کتاب «سؤالاتی که باعث هدایت جوانان شیعه شد.» از جمله کتبی است، که توسط وهابیت در میان زائران ایرانی بیت الله الحرام و بقیع پخش شده است. در مقدمّه‌ی این کتاب شبهاتی مطرح شده است که به بررسی آن می‌پردازیم.

۱-استراتژی وحدت و اهمیت آن از دیدگاه بشر:

وحدت، کلمه ای است که متفکّرین بشری در مورد آن صحبت‌های بسیاری کرده، ایده‌های گوناگونی را پرورانده‌اند. آنچه تمام این متفکرین بشری در آن اتفاق نظر دارند و آن را پذیرفته‌‌اند ضرورت وجود وحدت در جوامع بشری برای بقاء و حرکت به سوی کمال و سعادت است. هر عقل سالم بشری گفتگو، پرسش و ابراز عقاید را بر جدل، جنگ و خون ریزی ترجیح می‌دهد و هرگز به دنبال فتنه و آشوب بین هم نوعان خود نیست.اما آنچه که باعث شده وحدت نظر این متفّکرین درمورد وحدت به تفرقه انجامد، ملاک و محوری است که قرار است این وحدت بر گِرد آن بنیان، نهاده شود و حول این محور مهم جامعه و افراد آن سوق داده شوند تا تفرقه‌ها به اتّحاد و دشمنی‌ها و کینه ها به مسالمت بیانجامند. دین اسلام نیز به عنوان کامل‌ترین دین الهی این مطلب را تصدیق کرده و خداوند متعال نیز در قرآن کریم با معیّن کردن این محور دستور به اتّحاد و عدم تفرقه با چنگ زدن به آن محور را داده است، آنجا که می‌فرماید:

وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا...

همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید.

پس وحدت در نظر همگان ارزشمند است ولی آنچه در مورد آن از اهمیت به سزایی برخوردار است، محوریت آن است نه موجودیت آن.

۲- سوء استفاده از عنوان وحدت درکلام «برخی منادیان و مدعیان»:

نویسنده کتاب "سؤالاتی که باعث هدایت جوانان شیعه شد" در مقدمه، برداشت شخصی خود را از آیه فوق چنین می‌نویسد:
همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت)، چنگ زنید، و پراکنده نشوید».
و درادامه سعی می‌کند با بیان ادّعا‌هایی شیعیان را عامل تفرقه در جهان به شمار آورد.
برای تفهیم مطلب از نویسنده سوال می‌کنیم که:
مراد خداوند متعال از این ریسمان الهی چیست؟
تمسک به این ریسمان به چه معناست؟
آیا وحدت"به هر وسیله ای"مورد قبول خداوند است؟
آیا به ریسمان وحدتی که منجر به پذیرش عقاید کفر آمیز و شرک آمیز می‌شود، می‌توان چنگ زد؟
آیا وحدتی که منجر به پذیرش خداوندی ناتوان باشدارزش دارد؟
آیا به خاطر وحدت، کسانی که در چین و هند هستند، باید بودایی شوند و عقاید آن ها را بپذیرند تا وحدتشان به هم نخورد؟
آیا مانند تکفیری ها که معتقدند باید مخالفان را بکشی و جهان را از وجود آنان پاک سازی(تا یک جامعه توحیدی تشکیل شود) ما نیز بایدحکم کنیم که همه ی مخالفان را از سر تیغ بگذرانند تا وحدت حاصل شود؟

آیا مانند کسانی که حکم می‌کنند که اگر چند شیعه را بکشی در بهشت ماندگاری و خداوند چندین حورالعین را به نکاح تو در می‌آورد، با عملیات انتحاری دست به قتل عام مردم بی گناه بزنیم تا وحدت ایجاد شود؟

