در طول تاریخ بشریت کمتر انسانی وجود دارد که مانند پیامبر اسلام تمام خصوصیات زندگی‌اش به طور واضح و روشن بیان و ثبت‏ شده‏ باشد. خداوند متعال در قرآن کریم کتابی که خود حافظ اوست (۱) و بدون‏ هیچ تغییری تا قیامت‏ باقی است‏ با زیباترین عبارات و کامل‏ترین‏ بیانات آن حضرت را معرفی نموده و با عالی‏ ترین صفات ستوده است. 

خداوند متعال می‌‏فرماید: «انک لعلی خلق عظیم‏»; (۲) ای پیامبر! تو بر اخلاقی عظیم استوار هستی. نیز می‌‌فرماید: «محمد رسول‌‏الله و الذین معه اشداؤ علی الکفار رحماء بینهم. » (۳) محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) فرستاده خداست و کسانی که با اوهستند در برابر کفار سر سخت و در میان خود مهربانند. محققان، تاریخ‌نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگی حضرت‏ محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) سخن گفته‏‌اند. اما ائمه علیهم السلام با نگاهی ژرف و دقیق سیمای آن شخصیت‏ بی‏‌نظیر و در یکتای عالم خلقت را به تماشا نشسته به معرفی زندگی، مبارزات و آموزه‌‏های آن حضرت پرداختند. در این نوشتار بر آنیم تا گوشه‌هایی از زندگی و شخصیت‏ حضرت‏ محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را از نگاه امام صادق(علیه السلام) به تماشا بنشینیم.

تولد نور

امام صادق(علیه السلام) به نقل از سلمان فارسی فرمود: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگی نور خودش آفرید (۴) 

نیز امام صادق(علیه السلام) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «ای محمد! قبل از این که آسمان‏‌ها زمین عرش و دریا را خلق کنم. نور تو و علی را آفریدم...». (۵) ثقه‏ الاسلام کلینی(ره) می‌‏نویسد: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هنگام ولادت‏ حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامی پیامبر) بود. یکی از آن دو به دیگری گفت: آیا می‏‌بینی آنچه را من‏ می‌‌بینم؟ دیگری گفت: چه می‌‏بینی؟ او گفت: این نور ساطع که ما بین مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همین حال ابوطالب(علیه السلام) وارد شد و به آن‏ها گفت: چرا تعجب کرده‌اید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به او گفت: می‏‌خواهی بشارتی به تو بدهم او گفت: آری. ابو طالب گفت: از تو فرزندی به وجود خواهد آمد که وصی این نوزاد خواهد بود. (۶)

نام‌‏های پیامبر

کلبی از نسب شناسان بزرگ عرب می‌‏گوید: امام صادق(علیه السلام) از من ‏پرسید: در قرآن چند نام از نام‏‌های پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) ذکر شده است؟ گفتم: دو یا سه نام. امام صادق(علیه السلام) فرمود: ده نام از نام‌‏های پیامبر اکرم در قرآن ‏آمده است: محمد احمد عبدالله طه یس نون مزمل مدثر رسول ‏و ذکر. سپس آن حضرت برای هر اسمی آیه‌‏ای تلاوت فرمود.

نیز فرمود: «ذکر» یکی از نام‌های محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) است و ما (اهل‌‏بیت) «اهل ذکر» هستیم. کلبی! هر چه می‌خواهی از ما سؤال کن. کلبی می‏‌گوید: (از ابهت صادق آل محمد(ع‏» به خدا سوگند! تمام‏ قرآن را فراموش کردم و یک حرف به یادم نیامد تا سؤال کنم. (۷) برخی چهارصد نام و لقب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که در قرآن آمده است را برشمرده‏‌اند. (۸)

عظمت نام محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)

جلوه نام محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) برای امام صادق(علیه السلام) به گونه‏‌ای بود که هر گاه‏ نام مبارک حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) به میان می‏‌آمد عظمت و کمال رسول‏‌خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) چنان در وی تاثیر می‏‌گذاشت که رنگ چهره‌‏اش گاهی سبز و گاهی زرد می‌‏شد به طوری که آن حضرت در آن حال برای دوستان نیز ناآشنا می‌نمود. (۹) امام صادق(علیه السلام) گاهی بعد از شنیدن نام پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می‏‌فرمود: جانم ‏به فدایش.

