سیمای امام مهدی علیه السلام در احادیث نبی صلی الله علیه و آله
بی گمان عقیده به مهدویت یعنی اعتقاد به ظهور حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ به عنوان منجی عالم بشر باوری است اسلامی که بر اساس کتاب و سنت پدید آمده است و مسلمانان عصار گذشته و کنونی بر آن اتفاق نظر دارند.
فراوانی روایات درباره حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ میلفان و محدثان مسلمان اعم از شیعه و سنی را بر آن داشته که علاوه بر درج این روایات در قدیمیترین جوامع حدیثی کتابهای مستقلی را به گزارش و بررسی آنها اختصاص دهند
اسامی برخی از کتابهای اهل تسنن درباره موضوع مهدویت به قرار زیر است:
۱ ـ عقد الدرر فی اخبار الامام المنتظر نوشته جمال الدین یوسفدمشقی
۲ ـ البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان نوشته ملاعلی متقی هندی
۳ ـ العرف الوردی فی اخبار المهدی نوشته سیوطی
۴ ـ مناقب المهدی نوشته ابی نعیم اصفهانی
۵ ـ احادیث المهدی نوشته ابی بکر ابن خیثمه.
در میان آثار اختصاصی شیعه در موضوع مهدویت میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
۱ ـ کمال الدین وتمام النعمة نوشته شیخ صدوق
۲ ـ الغیبة نوشته نعمانی
۳ ـ الغیبة نوشته شیخ طوسی
۴ ـ الملاحم و الفتن فی ظهور الغایب المنتظر نوشته سید بن طاوس
۵ ـ المحجة فیما نزل فی القایم الحجة نوشته سید هاشم بحرانی.
تواتر احادیث مهدویت
عالمان مسلمان در یک تقسیم بندی کلی احادیث را به دو دسته متواتر و واحد تقسیم میکنند. حدیث متواتر به حدیثی گفته میشود که تعداد راویان آن در هر طبقه به قدری زیاد باشد که از دید عقلا احتمال جعلی بودن آن حدیث وجود نداشته باشد. متواتر بودن حدیث نشانه آن است که پیامبر یا یکی از ائمه ـ علیهمالسلام ـ مضمون آن را بارها تکرار کردهاند به طوری که افراد مختلفی در موقعیتهای مختلف آن را شنیدهاند و مضمون آن را برای مخاطبان خود نقل کردهاند و آنها نیز به نوبه خود برای افراد نسل بعد نقل کردهاند و این نقلها از نسلی به نسلی و به تعبیر علمای رجالاز طبقهای به طبقهای تداوم داشته تا وقتی که این احادیث در جوامع حدیثی مورد اهتمام مسلمانان درج شدند.
تعداد احادیث متواتر در سنت اسلامی محدود است به طوری که به رغم وجود هزاران حدیث در منابع روایی شاید تعداد احادیثی که عالمان شیعه و سنی متواتر دانستهاند به صد حدیث نرسد. از جمله این احادیث احادیث مهدویت است. آیة الله لطف الله صافی در کتاب منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر بیش از ۶۰۰ حدیث از منابع شیعه و سنی در مورد حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ نقل کرده است که کمتر موضوعی در اسلام میتوان یافت که در آن این حجم عظیم از حدیث نقل شده باشد.
