عمّار یاسر - رحمه الله - گوید: با علی علیه السلام به راهی می‏رفتیم، به سرزمینی گذشتیم پر از مورچه؛ گفتم: ای امیرمؤمنان، آیا در میان آفریدگان کسی را سراغ داری که شمار این مورچگان را بداند؟ فرمود: آری ای عمّار، من مردی را می‏شناسم که شمار آنها را می‏داند و از شمار نر و ماده آنان آگاه است! گفتم: آن مرد کیست؟ فرمود: ای عمّار، آیا در سوره یاسین نخوانده‏ای: وَ کُلَّ شَی‏ءٍ اَحْصَیْناهُ فی اِمامٍ مُبینٍ (سوره یس / ۱۲.) “و هرچیزی را در امام مبین برشمرده‏ایم”؟ گفتم: چرا،مولایم! فرمود: من همان مَردم، همان امام مبین!(تفسیر برهان ۴ / ۷.) - امام صادق علیه السلام درباره این آیه فرمود: یعنی ابراهیم علیه السلام از شیعیان علی علیه السلام است.(تفسیر برهان ۴ / ۲۰.)

در حدیثی طولانی از امیرمؤمنان علیه السلام روایت است که فرمود: پیامبر شما نزد خداوند گرامی‏تر است یا سلیمان علیه السلام؟ گفتند: پیامبر ما، ای امیرمؤمنان، فرمود: پس وصی پیامبر شما نیز از وصی سلیمان علیه السلام گرامی‏تر است، زیرا وصی سلیمان علیه السلام یک حرف از اسم اعظم خدا را در اختیار داشت و با همان یک حرف از خدا خواست و خداوند زمین میان او و تخت بلقیس را فرو برد و او در کمتر از یک چشم به هم زدن تخت را گرفت و آورد، ولی در نزد ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم خدا هست و یک حرف را خداوند برای خود نگه‏داشته و به احدی از آفریدگانش نداده است. گفتند: ای امیرمؤمنان، اگر این اسم اعظم نزد شماست پس در جنگ با معاویه و دیگران چه نیازی به یاران دارید و چرا دوباره مردم را به جنگ با او فرامی‏خوانید؟ حضرت این آیه را خواند: بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ. لایَسْبِقُونَهُ باِلْقَوْلِ وَ هُمْ بِاَمْرِهِ یَعْمَلُونَ (سوره انبیاء / ۲۶ و ۲۷.)<بلکه بندگانی گرامی‏اند که در گفتار بر او سبقت نگیرند و تنها به فرمان او عمل می‏کنند>، و فرمود: من این قوم را به جنگ با معاویه فرامی‏خوانم تا حجت استوار گردد و آزمایش الهی انجام یابد.(تفسیر برهان ۳ / ۲۰۵.)

علّامه سید هاشم بحرانی - رحمه الله - از جابربن عبداللَّه انصاری، گف: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: ای جابر، کدامین برادران افضل‏اند؟ گفتم: پسرانی که از یک پدر و مادرند، فرمود: ما گروه پیامبران با هم برادریم و من برترین آنهایم، و همانا محبوبترین برادران نزد من علی‏بن ابی‏طالب است و او نزد من افضل از پیامبران است، پس هر که پندارد پیامبران از او افضل‏اند همانا مرا از آنان کمتر دانسته‏است، و هر که مرا از آنان کمتر بداند، کافر گردیده‏است، زیرا من علی را برادر خود نساختم مگر به جهت آگاهیی که از فضل او داشتم.(تفسیر برهان ۴ / ۱۴۸.) 
- از امام کاظم علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که به علی علیه السلام فرمود: من فرستاده پیامگزار از سوی خدا هستم و تو وجه مورد پیروی خدا هستی که از آن پیروی کنند؛ پس نه من نظیری جز تو دارم و نه تو مثلی جز من داری.(تفسیر برهان ۴ / ۱۴۸.) 
- سَدیر صَیرفی گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: فدایت شوم ای فرزند رسول خدا، آیا مؤمن را به ناخواه قبض روح می‏کنند؟ فرمود: نه به خدا سوگند؛ چون فرشته مرگ برای قبض روح او بیاید مؤمن آشفته و بیتاب می‏شود، فرشته مرگ گوید: ای ولی خدا، بیتابی مکن، که سوگند به خدایی که محمّد را برانگیخت من به تو از پدر دلسوز اگر بر بالینت حاضر می‏شد نیکوکارتر و مهربانترم؛ چشمانت را باز کن و بنگر. امام فرمود: در آن حال رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، امیرمؤمنان، فاطمه زهرا، حسن و حسین و امامان از فرزندان آنها - علیهم السلام - بر او متمثّل می‏شوند. آنان را به او معرفی(معنای تمثّل در آخر همین بحث ان‏شاء اللَّه خواهد آمد.) می‏کنند و گویند که اینان رفقای تو هستند. پس مؤمن دیده‏اش را می‏گشاید و نگاه می‏کند، آن‏گاه منادیی از سوی خداوند عزت روح او را صدا می‏زند: “ای نفس آرامش یافته به [دیدار] محمّد و خاندان او، بازگرد به سوی پروردگارت در حالی که از ولایت خشنودی و با دادن ثواب به تو از تو خشنودند، پس در میان بندگانم (یعنی محمّد و خاندانش) داخل شو و به بهشت من درآ”. در آن حال هیچ چیزی نزد او محبوبتر از جان دادن و ملحق شدن به آن منادی نیست.(تفسیر برهان ۴ / ۴۶۱.) 
- و فرمود: وحشتناکترین حالات این آفریده (انسان) در سه جاست: 
۱) روز تولد که از شکم مادر بیرون می‏آید و دنیا را می‏بیند. 
۲) روز مرگ که آخرت و اهل آن را مشاهده می‏کند.
۳) روز قیامت که زنده برانگیخته می‏شود و احکام و نظاماتی را می‏بیند که در دنیا ندیده‏است.(تفسیر برهان ۳ / ۷.)

اَلَّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ، لَهُمُ الْبُشری فِی الْحَیوة الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لاتَبْدیلَ لِکَلِماتِ‏اللَّهِ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ.(سوره یونس / ۶۴.) “آنان که ایمان آورده و پرهیزکار بوده‏اند، در دنیا و آخرت آنان را بشارت است؛ کلمات خدا دگرگونی ندارد.این است رستگاری بزرگ”. در “کافی” به سندش از ابان‏بن عثمان، از عقبه روایت است که گفت از امام صادق علیه السلام شنیده‏است که می‏فرمود: هنگامی که جان آدمی به سینه‏اش برسد می‏بیند. گفتم: فدایت شوم، چه می‏بیند؟ فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را می‏بیند که به او می‏فرماید: من رسول خدا هستم، تو را مژده باد. سپس علی‏بن ابی‏طالب علیه السلام را می‏بیند که می‏فرماید: من علی‏بن ابی‏طالب هستم که او را دوست می‏داشتی، آگاه باش که امروز تو را سود خواهم رساند. گفتم: آیا احدی از مردم هست که چنین چیزی را ببیند و باز به دنیا برگردد؟ فرمود: نه، وقتی چنین دید برای همیشه می‏میرد و این را بزرگ می‏شمارد؛ و این مطلب در قرآن هست. سپس حضرت آیه بالا را قرایت فرمود. این مطلب از امامان اهل بیت - علیهم السلام - به طرق بسیار زیادی روایت شده‏است.(تفسیر المیزان ۱۰ / ۱۰۰.) به روایت ابن‏شهرآشوب از زُرَیق، امام صادق علیه السلام فرمود: لَهُمُ‏الْبُشْری فِی‏الحیاةِ الدنیا آن است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام او را در وقت مرگ به بهشت مژده می‏دهند.(تفسیر برهان ۲ / ۱۹۱.)

اِنّ‏الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلایِکَةُ اَلاَّ تَخافُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ. نَحْنُ اَوْلِیاؤُکُمْ فِی‏الْحَیوةِ الدَّنْیا وَ فِی‏الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ماتَشْتَهی اَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ماتَدَّعُونَ.(سوره فصّلت / ۳۰ - ۳۱ی که وعده‏تان می‏دادند، ما در زندگانی دنیا و آخرت دوستان شماییم، و شما راست در آن بهشت هرچه دلخواهتان باشد و شما راست در آنجا هرچه درخواست کنید”. امام عسکری علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده که فرمود: مؤمن پیوسته از سوء عاقبت بیمناک است و یقین به وصول به خشنودی خداوند پیدا نمی‏کند تا وقت جان دادن و ظهور ملک‏الموت بر او، زیرا ملک‏الموت زمانی بر مؤمن وارد می‏شود که سخت در بیماری به سر می‏برد و از آنچه به جامی‏گذارد از مال و زن و فرزند سخت دلتنگ و از سختیها و عقباتی که در پیش دارد به شدت مضطرب است و هنوز غم و اندوه در دلش باقی است و همه آرزوهایی که بدانها نرسیده از دستش رفته‏است. ملک‏الموت گویدش: چرا این همه اندوه می‏بری و غم گلویت را می‏فشارد؟ گوید: احوالم پریشان است و ناکام از دنیا می‏روم. ملک‏الموت گوید: آیا هیچ عاقلی با از دست دادن پول سیاهی در برابر هزار هزار برابر دنیا که به دست می‏آورد بیتابی می‏کند؟ [گوید: نه]، ملک‏الموت گوید: به بالای سرت بنگر. او می‏نگرد و درجات بهشتی و قصرهایی را که هیچ کس باورش نمی‏آید و آرزوی آن را ندارد می‏بیند؛ ملک‏الموت به او گوید: این منزلها و نعمتها و اموال است و هر یک از اولاد تو که صالح بوده با تو در اینجا خواهد بود؛ آیا به اینها به جای آنچه در دنیا داری راضی هستی؟ گوید: آری به خدا سوگند. آن‏گاه ملک‏الموت گوید: بنگر؛ او می‏نگرد و محمّد و علی و آل پاک آنها - علیهم السلام - را در برترین درجات بهشتی می‏بیند، ملک‏الموت گوید: این سروران و امامان خود را می‏بینی؟ آنان در اینجا همنشین و مونس تو هستند، آیا بدیشان به جای آنچه در دنیا از آن جدا می‏شوی خشنود نیستی؟ گوید: چرا به پروردگارم سوگند. امام فرمود: این است معنای این آیه: اِنّ‏الَّذینَ قالُوا رَبُّنَااللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلایِکَةُ اَلاَّ تَخافُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ. نَحْنُ اَوْلِیاؤُکُمْ فِی‏الْحَیوةِ الدَّنْیا وَ فِی‏الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ماتَشْتَهی اَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ماتَدَّعُونَ نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحیمٍ؛ که فرشتگان به آنان خطاب کنند: اموالی که پیش رو دارید همه مال شماست، و نسبت به فرزندان و عیال و اموالی که بازگذاشته‏اید غم مخورید که آنچه در بهشت می‏بینید بدل آنهاست؛ اینها منزلهای شماست و اینان انیس و همنشینان شمایند و ما هم در زندگی دنیا و آخرت دوستان شماییم، و هرچه در بهشت میل کنید برای شما آماده است و آنچه درخواست کنید فراهم است، و همه اینها پذیرایی خدای آمرزگار مهربان است.(تفسیر برهان ۴ / ۱۱۱، بحارالانوار ۶ / ۱۷۶.)