اباهارون می‏‌گوید: روزی به حضور امام صادق(علیه السلام) شرف‌یاب ‏شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزی است که تو را ندیده‏‌ام. عرض کردم: خداوند متعال به من پسری عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را برای تو مبارک گرداند؛ چه نامی برای او انتخاب‏ کرده‏‌ای؟ گفتم: او را محمد نامیده‏‌ام. امام صادق(علیه السلام) تا نام محمد را شنید (به احترام آن حضرت) صورت مبارکش را به طرف زمین خم کرد نزدیک بود گونه‏‌های مبارکش به‏ زمین بخورد. آن حضرت زیر لب گفت: محمد محمد محمد. سپس فرمود: جان خودم، فرزندانم پدرم و جمیع اهل زمین فدای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) باد! فرزندت را دشنام مده! کتک نزن! بدی به او نرسان! بدان! در روی زمین‏ خانه‌‏ای نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد مگر این که آن ‏خانه در تمام ایام مبارک خواهد بود.

سیمای محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)(۱۰)

امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمود: امام حسن(علیه السلام) از دایی‌‏اش «هند بن ابی‌‏هاله‏» (۱۱) که در توصیف چهره پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مهارت داشت در خواست نمود تا سیمای دل‌آرای خاتم پیامبران(صلی الله علیه و آله و سلم) را برای وی توصیف ‏نماید. هند بن ابی هاله در پاسخ گفت: «رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در دیده‌ها با عظمت می‏‌نمود؛ در سینه‌‌ها مهابتش وجود داشت. قامتش رسا، مویش‏ نه پیچیده و نه افتاده، رنگش سفید و روشن، پیشانی‌اش گشاده، ابروانش پرمو و کمانی و از هم گشاده. در وسط بینی برآمدگی‏ داشت. ریشش انبوه، سیاهی چشمش شدید، گونه‌هایش نرم و کم‌گوشت، دندان‌هایش باریک و اندامش معتدل بود.

آن حضرت هنگام راه ‏رفتن با وقار حرکت می‌‏کرد. وقتی به چیزی توجه می‏‌کرد به طور عمیق به آن می‏‌نگریست. به مردم خیره نمی‌‏شد. به هر کس می‌‏رسید سلام ‏می‌‏کرد. همواره هادی و راهنمای مردم بود. برای از دست دادن امور دنیایی خشمگین نمی‏‌شد. برای خدا چنان غضب ‏می‌‏نمود که کسی او را نمی‌شناخت. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود. برترین مردم نزد وی کسی بود که بیشتر مواسات و احسان و یاری ‏مردم نماید...» (۱۲) سعدی با الهام از روایات در اشعار زیبایی آن حضرت را چنین ‏توصیف نمود:

ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نروید به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمد

وعده دیدار هر کسی به قیامت
لیله اسری شب وصال محمد

آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد

عرصه گیتی مجال همت او نیست
روز قیامت نگر مجال محمد

و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس
بو که قبولش کند بلال محمد

شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد

همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
تا بدهد بوسه بر نعال محمد

شاید اگر آفتاب و ماه نتابد
پیش دو ابروی چون هلال محمد

چشم مرا تا بخواب دید جمالش
خواب نمیگیرد از خیال محمد

سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد (۱۳)

اوصاف پیامبر در تورات و انجیل خداوند متعال در وصف پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ  وَإِنَّ فَرِیقًا مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ» (۱۴)

کسانی که کتاب آسمانی به آنان دادیم او را همچون فرزندان خود می‌شناسند؛ (ولی) جمعی از آنان حق را آگاهانه کتمان می‏کنند.

امام صادق(علیه السلام) فرمود: «یعرفونه کما یعرفون ابناءهم‏» زیرا خداوند متعال در تورات و انجیل و زبور حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، مبعث، مهاجرت و اصحابش را چنین توصیف نمود:

«محمد رسول ‏الله و الذین‏ معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم...»

محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) فرستاده‌ی خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آن‏ها را در حال ‏رکوع و سجود می‏‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را طلبند. نشانه آن‏ها در صورتشان از اثر سجده نمایان است.

این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است... (۱۵) 

امام صادق(علیه السلام) فرمود: این صفت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحابش در تورات و انجیل است. زمانی که خداوند پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) را به رسالت مبعوث‏ نمود اهل کتاب (یهود و نصاری) او را شناختند اما نسبت ‏به او کفر ورزیدند؛ همان گونه که خداوند متعال فرمود:

«فلما جاءهم‏ما عرجوا کفروا به‏» (۱۶)

هنگامی که این پیامبر نزد آن‏ها آمد که(از قبل) او را شناخته بودند به او کافر شدند. (۱۷)

خداوند متعال در قرآن کریم در وصف پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می‏‌فرماید:

«و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین‏» (۱۸)

ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.