وی در مقدمه کتابش میگوید:
«در میان مسائل نقلی که راهی جز نقل (روایات منقول) برای اثبات آنها وجود ندارد موضوعی وجود ندارد که ایمان به آن از ایمان به ظهور مهدی الزامیتر باشد. حتی شاید ایمان به ظهور مهدی از ایمان به موضوعات دیگر الزامیتر باشد چه بشارتهایی که در مورد ظهور حضرت مهدی نقل شدهاند به حد تواتر میرسند در حالی که روایات راجع به بسیاری از معتقدات مسلمانان و حتی غیر مسلمانان به حد تواتر نمیرسند. مهمتر آن که با این که درباره برخی از امور اعتقادی تنها یک روایت وجود دارد با این حال مضمون آن روایت اعتقادی در نزد ایشان جزو مسلمات محسوب میشود. پس مسلمانی که به آنچه رسول خدا ـ صلیاللّهعلیهوآله ـ فرمود. ایمان دارد چگونه میتواند با وجود این همه روایت در ظهور حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ تردید کند»
علاوه بر عالمان شیعه تعدادی از عالمان سنی نیز به تواتر احادیث مهدویت تصریح کردهاند. نام برخی از ایشان به قرار ذیل است:
۱ ـ محمد بن الحسین آبری شافعی (م: ۳۶۳ ق) در کتابش به نام مناقب الشافعی گوید:
«اخبار وارده از مصطفی ـ صلی الله علیه (و آله) و سلم ـ متواتر و از راویان بسیار زیادی نقل شده است که مهدی میآید او از خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه (و آله) و سلم است هفت سال سلطنت میکند و زمین را پر از عدل میکند.»
۲ ـ محمد البرزنجی در کتاب خود الاشاعة لاشراط الساعة چنین میگوید:
«معلوم شد که احادیث دال بر وجود مهدی و قیام او در آخر الزمان واین که او از عترت رسول خداـ صلیاللّهعلیهوآله ـ از فرزندان فاطمه است به حد تواتر معنوی میرسند و لذا انکار آنها وجهی ندارد.»
۳ ـ شیخ محمد سفارینی در کتاب لوامع الانوار البهیة چنین آورده است:
«روایاتی که بر قیام مهدی دلالت دارد چنان زیاد است که به حد تواتر معنوی میرسد این مطلب در نزد عالمان سنی معروف است تا آنجا که خروج مهدی جزو عقاید ایشان محسوب شده است.»
۴ ـ شیخ صدوق حسن القنوجی در کتاب الازاعة لما کان و ما یکون بین یدی الساعة میگوید:
«روایات وارده در مورد مهدی به رغم تفاوتهایی که دارند بسیار فراوانند و به حد تواتر معنوی میرسند شکی نیست که مهدی در آخر الزمان قیام خواهد کرد بدون آن که ماه و سال آن معلوم باشد چه این که اخبار این باب متواتر است و جمهور است نسل به نسل بر این موضوع اتفاق نظر دارند جز کسانی که مخالفت آنها اهمیتی ندارد ـ از این رو وجهی ندارد که در مورد آن فاطمی موعود منتظر تردیدی به خود راه دهیم.»
احادیث مهدویت و احادیث امامان دوازده گانه
در کنار احادیثی که بر ظهور حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ در آخر الزمان دلالت دارند احادیث فراوان دیگری از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ نقل شده است به این مضمون که بعد از آن حضرت دوازده خلیفه یا امام رهبری امت را بر عهده خواهند گرفت. این احادیث نیز از نظر محدثان مسلمان اعم از شیعه و سنی جزو احادیث متواتر یا صحیح محسوب میشوند. در اینجا این سیال مطرح میشود که آیا بین محتوای این دو دسته از احادیث یعنی احادیث مهدویت و احادیث دوازده امام نسبتی وجود دارد به عبارت دیگر آیا حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ یکی از دوازده امام است یا خیر عالمان و محدثان شیعه به استناد روایات خود تردیدی ندارند در این که حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ دوازدهمین امام از امامان دوازده گانه است چه این که ایشان بر اساس روایات متواتر و صحیح خود سلسله امامان را از امیرالمیمنین ـ علیهالسلام ـ به عنوان اولین امام شروع میکنند و تا حضرت محمد بن الحسن العسکری به عنوان دوازدهمین و آخرین امام ادامه میدهند. اما عالمان سنی در تطبیق احادیث دوازده امام بر مصادیق با دشواریهای زیادی مواجه شدهاند چه این که ایشان خلفایی را که راشدین میدانند به ابوبکر عمر و عثمان و حضرت علی ـ علیهالسلام ـ منحصر میکنند. روشن است که تعداد ایشان چهار نفر است و نمیتوان ایشان را مصداق احادیث دوازده امام دانست. از سوی دیگر نمیتوانند خلفای اموی یا عباسی را مصادیق داوزده امام بدانند چه این که تعداد آنها بیش از دوازده تا است علاوه بر آن سیره این خلفا آن قدر بر خلاف سیره رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ بود که حتی بسیاری از علمای اهل تسنن نتوانستند ایشان را خلفای رسول خدا ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ که در احادیث داوزده امام به آنها اشاره شده بدانند با این حال برخی از عالمانی که علاقه خاصی به یزید دارند میگویند: مراد از دوازده خلیفه خلفای اربعه (ابوبکر عمر عثمان و علی ـ علیه السلام ـ) معاویة و یزید و سپس عبدالملک بن مروان و چهار فرزندش و در نهایت عمر بن عبدالعزیز است. اما نکته جالب اینجاست که عالمان معروف اهل تسنن به رغم این که در یافتن مصادیق دوازده امام با دشواری مواجهاند تمایل زیادی دارند که آخرین امام یا یکی از امامان سلسله امامان دوازده گانه را همان حضرت مهدی بدانند. در واقع در این خصوص محدثان اهل تسنن بنا به حکم روایاتی که خود نقل کردهاند به عقیده شیعه در خصوص این که امام دوازدهم همان حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ است نزدیک شدهاند از جمله شواهد این که عالمان تسنن یکی از امامان یا امام دوازدهم را همان حضرت مهدی میدانند این است که احادیث داوزده امام را در باب یا کتاب مربوط به احادیث مهدویت ذکر کردهاند. از جمله ایشان میتوان به ابوداود نویسنده یکی از صحاح سته اهل تسنن اشاره کرد که سه حدیث اولی که در کتاب المهدی نقل میکند راجع به خلفای دوازده گانه بعد از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ است و پس از ذکر این سه حدیث به سراغ احادیث مهدویت میرود.
یکی از علمای معاصر اهل تسنن به نام عبدالمحسن العباد در اثر خود عقیده اهل السنة و الاثر فی المهدی المنتظر پس از نقل حدیث «خلفای دوازده گانه» از صحیح بخاری و صحیح مسلم به نقل از علمای متقدم سنی چنین میگوید:
«معنای این حدیث بشارت بر وجود دوازده خلیفه درستکار است که حق را برقرار و عدالت را پیشه میکنند و بی تردید یکی از آنها مهدی خواهد بود که پیامبر ظهور او را بشارت داده است.»
میتوان حدس زد که منظور این قبیل عالمان سنی از این که مهدی یکی از خلفای دوازده گانه است این است که مهدی دوازدهمین خلیفه است چه این که روایاتی که در منابع سنی آمده دلالت دارد بر این که بعد از مهدی ـ علیهالسلام ـ هرج و مرج حاکم خواهد شد و خلیفه دیگری که مایه عزت اسلام باشد در کار نخواهد بود از آن طرف احادیث ۱۲ امام دلالت دارد بر این که بعد از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ ۱۲ امام یا خلیفه وجود خواهد داشت که عزت اسلام به آنها بستگی دارد و مادام که آنها هستند اسلام از عزت برخوردار است.
