این آخرین مطلب از یک سلسله مطالب است.
خداوند بوده و هیچ چیز همراه او نبوده است:
اگر مخلوقات از ذات خدا بوده و هم جنس خدا باشند، به همراه خداوند ازلی گشته و قدیم خواهند شد. و این در حالی است که خداوند بوده و هیچ کس همراه او نبوده است. امام جواد(علیه السلام) میفرمایند:
((.. فمعاذ الله ان یکون معه شیی غیره، بل کان الله و لا خلق..)) اصول کافی ج۱ص ۲۱۱
((.. معاذ الله که با خدا چیز دیگری بوده است. بلکه خدا بود و خلقی نبود..))
ونیز در جای دیگر فرمودند:
((کان الله و لا خلق)) التوحید ص ۱۹۳
((خداوند بود و خلق نبود.))
و نیز امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند:
((و الحمد لله الکاین قبل ان یکون کرسی او عرش، او سمای او ارض، او جان او انس))
((و سپاس برای خدایی است که همواره وجود داشت، پیش از آن که کرسی یا عرش، آسمان یا زمین، جن یا انس پدید آیند.)) نهج البلاغه خطبه ۱۸۲
در مناظره امام رضا(علیه السلام) با عمران صابی، امام(علیه السلام) فرمودند:
((لیس قبله عز و جل شیی و لا کان معه شیی)) عیون الاخبار ج ۱ ص ۳۵۱
((قبل از خداوند و همراه او چیزی نبوده است.))
زمانی بوده که خداوند بوده و مخلوقی نبوده است. اما خداوند به آنها علم داشته است. و وجود این علم هرگز سبب قدیم شدن اشیا و مخلوقات نمیگردد. زیرا علم خداوند ذاتی خداوند است و در ذات هیچ کس نمیتواند صحبت کند. به عبارت دیگر خداوند نسبت به خلق خویش جاهل نبوده، با این تفاوت که کیفیت این علم به ذهن و تعقل انسان در نمیآید که از این علم تعبیر به، ((علم بلا معلوم)) میگردد. بدان خدای تعالی علم به اشیا پیش از وجودشان داشت. او عالم بود و معلومی در کار نبود. و علم او به اشیا به خود ذات مقدسش است در رتبه ذاتش که عین ازل و ابد است. علم او را حد و نهایتی نیست چنان که ذاتش را حدی نیست.)) در این باره امام رضا(علیه السلام) میفرمایند:
((فلم یزل الله عز و جل علمه سابقا للاشیاء قدیما قبل ان یخلقها)) التوحید ص ۱۳۷
((خدای عز و جل علمش سابق و قدیم بر اشیا است پیش از آن که آنها راخلق کند.))
و در مناظره با سلیمان مروزی فرمودند: التوحید ص ۴۴۸
((لان نفی المعلوم لیس بنفی العلم، و نفی المراد نفی الاراده ان تکون))
((زیرا با نفی معلوم، علم نفی نمیشود ولی با نفی مراد وجود اراده نفی میگردد.))
بنابراین خداوند به مخلوقات، پیش از آن که آنها را بیافریند علم داشته اما خبری از مخلوقات نبوده است. ونیز امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
((و العلم ذاته و لا معلوم)) التوحید ص ۱۳۹
((و علم ذاتش بود ولی معلومی وجود نداشت.))
همان گونه که گفتیم کیفیت این علم چون ذاتی خدا است هرگز به ذهن در نمیآید. و تفکر در این مورد، جز حیرت و سرگردانی برای صاحب فکر چیز دیگری به همراه نخواهد آورد. در پایان با جملهای بسیار راهگشا از امام حسن مجتبی(علیه السلام) این مجموعه را به پایان میبریم. امام حسن مجتبی(علیه السلام) فرمودند: التوحید ص ۴۵
((فلا تدرک العقول و اوهامها و لا الفکر و خطراتها، و لا الالباب و اذهانها صفته))
((عقلها و توهماتش، افکار و تصوراتش،خردها و اذهانش، صفت او را درک نمیکنند.))
+/