شاید تا کنون با این سوالات مواجه شده باشید که:
آیا امر عزاداری بر سید الشهداء مطلوب خداوند و امری الاهی است؟
آیا اقامه ی عزای بر سید الشهداء در سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سیره ی ائمه اطهار علیهم السلام اجرا شده است و آیا ما را نیز به آن امر نموده و ترغیب کرده اند؟
آیا اقامه ی عزای بر سید الشهداء صرف نظر از آثار دنیوی و اجتماعی آن مطلوب است و به اصطلاح موضوعیت دارد و یا تنها طریقی برای تحقق امور دیگر است؟
در ابتدا بیان این نکته ضروری است که بدانیم عمل به احکام دین اعم از واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات نشان دهنده ی بندگی شخص نسبت به پروردگار است. هر انسان مؤمنی با اجرای احکام اسلام و عمل به دستورات الاهی در پی آن است تا فرمانبرداری خود نسبت به خداوند متعال را نشان دهد و قصد او از انجام احکام دین تقرب به خداوند و کسب رضایت پروردگار است.
این نکته قابل توجه است که روح ایمان و اعتقاد به دین الاهی تعبد و فرمانبری از خداوند است و تبلور و ظهور تعبد و بندگی بنده در تسلیم بودن و پذیرفتن بی چون و چرای اوامر اوست. در واقع ما شخصی را که در برابر مولای خود و مافوق خود به جای اجرای فرامین به دنبال فواید آن امر باشد یا به علت ضررهایی که خود تشخیص میدهد از اجرای فرمان سرپیچی کند بندهی مطیع و تسلیم نمی دانیم. و لذا لازمه ی بندگی خدا پذیرش بی چون و چرای اوامر و نواهی اوست.
عزاداری امام حسین (علیه السلام) در سنت پیامبر صلی الله علیه و آله
میدانیم که یکی از راههای رسیدن به حکم الاهی و دستورات دینی توجه به عمل پیامبر اکرم و ائمه اطهار است، که فعل و عمل ایشان خود بیان حکم دین است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به علم الهی بارها در مورد حادثه عاشورا سخن گفته اند و ضمن بیان مصیبتها و ظلمهای وارده بر امام حسین علیه السلام و یاران ایشان بر شهادت مظلومانه فرزندشان حسین علیه السلام اندوهناک شده و اشک ریخته اند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز ولادتش، نوزاد را طلبیدند، و چون قنداقه اش را به نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آوردند، او را در بغل گرفتند و گریستند، و چون از علت گریه سؤال شد فرمودند:
«پسرم را گروه ستمگران خواهند کشت که خداوند شفاعتم را به آنان نرساند.»(۱)
بعدها نیز زمانی که متذکر واقعه ی کربلا شدند، فرزندشان حسین علیه السلام را به اصحاب خود نشان دادند و فرمودند: «این امت، فرزند مرا خواهند کشت.»
در سیره رسول خدا می بینیم که روزی امام حسین علیه السلام نزد پیامبر اکرم بودند که جبرییل نازل می شود و عرض میکند ای رسول خدا! به زودی امت تو فتنه می کنند و این فرزند کوچک تو را پس از تو خواهند کشت، سپس مقداری از خاک کربلا را به پیامبر اکرم می دهد و رسول خدا در حالی که مشتی خاک را در دست دارند بر اصحاب وارد می شوند و می فرمایند: «جبرییل به من خبر داد، که فرزندم حسین پس از من در سرزمینی به نام طف، کنار شط فرات کشته میشود و آن گاه به نام قاتل او اشاره می کنند و می فرمایند که قاتل او شخصی به نام یزید است»، آنگاه دست به دعا بلند می کنند و می فرمایند:
«خدایا! برای قاتل و خوار کنندههایش برکت قرار مده.»(۲)
در اینجاست که اصحاب از بیانات حضرت به گریه میافتند و این مجلس پیامبر و اصحاب تبدیل به مجلس عزای بر حسین و گریه بر مصیبتهای آن حضرت میشود.