مضامین احادیث مهدویت
واژه تاریخ معمولا به گزارشهایی اطلاق میشود که حوادث گذشته را توصیف میکنند بر همین اساس میتوان از تاریخپیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ یا تاریخ امامان و خلفا یا هر تاریخ دینی و غیر دینی دیگر سخن گفت. اما آیا میتوان از تاریخ حوادث آینده سخن گفت پاسخ منفی است چون حوادث آینده هنوز اتفاق نیفتادهاند تا در منابعی ثبت و درج شوند.اما میتوان برای این قاعده کلی یک استثنا در نظر گرفت و آن عبارت است از تاریخ ظهور حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ که در آینده اتفاق خواهد افتاد. واقعیت آن است که احادیث درباره حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ آن چنان فراوان و متنوع اند و به لحاظ مضمونی به خصوص در منابع شیعه آن چنان منسجم است که میتوان مشخصات جسمی و روحی آن حضرت و حوادث ما قبل وما بعد ظهور او را بر حسب ترتیب زمانی به صورت یک تاریخ روشن به رشته تحریر درآورد. کما این که برخی از نویسندگان احادیث مهدویت را با رویکرد تاریخی دسته بندی کردهاند. در این نوشتار مجالی برای پرداختن به این گونه تفاصیل وجود ندارد. از این رو به ذکر برخی از مضامین احادیث مهدویت اکتفا میشود:
۱ ـ حتمی بودن ظهور حضرت مهدی علیهالسلام
احمد بن حنبل در مسند و ابن ابی شیبه در المصنف نقل کردهاند که پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«اگر بیش از یک روز از عمر دنیا باقی نمانده باشد خداوند در آن روز مردی از اهل بیت مرا مبعوث خواهد کرد که زمین را پر از عدل و داد کند پس از آن که از ظلم و جور پر شده باشد.»
همچنین شیخ طوسی در کتاب الغیبة از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ نقل کرده است:
«قیامت فرا نخواهد رسید مگر این که مردی از خاندان من و هم اسم من ظهور کند.»
۲ ـ نام و نسب و خصوصیات جسمی حضرت مهدی علیهالسلام
در روایات متعددی حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ به عنوان یک شخص معین با ویژگیهای جسمی و روحی خاص معرفی شده است. برخی از این روایات به قرار ذیل است:
حاکم نیشابوری در کتاب خود از ابوسعید خدری از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآله ـ نقل میکند که فرمود:
«مهدی از من است. پیشانی درخشان و بینی کشیده دارد....»
متقی هندی در کنزالعمال از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ روایت میکند که فرمود:
«شما را به مهدی بشارت میدهم او از قریش و از عترت من است....»
وی در حدیث دیگری از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ نقل میکند که:
«مهدی از عترت من و از فرزندان فاطمه است.»
علامه مجلسی در بحارالانوار نقل میکند که پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«قایم مهدی از فرزندان من است او هم نام و هم کنیه من است جسم و جانش از همه به من شبیهتر است....»
سلمان فارسی در حدیثی جامع چنین نقل میکند: حضور پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ شرفیاب شدم همین که چشمش به من افتاد فرمود:
«خداوند هیچ پیامبر یا رسولی را نفرستاد مگر این که برای او دوازده نقیب و مهتر قرار داد.»
عرض کردم: من این مطلب را در تورات و انجیل نیز دیدهام.
فرمود:
«سلمان! آیا ۱۲ نقیبان مرا که برای امامت و رهبری پس از من برگزیده شدهاند میشناسی»
عرض کردم: خدا و پیامبرش بهتر میدانند.
فرمود:
«ای سلمان! خداوند مرا از صفای نور خود آفرید آن گاه دعوتم کرد و من اطاعت کردم. از نور من علی را آفرید او را به اطاعت خود دعوت کرد و او پذیرفت. از نور من و علی فاطمه را آفرید او را نیز دعوت کرد پس او اطاعت کرد. از نور من علی و فاطمه حسن و حسین را آفرید و آن دو را دعوت کرد هر دو اجابت کردند... آن گاه از نور حسین نه امام آفرید آنها را دعوت کرد و همه پذیرفتند... ای سلمان! هر کس آنها را به حقیقت معرفت بشناسد از آنان پیروی کند دوست آنها را دوست بدارد و با دشمن ایشان دشمن باشد به خدا سوگند او از ما است و به هر جا که وارد شویم وارد خواهد شد و هر جا منزل بگیریم او نیز منزل خواهد گرفت.»