قرآن نیز می‌‏فرماید: اشداء علی الکفار رحماء بینهم...» در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. این دو چگونه با هم جمع می‌شوند؟ توجه به این آیه برای طرفداری اندیشه تسامح و تساهل ضروری است. آیا ممکن است کامل‌‏ترین انسان که با کامل‏‌ترین کتاب آسمانی برای ‏هدایت تمام جهانیان مبعوث گردیده است در مقابل دشمنان دین هیچ‏ عکس‌العملی جز مهربانی نداشته باشد! برای اداره جامعه دینی و بقای آن باید در مقابل دشمنان دین ایستاد شدت عمل نسبت ‏به کافران و مبارزه با آن‏ها برای از بین‏ بردن موانع هدایت عین رحمت است.

برترین مخلوق

حسین بن عبدالله می‌‏گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: آیا رسول ‏خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا او سرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هیچ مخلوقی را بهتر از محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) نیافرید (۱۹) امام صادق(علیه السلام) در حدیث دیگری فرمود: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را به‏ معراج بردند، جبرییل تا مکانی با وی همراه بود و از آن به بعد او را همراهی نمی‏‌کرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: جبرییل در چنین حالی ‏مرا تنها می‏‌گذاری! جبرییل گفت: تو برو. سوگند به خدا در جایی قدم گذاشته‌‏ای که هیچ بشری قدم نگذاشته و بیش از تو بشری به آن‏جا راه نیافته است (۲۰)

معمر بن راشد می‏گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که فرمود: یک نفر یهودی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و به دقت او را نگریست. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای یهودی! چه حاجتی داری؟ یهودی گفت: آیا تو برتری یا موسی بن عمران؟ آن پیامبری که خدا با او تکلم کرد و تورات و انجیل را بر او نازل نمود و به وسیله‌ی عصایش ‏دریا را برای او شکافت و به وسیله‌ی ابر بر او سایه افکند.

پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خوش‌آیند نیست که بنده خودستایی کند ولکن (در جوابت) می‏‌گویم که حضرت آدم(علیه السلام) وقتی خواست از خطای خود توبه ‏کند گفت:

«اللهم انی اسالک بحق محمد و آل محمد لما غفرت لی‏»

خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو می‏‌خواهم که مرا عفو نمایی.

خداوند نیز توبه‌اش را پذیرفت. حضرت نوح(علیه السلام) وقتی از غرق شدن در دریا ترسید گفت «اللهم انی اسالک بحق محمد و آل محمد لماانجیتنی من‏الغرق‏»

خدایا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست‏ می‌‏کنم مرا از غرق شدن نجات بدهی.

خداوند نیز او را نجات داد. حضرت ابراهیم(علیه السلام) در داخل آتش گفت: «اللهم انی اسالک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی منها»; خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو می‏‌خواهم که مرا از آتش نجات دهی. خداوند نیز آتش را برای او سرد و گوارا نمود.

حضرت موسی(علیه السلام) وقتی عصایش را به زمین انداخت و در خود احساس ترس ‏نمود گفت: «اللهم انی اسالک بحق محمد و آل محمد لما امنتنی‏» خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست می‌‏نمایم که مرا ایمن گردانی. خداوند متعال به او فرمود: «لاتخف انک انت‏الاعلی‏» (۲۱) نترس. مسلما تو برتری.

ای یهودی! اگر موسی(علیه السلام) امروز حضور داشت و مرا درک می‏‌کرد و به‏ من و نبوت من ایمان نمی‌‏آورد. ایمان و نبوتش هیچ نفعی به حال او نداشت. ای یهودی! از ذریه من شخصی ظهور خواهد کرد به نام مهدی(علیه السلام) که‏ زمان خروجش عیسی بن مریم برای یاری او فرود می‌آید و پشت سر او نماز می‌‏خواند. (۲۲)

سیاستمداری پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

در عرف جهانی امروز «سیاست‏» را به معنای نیرنگ و دروغ برای ‏کسب قدرت و سلطه بر مردم تعریف می‏‌کنند؛ اما «سیاست‏» در لغت به معنای «اداره کردن امور مملکت و حکومت کردن است‏». خداوند متعال پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) جانشینان بر حق او ائمه معصومین را از بهترین سیاستمداران شمرده است در زیارت جامعه در وصف ائمه ‏علیهم السلام که پرورش یافتگان مکتب نبوتند آمده است: «و ساسة العباد».

