چرا علی (علیه السلام) که صاحب آن همه فضایل بود و شجاع ترین افراد قریش بود و خود را برخلافت احق می‌دانست از حق خود دفاع نکرد؟

پاسخ ۱: شرایط زمان بعد وفات رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بگونه ای بود که علی (علیه السلام) نمی‌توانست دست به شمشیر ببرد وناچار از سکوت بود نوپا بودن نهال اسلام - خطردشمنان داخلی و منافقین جهت نابود کردن دین اسلام (معمولا این گروه از منافقین در بیت سویلم اجتماع می‌کردند)۱و گروه برپاکنندگان مسجد ضرار - خطر دشمنان خارجی زخم خورده از اسلام (ایران – روم) - خطر قبایل عرب مرتد شده - خطر گرایش مرد م تازه مسلمان به ادیان دروغین که بعد پیامبر در گوشه وکنار عربستان ظاهر شده بودند. - خطر قبایلی که در اطراف مدینه مستقر بودند - خطر یهود که بعد از پیامبر فرصت خوبی برای ضربه زدن بدست آورده بودند. - خطر دشمنان قسم خورده اسلام مثل ابوسفیان ۲ -

پاسخ۲: خود حضرت علی (علیه السلام)علت سکوت خود را در زمان بعداز رسول, وقتی که به حکومت رسید چنین بیان می‌کند. - ((دین آن زمان همانند مشک پر شیر بود, که با کمترین غفلتی تباه می‌شد و با اندک تخلفی, ضعیف ترین انسان می‌توانست اورا واژگون کند))۳

۱ سره نبویه ابن هشام /ج۳/ص۵۱۷ ۲ تاریخ طبری /ج۳/ص۲
۰۹ –کا مل فی التاریخ /ج۲/ص۳۲۶ – الاستیعاب / ج۴/ص۸۷ النزاع و لتخاصم مقریزی شافعی /ص۳۰۹ 
۳ ابن ابی الحدید /ج۱/ص۳۰۸- جمهره خطب العرب /ج۱/ص۳۰۲ خطبه لعلی۱۸۲ 

پاسخ۳: درصورت اقدام امام علی (علیه السلام) جهت احقاق حق باشمشیبر, یا امام کشته می‌شد که ضایعه ای برای اسلام بود, واگر می‌کشت باز هم خود آن حضرت بعنوان مخالف اصلاحگری معرفی می‌شد, ودیگر تا زنده بود نمی‌توانست به حکومت برسد. - بااینکه امام در جریان غایله عثمان از خود فدا کاری نشان داد, اما امام متهم به قتل عثمان کردند. - 

پاسخ ۴: سکوت امام شاید نوعی مصلحت طلبی بوده باشد. همانگونه که پیامردر بسیاری از موارد سکوت اختیار می‌نمودند. از جمله در قضیه درخواست لوح و قلم بعد از آنکه عمر با عدم اطاعت خود جنجال به پا کرد پیامبر سکوت کرد وامر کرد که جماعت از نزد ایشان بروند و مصلحت را در این دانست. 

پاسخ ۵: امام برای رسیدن به هدف, که حق خلافت بود از هر وسیله ای استفاده نمی‌کرد - درخواست ابوسفیان برای پس گرفتن حق حضرت از خلفا با همکاری با ابوسفیان بهیچ وجه توسط آن حضرت پذیرفته نشد. زیرا آن حضرت میدانست که نیت ا و کسب قدرت را است نه نجات حق و دلسوزی برای اسلام! وحضرت این فرصت را به او نداد.۱ -

پاسخ ۶: از انجایی که پیامبر حضرت علی (علیه السلام) را از وقایع بعد از خودش خبر داده بود لذا حضرت کاملا بر موقعیت افراد و نیت آنان واقف بود و دس به شمشیر نبر تا نیت آنان عملی نشود.

پاسخ ۷: امام علی (علیه السلام) در جایی دیگر در در نامه ای به مالک به خدا سوگند هرگز در قلبم خطور نمی‌کرد وفکر نمی‌کردم عرب این امر را از پس از آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) از اهل بیت او برگیرند وآن را از من باز دارند, اا نگهان مشاهده کردم مردم برای اشتر می‌نویسد و میگوید: بیعت با فلان شخص هجوم آوردند, من بیعت نکردم, تااینکه دیدم گروهی از اسلام دست برداشته ومردم را به سوی نابودی دین محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دعوت می‌کنند. از آن ترسیدم که اگر اسلام را یاری نکنم, شکاف ونابودی مشاهده کنم که مصیبت آن بزرگتر از از دست رفتن حکومت برشما باشد ۲ ودر خطبه حضرت علی (علیه السلام) در مدینه در دوران حکومتشان می‌فرمایند: به خدا سوگند اگر بیم پراکندگی و اختلاف بین مسلمانان و برگشت کفر به قدرت خود و نابودی دین نبود, ما با آنان (عمر و ابوبکر و...) به گونه ای دیگر که امروز هستیم عمل می‌کردیم.۳ یا اما م (علیه السلام) در نامه ای که به معاویه می‌نویسد علت سکوت خود را چنین بیان می‌کند: ای پسر حرب (ابوسفیان) اگر من جعفر و حمزه بزرگ وار وبلند همت ونورانی را داشتم ستارگان شب را در وقت ظهر به به قریش نشان می‌دادم (یعنی روز را بر آنان شب تار قرار می‌دادم) یعنی اگر نیرویی قدرت مند ووفادار داشتم به قریش درس خوبی می‌دادم.۴


۱ تاریخ طبری /ج۳/ص۲۰۹ – الکامل فی التاریخ /ج۲/ص۳۲۶ – الاستیعاب /ج۴/ص۸۷ – النزاع و التخاصم ص۳۰ 
۲ ابن ابی الحدید / ج۱۷/ص۱۵۱ ذیل نامه ۶۲ – شرح تهج البلاغه محمد عبده / ص۶۳۳- نهج البلاغه صبحی صالح /ص۴۵۱ /نامه ۶۲ 
۳ ابن ابی الحدید /ج۱ /ص۳۰۳ خطبه علی بالمدینه فی اول امارته – جمهره الخطب العرب /ج۱/ص۲۸۹ خطبه ۱۶۵ 
۴ وقعه صفین /ص۴۴ قصیده لعلی فیما صنع معاویه و عمر – الغدیر /ج۲/ص۱۵۰



سایت فطرت