از این مجلس اقامهی عزای پیامبر و اصحاب برای امام حسین علیهالسلام معلوم میگردد که عزاداری لزوما وسیلهای برای اموری نظیر حماسه سرایی یا بیان فلسفه قیام امام حسین علیهالسلام نیست و نفس این امر (یعنی اقامه عزا بر امام و گریه بر ایشان) پیروی از سنت پیامبر محسوب شده و ارزشمند است.
در ادامهی مجلس فوق پیامبر اکرم میفرمایند:
ای مردم! من دو گوهر گرانبها در میان شما بر جای میگذارم: کتاب خدا و عترتم که آمیخته با آب حیاتم و ثمرهی وجودم میباشند. این دو از هم جدا نخواهند شد تا هنگامیکه کنار حوض کوثر بر من وارد شوند و من در مورد اهل بیتم چیزی جز دوستی و مودّت آنان نمیخواهم و این چیزی است که پروردگارم به من دستور داده است پس مواظب باشید که در روز قیامت در کنار کوثر شما را ملاقات نکنم در حالیکه با اهل بیتم دشمنی نموده و بر آنان ستم کرده باشید.(۳)
عزاداری امام حسین(علیه السلام) در سیره ی ائمه اطهار علیهم السلام
اکنون به زندگانی امیر المؤمنین علیه السلام نگاه میکنیم و حضرت را در حرکت به سوی جنگ با معاویه (جنگ صفین) نظاره میکنیم. زمانی که ایشان به سرزمین نینوا (کربلا) میرسند، از ابن عباس میپرسند: «آیا این زمین را میشناسی؟» میگوید: نمیشناسم. حضرت میفرمایند: اگر این سرزمین را میشناختی، آن چنان که من میشناسم، مانند من میگریستی و سپس اشک از دیدگان حضرت جاری میشود. سپس محل شهادت امام حسین و یارانشان را نشان میدهند و میفرمایند:
«در این محل جوانانی از آل محمد کشته میشوند که آسمانیان و زمینیان بر آنها گریه خواهند کرد.»(۴)
و در جای دیگر میفرمایند:
«از آن زمان که رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا از شهادت امام حسین علیه السلام در کنار شط فرات آگاه ساخت، هرگاه یادآور آن میشوم، ریزش اشک، امانم نمی دهد.»
به روشنی میبینیم که هرگاه پیامبر اکرم و اصحاب ایشان و نیز امیرالمؤمنین علیهالسلام متذکر شهادت امام حسین علیه السلام میشدند، اندوهناک شده و بر آن حضرت میگریند و عجیب این است که در این زمانه عدهای منکر ضرورت برپایی عزای حسینی میشوند و آن را بدعت میدانند؟!
حتی با بررسی اجمالی بیانات ائمه علیهم السلام نیز مشخص میشود که تشکیل مجالس عزاداری نه تنها امری جایز است، بلکه بسیار پرفضیلت و امری تأکید شده است.
