این مطلب بخشی از یک سلسله مطالب است.

معرفت فطری در حال انقطاع از غیر خداوند ظهور می‌کند؛ از این رو پیامبران همیشه سعی در بیدار کردن وجدان غافلان از این معروف فطری بوده‌اند. به اشاره قرآن کریم این فطرت در هنگام نزول بلا نیز متوجه و متنبه به خداوند یکتا می‌شود. در هنگام نزول بلا انسان منقطع از دنیا و زینتهای آن می‌گردد و هنگامی که هیچ نقطه اتکا و ملجا و پناهگاهی برای خویش نمی‌بیند به پروردگاری پناه می‌برد که پناه درماندگان و یار بی‌کسان است. که این نیز خود دلیلی بسیار محکم بر فطری بودن معرفت خداوند است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

((فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین فلما نجاهم الی البر اذا هم یشرکون)) سوره عنکبوت آیه ۶۵

((پس هنگامی که سوار در کشتی می‌شوند خدا را از روی اخلاص بر دین او می‌خوانند، اما هنگامی که ایشان را به سوی خشکی نجات دادیم، شرک می‌ورزند.))

خداوند متعال در بسیاری از آیات دیگر نیز این مسئله را بیان داشته و ملجا و پناه انسانها را هنگامی که از دنیا و زیباییهای آن بریده همان خدایی معرفی نموده است که آثار معرفی او در همین فطرت الهی بشر است. به عنوان مثال می‌توان به سوره لقمان آیه ۳۲ و سوره الاسرای آیه ۶۶ و ۶۷ و سوره یونس آیه ۱۲ و ۲۲ و ۲۳ و سوره نحل آیه ۵۳ و ۵۴ و سوره انعام آیه ۴۰ و ۴۱ و سوره زمر آیه ۸ و ۴۹ اشاره نمود. حتی خداوند کریم در سوره انعام به این مسئله (فطری بودن معرفتش) احتجاج کرده و به پیامبر خویش دستور می‌دهد تا از مردم بپرسد که: چه کسی مردم را از ظلمات دریا و خشکی نجات می‌دهد وقتی که او را با حال تضرع و گریه می‌خوانند؟ خداوند می‌فرماید:

((قل من ینجیکم من ظلمات البر و البحر تدعونه تضرعا و خفیه، لین انجانا من هذه لنکونن من الشاکرین@ قل الله ینجیکم منها و من کل کرب ثم انتم تشرکون))
(((ای پیامبر) بگو چه کسی شما را از تاریکی‌های خشکی و دریا می‌رهاند؟ او را با حالت زاری می‌خوانید که اگر ما را از این تاریکیها برهاند هر آینه از سپاس گذاران باشیم.@ بگو خداوند شما را از آن و از هر سختی می‌رهاند، سپس شما برای او شریک قایل می‌شوید.)) سوره انعام آیه ۶۳ و ۶۴

آری، خدا است که در مواقع تنگی و بیماریها و شداید به فریاد بیچارگان و دردمندان می‌رسد، اما هنگامی که مردم از آن حالت بیرون آمدند و به غیر خدا روی آوردند و دوباره با انجام گناهان و زشتیها فطرت الهی خویش را محجوب نموده، خداوند را از یاد می‌برند. از این رو است که در دعاها می‌خوانیم:

((الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیای نظرها الیک)) مناجات شعبانیه
((خدایا کمال بریده شدن و توجه به خودت را نصیب من کن. و دیدگان قلبهایمان را با روشنایی نگاهکردن به خودت روشن کن.))

حال، خداوند انبیا را فرستاده تا غبار نشسته بر فطرت مردم را پاک کنند و آنها را از قید تعلقات و وابستگیهای دنیا رها سازند و به یاد پیمان گذشته خویش بندازند. امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌فرمایند:

((فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیایه، لیستادوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته)) نهج البلاغه خطبه ۱
((پس رسولانش را در میان آنان مبعوث نمود و پیامبرانش را پی‌در‌پی فرستاد تا پیمان بر فطرتش را از آنان مطالبه کنند و این نعمت فراموش شده را به یادشان بندازند.))

امام حسن عسکری(علیه السلام) در تفسیر ((بسم الله الرحمن الرحیم)) فرمودند:

((خداوند کسی است که در هنگام حاجتها و سختیها به او پناه برده می‌شود و هنگامی که انسان از هر چه غیر از او است قطع امید کند و از هر سببی غیر از او منقطع گردد.)) بحار ج ۳ ص ۴۱

 

+///