بزرگان اهل سنت
شماره صفحه: 3
این شبهه از مقدمه شیخ محی الدین عبدالحمید بر شرح نهج البلاغه شیخ محمد عبده نقل شده است: پاسخ: چنانچه با دلیل و برهان قطعی فاسق بودن و حتی منافق بودن برخی از صحابه ثابت شود، این شبهه ساقط خواهد شد. پس می گوییم: * ((صحبه)) در لغت به معنای معاشرت است خواه کوتاه مدت باشد یا دراز مدت، خوا

*بسم الله الرحمن الرحیم* استاد نجم الدین طبسی تعریف می کرد که روزی با یک وهابی بحثم شد. بعد از چنددقیقه از من پرسید: شما شیعه هستید یا سنی؟گفتم: سنیگفت: ایرانی و سنی؟گفتم: بلهبرای اینکه اطمینان کند گفت: بگو خلفای بعد از پیغمبر کیا هستند؟گفتم: سیدنا ابوبکر صدیقگفت: احسنت. بعدش؟گفتم: سیدنا عمر. گ

شاهکار دیگری از ابن تیمیهبازهم شاهکاری از ابن تیمیه. بزرگی از بزرگان اهل وهابیت که البته برخی از اهل سنت او را رد کردهاند. منطق جناب ابن تیمیه این است:تبانی و دروغ در صحابه راه ندارد مگر آنکه بخواهند مناقبی از مناقب امیرمؤمنان علیه السلام را نقل کنند. صحابه انسانهایی معصوم از دروغ هستند مگر آن

قاتل خوبهرکس خلیفهی مسلمین را بکشد خیلی بد است و کافر است و خلاصه جایش آخر جهنم است، مگر آن که قاتل علی بن ابیطالب علیه السلام باشد!خط بالا منطق آقای ابن تیمیه است. او از قاتل عمر و ابوبکر و عثمان بد میگوید و بد میگوید و بد میگوید اما قاتل مولای ما امیرالمؤمنین علیه السلام را"عابد"معرفی میکند.

اسباب النزولنامش علی بن احمد الواحدی نیسابوری است. خودش میگوید: کتابی را نوشتم که شان نزولها را در خود جمع کرده باشد تا جویندگان و دوستداران شان نزولها راستیها را در یابند و دروغها را بشناسند و گمشده خویش را در یابند. البته این را خودش میگوید نه ما! اصولاً کتب اهل سنت برای ما حجتی برای دیندا

سخنی از خلیفه دوم خلیفه خطاب به مولا امیرالمؤمنین علیه السلام و عمویشان عباس میگوید: وقتی رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) از دنیا رفت، ابوبکر مدعی شد که من خلیفه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و سلم) هستم و...، و شما نظرتان در مورد ابوبکر این بود که او دروغگو و گنهکار و خاین و حیلهگر است... و وقتی ا

روضه خوانی ابن جوزی انگاری که چرخ روزگار جور دیگری چرخیده است. منبری دیگر به پا شده است. شیعیان متحیر ماندهاند که یک سنی مذهب دارد برای امام حسین علیه السلام روضهخوانی میکند! صفحات این کتاب را ورق بزن خودت بخوان، نام کتاب هست: بستان الواعظین وریاض السامعین نویسنده: ابن جوزی حنبلی «وای بر آن کس که

عسقلانی در مورد ابن تیمیه میگوید:بعضی بخاطر سخنان زشتی که در باره [امیر مؤمنان] علی [علیه السلام] بیان داشته وی را منافق دانسته اند. چون وی گفته است: علی بن أبی طالب بارها برای به دست آوردن خلافت تلاش کرد ؛ ولی کسی او را یاری نکرد، جنگ های او برای دیانت خواهی نبود ؛ بلکه برای ریاست طلبی بود، اسلام

فقط علمای اهل سنت بخوانند(۱۶)طبری -تاریخنویس خودتان- از واقدی-که او هم از خودتان است- به این مضمون میگوید:ابوبکر در آخرین روزهای عمرش در حالیکه بیمار بود وصیت میگفت و عثمان مینوشت تا جایی که بیهوش شد و وصیتنامه نیمهکاره ماند.عثمان ترسید که او دیگر به هوش نیاید، خودش نوشت که عمربن الخطاب بعد ا

فقط علمای اهل سنت بخوانند(۱۵)شما بزرگان اهل سنت، انتخاب خلیفهی بعد از نبی -ص- را منوط به آرای مردم میدانید و البته آن را خصوصیتر میکنید و میگویید:اهل حل و عقد (۱) باید خلیفه را انتخاب کنندپس چرا ابوبکر راساً و شخصاً نسبت به انتخاب خلیفه بعد از خود اقدام کرد؟نه مشورتی نه اهل حل و عقدی نه نخبهای