عرض کردم: آیا میتوانیم به آنان ایمان داشته باشیم بدون این که نام و نژادشان را بشناسیم
فرمود: «نه!»
عرض کردم ای رسول خدا! پس من آنها را چگونه بشناسم
حضرت فرمود:
«تا حسین را شناختهای پس از او سید العابدین علی بن الحسین پس از او پسرش محمد بن علی شکافنده علم پیشینیان و پسینیان از پیامبران و مرسلان پس از او فرزندش جعفر بن محمد زبان راستین خدا پس از او موسی بن جعفر فرو برنده خشم خود در راه خدا پس از اوعلی بن موسی که راضی به امر خداست پس از او محمد بن علی الجواد که برگزیده از خلق خداست پس از او علی بن محمد که راهنما به سوی خداست پس از او حسن بن علی که صامت امین عسکری است پس از او فرزندش حجة بن الحسن المهدی که (زبان) گویای (الهی) و قیام کننده به امر خداست.»
۳ ـ اقدامات آن حضرت پس از ظهور
روایات نبوی علاوه بر ذکر نسب و خصوصیات جسمانی حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ توضیح میدهند که آن حضرت در طول حکومت خود چه اقدامات مهم و سرنوشت سازی را به انجام خواهد رسانید. این اقدامات برخی جنبه فرهنگی برخی جنبه سیاسی و اداره جامعه و برخی جنبه اقتصادی و برخی نیز جنبه اعجازآمیز دارند. در این باره به سه روایت اشاره میکنیم:
در منابع مختلف از رسول خدا ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ روایت شده است:
«مهدی از آن رو مهدی نام دارد که به امر پنهان رهنمون میشود او تورات و انجیل (اصلی) را از زمینی که انطاکیه نام دارد بیرون خواهد آورد.»
همچنین از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ روایت شده است:
«مهدی گنجها (ی زمین) را استخراج خواهد کرد و دژهای اهل گمراهی را فتح خواهد کرد.»
در حدیث دیگری از رسول خدا ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ نقل شده است:
«عصای موسی (در آغاز) مال آدم بود... تا به موسی رسید آن عصا نزد ما است قایم ما به واسطه آن همان کاری را خواهد کرد که موسی میکرد...» هم چنین از رسول خدا ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ نقل شده است:
«مهدی مال را سخاوتمندانه (به نیازمندان) عطا میکند و نسبت به کارگزاران خود سختگیر و نسبت به بی بضاعتها مهربان است.»
۴ ـ اوضاع جهان در دوران حکومت حضرت مهدی علیهالسلام
شاید بتوان بسیاری از روایات نبوی را که زمان حضرت مهدی را توصیف میکند در سه مقوله خلاصه کرد:
۱ ـ روایاتی که بر نابودی ظلم و جور و برقراری عدل در سرتاسر زمین دلالت دارند
۲ ـ روایاتی که دلالت دارند در زمان آن حضرت رفاه مادی و ثروت دنیا در اختیار همه قرار خواهد گرفت و فقیری در روی زمین باقی نخواهد ماند
۳ ـ روایاتی نشان میدهند که حکومت آن حضرت جهان گستر خواهد بود و پس از ظهور او اسلام بر سرتاسر زمین حاکم خواهد شد.
در این جا به برخی از این روایات اشاره میکنیم: در الکافی از رسول خدا ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ نقل میکند که فرمود:
«مهدی از فرزندان من است خداوند به دست او مشرق و غرب زمین را فتح خواهد کرد.»
در الملاحم و الفتن از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ـ نقل میکند:
«در زمان مهدی امت من چنان از نعمتها بهرهمند خواهند شد که تا آن وقت نظیر آن را ندیدهاند.»
در حدیث دیگری چنین آمده است:
«مهدی همه حقوق پیمال شده را به صاحبانش بر میگرداند تا آنجا اگر در زیر دندان کسی حق فرد دیگری قرار داشته باشد آن را میگیرد و به صاحبش بر میگردد.»
سایت ابنا