فضیل بن یسار می‏‌گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که به بعضی از اصحاب قیس ماصر فرمود: خداوند عز و جل پیغمبرش را تربیت‏ کرد و نیکو تربیت فرمود. چون تربیت او را تکمیل نمود فرمود: «انک لعلی خلق عظیم‏» تو بر اخلاق عظیمی استواری. سپس امر دین ‏و امت را به او واگذار نمود تا سیاست و اداره بندگانش را به‏ عهده بگیرد. سپس فرمود: «ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم‏عنه فانتهوا» (۲۳) آنچه را رسول خدا برای شما آورد بگیرید(و اجرا کنید) و از آنچه نهی کرد خود داری نمایید. رسول ‏خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) استوار موفق و موید به روح القدس بود و نسبت به سیاست ‏و تدبیر خلق هیچ گونه لغزش و خطایی نداشت و به آداب خدا تربیت‏ شده بود.... (۲۴)

زهد و وارستگی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)

هرگز نسبت به دنیا و لذایذ زودگذر آن میلی نشان‏ نداد و به آن توجهی نکرد. آن حضرت برای هدایت مردم و رساندن‏ آن‏ها به سعادت دنیا و آخرت وارد عرصه سیاست‏ شد. امام صادق(علیه السلام) می‏‌فرماید: روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در حالی که محزون‏ بود از منزل خارج شد. فرشته‌ای بر او نازل شد در حالی که کلید گنج‏‌های زمین را به همراه داشت. فرشته گفت: ای محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) این‏ کلیدهای گنج‏‌های زمین است. پروردگارت می‌‏فرماید: این کلیدها را بگیر و در گنج‌‏های زمین را باز کن و آنچه می‌‏خواهی از آن استفاده‏ نما. بدون این که نزد من ذره‏‌ای از آن‏ها کم شود. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دنیا خانه کسی است که خانه (واقعی) ندارد. کسانی دور آن جمع می‌‏شوند که عقل ندارند. فرشته گفت: به آن خدایی که تو را به حق مبعوث نمود! وقتی در آسمان چهارم کلیدها را تحویل می‌‏گرفتم همین سخن را از فرشته‌ی دیگری شنیدم. (۲۵)

ابن سنان می‏‌گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود: مردی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد،‌ در حالی که آن حضرت روی حصیری نشسته بود که زبری آن بر بدن آن‏ حضرت اثر گذاشته بود و بر بالشی از لیف خرما تکیه نموده بود که بر گونه‌های گل‌گونه‌‏اش نفوذ کرده بود. آن مرد در حالی که ‏جاهای اثر کرده را مسح می‏‌نمود گفت: کسری و قیصر (پادشاهان ‏ایران و روم) هرگز چنین راضی نمی‏‌شوند و بر حریر و دیبا می‌‏خوابند و تو (که سرور مخلوقات خدایی) بر این حصیر! پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: به خدا من از آن‏ها برتر و گرامی‌‏تر هستم. من ‏کجا و دنیا کجا! مثال زودگذر بودن دنیا مثال شخصی است که بر درختی سایه‌دار عبور می‏‌کند، لحظه‌هایی از سایه درخت استفاده ‏می‌‏کند و وقتی سایه تمام شد از آن جا کوچ می‏‌کند و درخت را رها می‌کند. (۲۶)

هیچ زمینه‌‏ای از زندگی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نیست مگر این که امام صادق(علیه السلام) در آن زمینه سخنانی با ارزش دارد. به عنوان حسن ختام به ذکر خطبه‏‌ای از آن حضرت در توصیف‏ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اکتفا می‌‏کنیم.

خطبه امام صادق(علیه السلام) در وصف حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)