یا اَیَّتُهَاالنَّفْسُ الْمُطْمَیِنَّةُ ارْجِعی اِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضیَّةً، فَادْخُلی فی عبادی وَادْخُلی جَنَّتی.(سوره فجر / ۳۰.) “ای جان آرام یافته، به سوی خدایت بازگرد خشنود و پسندیده، پس به میان بندگانم درآی، و به بهشتم درآی”. سَدیر صیرفی گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: فدایت شوم ای فرزند رسول خدا، آیا مؤمن را به ناخواه او قبض روح کنند؟ فرمود: نه؛ چون ملک‏الموت برای قبض روحش بیاید وی بیتابی می‏کند، ملک‏الموت به او گوید: ای دوست خدا بیتابی مکن، به خدایی که محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به حق به پیامبری فرستاده‏است من از پدر دلسوز و مهربان به فرزند خود به تو دلسوزتر و مهربان‏ترم؛ دیده باز کن و بنگر؛ آن‏گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، امیرمؤمنان، فاطمه، حسن، حسین و دیگر امامان - علیهم السلام - در نظر او متمثّل می‏شوند و ملک‏الموت گوید: اینان رفیقان تو هستند. او دیده می‏گشاید و به آنان می‏نگرد. آن‏گاه به نفس او خطاب می‏کند: “ای جان آرام گرفته (به محمّد و خاندانش) به سوی خدایت بازگرد خشنود و پسندیده (به ولایت و ثواب) پس به میان بندگانم (محمد و خاندانش) درآی”. در اینجاست که هیچ چیزی در نظر او محبوبتر از جان دادن و رسیدن به آن منادی نیست.(تفسیر برهان ۴ / ۴۶۱.)

ابوحمزه ثمالی گوید: از امام صادق علیه السلام از این آیه پرسیدم: قالَ هذا صِراطٌ عَلَی مُسْتَقیمٌ. (سوره حجر / ۴۱.)”خدا گفت: این است راه راست که (نمایاندن و نگاهداشت آن) بر من است. فرمود: به خدا سوگند علی علیه السلام است، و به خدا سوگند اوست میزان و راه راست.(تفسیر برهان ۲ / ۳۴۴.) 
طبری در تفسیر خود گوید: قرّاء سبعه “صراطٌ” با تنوین و مرفوع و “علی” با فتحه لام خوانده‏اند؛ و یعقوب، ابو رجاء، ابن‏سیرین، قتاده، مجاهد و ابن‏میمون “علی” با کسره لام به صورت وصف برای صراط خوانده‏‌اند.(جامع‏البیان ۱۴ / ۲۴.)
و علامه مجلسی - رحمه الله - گوید: ظاهراً “علی” به جرّ به خاطر اضافه صراط به آن است (صراطُ علی)؛ تأیید آن روایت قتاده از حسن بصری است که گفت: وی این حرف (کلمه) را چنین می‏خواند: هذا صراطُ علی مستقیمٌ.(بحارالانوار ۲۴ / ۲۳.)

 

/



سایت فطرت