چه کسی به خلیفه نسبت «فاجر» داده است؟
خلیفهی دوّم در حکومتاش از نیروی منافقین بهره میگیرد و معتقد است که گناه ایشان به گردن خودشان است.(۱)
حذیفه در این مورد به او اعتراض میکند:«تو از مرد فاجر کمک میگیری؟!»
عمر پاسخ میدهد: «من او را بهکارمیگیرم که از نیرویاش بهره برم و البته بر او نظارت میکنم.»(۲)
حالآنکه از او منقول است که هر کس فاجری را بگمارد درحالیکه میداند که او فاجر است، خود نیز چون اوست.(۳)
پس بر طبق عقیدهی وی حال او و کارگزاراناش چگونه است؟ آیا این خلیفه است که بر علیه خود سخن میگوید؟
_____________________________________
۱_ المصنف - ابن أبی شیبة الکوفی - ج ۷ - ص ۲۶۹: (۱۲۰) حدّثنا معتمر عن عمران بن حدیر عن عبد الملک بن عبید قال: قال عمر: نستعین بقوة المنافق وإثمه علیه
کنز العمال - المتقی الهندی - ج ۴ - ص ۶۱۴: ۱۱۷۷۵ عن عمر قال: نستعین بقوة المنافق، وإثمه علیه. (ش ق)
۲_ کنز العمال - المتقی الهندی - ج ۵ - ص ۷۷۱: (۱۴۳۳۸ -) عن الحسن أن حذیفة قال لعمر: إنک تستعین بالرجل الفاجر فقال عمر: إنی لاستعمله لأستعین بقوته ثم أکون علی قفایه (۱) (أبو عبید)
۳_کنز العمال - المتقی الهندی - ج ۵ - ص ۷۶۱: (۱۴۳۰۶ -) عن عمر قال: من استعمل فاجرا وهو یعلم أنه فاجر فهو مثله. (فی المداراة)