بردباری، وقار و مهربانی خدا سبب شد تا گناهان بزرگ و کارهای ‏زشت مردم مانع نشود که دوست‏‌ترین و شریف‌‏ترین پیغمبرانش یعنی ‏محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم) را برای مردم برگزیند. محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم) در حریم عزت تولد یافت: در خاندان شرافت‏ اقامت گزید حسب و نسبش آلوده نگشت صفاتش را دانشمندان بیان‏ کردند و حکمیان در وصفش اندیشه نمودند او پاکدامنی بی‌نظیر هاشمی نسبی بی‌مانند و بی‌مانندی از اهل مکه بود. حیا صفت او بود و سخاوت طبیعتش بر متانت‌‏ها و اخلاق نبوت سرشته ‏شده بود. اوصاف خویشتن‌داری‌‏های رسالت‏ بر او مهر شده بود تا آن‏گاه که مقدرات و قضا و قدر الهی عمر او را به پایان رسانید و حکم حتمی پروردگار او را به سرانجامش منتهی ساخت. هر امتی امت ‏پس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تا پدر بزرگوارش عبدالله هر پدری او را به پدر دیگر تحویل داد اصل و نسبش به ناپاکی آمیخته نشد و ولادت او با ازدواج نا‌مشروع‏ پلید نگشت. ولادتش در بهترین طایفه گرامی‌‏ترین نواده (بنی‌‏هاشم) شریف‏‌ترین قبیله (فاطمه مخزومیه) و محفوظ‌ترین شکم باردار (آمنه دختر وهب) و امانت‌دارترین دامن بود. خدا او را برگزید پسندید و انتخاب کرد سپس کلیدهای دانش وسرچشمه‏‌های حکمت را به او داد. او را مبعوث نمود تا رحمت ‏بر بندگان و بهار جهانیان باشد. خداوند کتابی را بر او نازل کرد که بیان و توضیح هر چیزی درآن است و آن را به لغت عربی بدون هیچ انحرافی قرار داد به ‏امید این که مردم پرهیزکار شوند. آن را برای مردم بیان کرد و معارف آن را روشن ساخت و با آن دینش را آشکار ساخت و واجباتی ‏را لازم شمرد و حدودی را برای مردم وضع نمود و بیان کرد. آن‏ها را برای مردم آشکار نمود و آن‏ها را آگاه ساخت. آن حضرت در آن‏ امور راهنمایی به سوی نجات و نشانه‌‏های هدایت‏ به سوی خدا می‌‏باشد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسالتش را تبلیغ کرد ماموریتش را آشکار ساخت بارهای سنگین نبوت را که به عهده گرفته بود به منزل رسانید و به خاطر پرورگارش صبر کرد و در راهش جهاد نمود. با برنامه‌‏ها و انگیزه‏‌هایی که برای مردم پی‌ریزی نمود و مناره‌‏هایی که نشانه‏‌های آن را بر افراشت برای امتش خیر خواهی کرد و آن‏ها را به سوی نجات و رستگاری فراخواند و به یاد خدا تشویق و به راه هدایت دلالت کرد تا مردم پس از او گمراه نشوند. آن حضرت ‏نسبت ‏به مردم دلسوز و مهربان بود.


پی‌نوشت‏‌ها:

۱- حجر آیه‏۹. «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون‏»
۲- قلم آیه ۴. 
۳- فتح آیه‏۲۹. 
۴- مصباح الشریعه ترجمه زین العابدین کاظمی ص‏۱۲۶.«خلقنی‏الله من صفوه نوره...»
۵- جلاء العیون. ص ۱۱.
۶- همان ص‏۳۶.
۷- بحار الانوار ج‏۱۶ ص‏۱۰۱.
۸- مناقب ج ۱ ص ۱۵۰. 
۹- سفینه البحار ج ۱ ص‏۴۳۳.
۱۰- بحار الانوار ج‏۱۷ ص ۳۰
۱۱- هند بن ابی هاله فرزند حضرت خدیجه(سلام الله علیها) از شوهر قبلی اش بودکه در خانه پیامبر اسلام رشد و نمو نمود.
۱۲- بحار الانوار ج‏۱۶ ص ۱۴۷۱۴۸. 
۱۳- کلیات سعدی فصل طیبات ص‏۵۳۳ ۵۳۲.
۱۴- بقره آیه‏۱۴۶.
۱۵- فتح آیه‏۲۹.
۱۶- بقره آیه‏۸۹.
۱۷- تفسیر نور الثقلین ج ۱ ص ۱۳۸ و ج ۵ ص‏۷۷.
۱۸- انبیاء آیه‏۱۰۷.
۱۹- اصول کافی ترجمه سید جواد مصطفوی ج ۲ ص ۳۲۵.
۲۰- همان ص ۳۲۱.
۲۱- طه آیه ۶۸.
۲۲- بحار الانوار ج‏۱۶ ص‏۳۶۶. به نقل از جامع الاخبارص ۹۸.
۲۳- حشر آیه‏۷.
۲۴-اصول کافیج ۲ ص ۵ و ۶.
۲۵-بحارالانوارج ۱۶ ص ۲۶۶. 
۲۶-بحارالانوارج ۱۶ ص ۲۸۲ و ۲۸۳.
۲۷-اصول کافی ج ۲ ۳۳۲ و ۳۳۳.

 

///



سایت اخبار شیعیان