسباب مسافرت و دیدار با ائمه خویش را پیدا نمیکردند و در تمام طول عمر خویش موفق به زیارت امامان خود نمیشدند اما پیوسته زندگی خود را با نام و یاد آنها و توسل و امیدِ به شفاعت آنها در روز رستاخیز، سپری میکردند. ما نیز که اکنون از زیارت ظاهری امام زمانمان محروم هستیم در این امر هیچ تفاوتی با برخی از آن شیعیان نداریم. ما میتوانیم با توجه و معرفت نسبت به امام زمان خویش از نعمت مدد و هدایت ایشان بهره ببریم. چه بسیار افرادی که به زیارت امام زمان نایل شده و حوایج و یا خواستههای خویش را به صورت مستقیم از دستان آن حضرت دریافت کردهاند. از طرف دیگر، امام زمان هم که کهف حصین و پناهگاه محکم و استوار دوستان و شیعیان است همواره به آن ها نظر لطف داشته و به ایشان عنایت کرده است. وجود شریف ایشان که مایه نجات و سعادت منتظرین و متوسلین به حضرتش است و یاد پر خیر و برکت او که گرهگشا و کلید حل مشکلات است در یکی از نامههایی که به سوی شیعیان فرستاده میفرمایند:
((إنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ..)) (۳)
((همانا ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم..))
بنابراین، ما میتوانیم با صبر و انتظار و نیز یاد و محبت امام زمان و همچنین با انجام وظایف و تکالیفی که نسبت به آن حضرت داریم، به سوی او حرکت کنیم و با او ارتباط برقرار کنیم. برای او دعا کنیم و از وجود شریف او غافل نباشیم تا همواره از نعمتها و عنایات بیکران آن حضرت بهرهمند شویم.
پی نوشت:
۱- کمال الدین و تمام النعمه ج۲ ص ۱۹۳.
۲-سوره آل عمران آیه ۲۰۰.
۳-تفسیر جامع ج ۱ ص ۵۲۰.
۴- بحار الانوار ج ۵۳ ص ۱۷۵.
ارسال شده توسط"ققنوس"