امام صادق علیه السلام میفرمایند: گریه و جزع در تمامی مصیبتهای جزع آور مکروه است جز گریه ی بر حسین علیه السلام که ـ نزد خداوند - مأجور است(۵)، کسی که یک بیت شعر در مصیبت امام حسین علیه السلام بسراید و بر ظلمهای وارده بر اباعبداللّه الحسین علیه السلام گریه کند، خداوند به واسطه این عمل جایگاهی در بهشت به او میدهد.(۶)
امام صادق علیه السلام چون می شنوند که عدهای از شیعیان در کنار تربت پاک حسین بن علی علیهما السلام اجتماع میکنند و بر ایشان نوحه سرایی می نمایند، می فرمایند:
«خدا را سپاس که برخی از مردم را علاقمندِ به ما نمود تا مدح ما کنند، بر ما سوگواری نمایند و دشمنان ما را مورد طعن و نفرین قرار دهند.»(۷)
در جای دیگر حضرت به یکی از اصحاب خود می فرمایند: آیا مصائب شهدای کربلا را یادآور میشوی و اظهار جزع و ناراحتی میکنی؟ عرض میکند: آری. حضرت میفرمایند: خداوند گریهات را بپذیرد. تو از کسانی هستی که در خوشحالی ما شادند و در ناراحتی ما اندوهناک اند.(۸)
همچنین امام رضا علیه السلام به یکی از اصحاب خود به نام ریان بن شبیب می فرمایند: هرگاه خواستی بر مصیبتی گریه کنی، شایسته است که بر مصیبت امام حسین علیه السلام گریه نمایی، چرا که او را به سان ذبح گوسفند به شهادت رساندند، و سپس ادامه می دهند که به سبب عاشورای امام حسین و گریه فراوان ما اهل بیت بر آن حضرت چشمان ما زخم شده و دلهایمان سوخته است و اشک چشمان ما، روان است، پس باید که گریه کنندگان بر حسین گریه کنند، بدانید که گریه بر حسین علیه السلام قلب انسان را پاک می کند.(۹)
این دو بیان امام معصوم علیه السلام بیانگر این است که اقامه عزای اباعبداللّه حسین علیه السلام حتی به صورت فردی و به دور از تأثیرات اجتماعی آن لازم و ارزشمند است، و هدف از عزاداری تنها ابراز مخالفت سیاسی و یا حماسه سرایی نیست. در دستور صریحی از امام باقر علیه السلام داریم که برای امام حسین علیه السلام مجلس عزا برپا کنید؛ خود و خانواده خود بر مصائب آن حضرت بگریید؛ و جزع و ناراحتی خویش را ابراز کنید؛ بر آن حضرت سلام دهید؛ در نفرین بر قاتلین آن حضرت بکوشید؛ اهل خانه را جمع کرده مجلس عزا برپا نمایید و بر آن حضرت همگی بگریید؛ در ملاقات با یکدیگر، یکدیگر را تعزیت دهید و بگویید:
أعظم اللّه أجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و إیاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الإمام المهدی من آل محمد علیه السلام (۱۰)
به این ترتیب با تأملی کوتاه در زندگانی پیامبر اکرم و امامان معصوم علیهم السلام به روشنی معلوم میگردد، که عزاداری بر امام حسین علیه السلام و گریه بر مظلومیت آن حضرت و ابراز تنفر از دشمنان آن شهید کربلا، یک حکم اصیل دینی است که نسبت به آن به شدت سفارش شده است. این عزاداری راهی برای تقرب ما به سوی خداوند و جلب رضایت پروردگار و تبعیت از امامان معصوم است و این نه نیاز آنان به عزاداری ماست بلکه این راهی برای تکامل و تقرب ماست و باعث پاکی قلب ما و آمرزش گناهان ما خواهد شد و البته چنین امری در جهت پیروی و محبت و مودت ما نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام است. باشد که بیش از پیش نسبت به انجام وظیفه دینی و ابراز محبت و مودت خود نسبت به ائمه خود کوشا باشیم و در ایام مصیبت امام حسین علیهالسلام صاحب عزای واقعی این ایام یعنی حضرت صاحب الزمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف را همراهی کنیم، به ایشان تعزیت گوییم و خود را جهت ظهور ایشان و انتقام از دشمنان اهل بیت مهیا کنیم.
پی نوشت:
۱- اعلام النبوة /۸۳
۲- مقتل ابن جوزی /۱۲۴
۳- مقتل خوارزمی /۱۶۲؛ کتاب صفین /۵۸
۴- بحار الانوار ۴۴/۲۹۱
۵- بحار الانوار ۴۴/۲۸۲
۶- کامل الزیارات /۵۳۹
۷- کامل الزیارات /۱۰۱
۸- عیون اخبار الرضا ۱/۲۹۹
۹- کامل الزیارات /۱۷۴
۱۰- بدیهی است چهارچوب تعیین شده توسط قوانین و مقررات دینی بر مصادیق عرفی حاکم خواهد بود. به عبارت دیگر مصادیق این گونه عبادات نباید مغایرتی با سایر دستورات دینی داشته باشد.
/