آیا وحدت مردم حول شرک پسندیده است؟ که اگر چنین باشد خود انبیاء و فرستادگان الهی اولین عاملان ایجاد اختلاف و تفرقه بین مردم و از بین بردن وحدت آنها بوده اند!! زیرا اگر پیامبران مبعوث نمی‌شدند قوم ها و امّت ها با هم در گمراهی و شرک به خداوند وحدت داشته، هیچ اختلافی بین آنها دیده نمی‌شد؟!! بنابراین پیامبرانی که برای هدایت مردم از جانب خداوند متعال برگزیده شده‌اند به جای بر طرف کردن اختلاف، خود اختلافاتی بین امّت ایجاد کرده‌اند و باعث جنگ‌ها، کشته شدن انسان‌ها و.... شده‌اند چون خواسته اند حقیقت را به مردم معرفی کنند؟!»
بنابراین نتیجه ای که از اعتقاد به ایجاد وحدت به هر وسیله می‌توان گرفت چیزی جز محکومیت انبیاء الهی و به تبع آن نعوذ بالله، گرفتن انگشت اتهام به سوی خداوند تبارک و تعالی نیست؟ (سبحان الله عمّا یصفون)

خداوند حکیم در کتابش قران کریم می‌فرماید:

"وَ لَقَدْ بَوَّأْنَا بَنی إِسرءِیلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَ رَزَقْنَهُم مِّنَ الطیِّبَتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتی جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّک یَقْضی بَیْنهُمْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ فِیمَا کانُوا فِیهِ یخْتَلِفُونَ"(سوره یونس: آیه ۹۳)
"هرآینه بنی‏اسراییل را در مکانی نیکو جای دادیم و از طیّبات روزیشان دادیم و تا آن هنگام که صاحب دانش نشده بودند اختلافی نداشتند. پروردگار تو در روز قیامّت، در آنچه اختلاف می‏کردند میانشان قضاوت خواهد کرد."
طبق آیه شریفه بنی اسراییل بعد از اینکه به آنها دانش اعطاء شد، اختلاف پیدا کردند. بنابراین، مدعی نظریه وحدت باید معتقد باشد که علم و دانش اصولا عامل تفرقه و اختلاف است و مانع وحدت می‌باشد. پس همان بهتر که مردم در جهالت باقی بمانند تا مبادا وحدتشان مخدوش شود!!
در جای دیگر می‌فرماید:
"وَ ءَاتَیْنَهُم بَیِّنَتٍ مِّنَ الأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیَا بَیْنَهُمْ إِنَّ رَبَّک یَقْضی بَیْنهُمْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ فِیمَا کانُوا فِیهِ یخْتَلِفُونَ"‏(الجاثیة: ۱۷)
"و دلایل روشنی از امر نبّوت و شریعت در اختیارشان قرار دادیم؛ آنها اختلاف نکردند مگر بعد از علم و آگاهی؛ و این اختلاف بخاطر ستم و برتری‏جویی آنان بود؛ امّا پروردگارت روز قیامت در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری می‏کند."
این آیه نیز مشابه آیه قبل،اختلاف را بعد از آمدن بینات و دلایل روشن الهی و علم مردم به آن بیان می‌دارد.

آیات مشابهی از قبیل آیات ۴۸مایدة:،۱۹ یونس،۱۱۸ هود،۹۳ نحل،۹۲ انبیاء، ۸ شوری و ۳۳ زخرف این موضوع را بیان کرده اند.

۳- آسیب شناسی اعتقاد به «ایجاد وحدت به هر قیمتی»:

پیروان نظریه اصالت وحدت بر اختلاف، هنگامی که این آیات را می‌خوانند عقلاً باید عاملان این اختلافات را نکوهش کنند و بپرسند که چرا وحدت مردم را بر هم زده‌اند؟ مردم با صفا و آرامش در جهالت و سرگردانی! زندگی می‌کردند که شما، با هدف هدایت آنها را متفرّق کردید، آمدید آنها را هدایت کنید اما تفرقه هم ایجاد شد. آیا اعتقاد به «ایجاد وحدت به هر وسیله ای» نتیجه‌ای غیر از این خواهد داشت؟

پس هر وحدتی دارای ارزش نیست،بلکه وحدتی ارزشمنداست که اصول‏ و محوریّت آن مورد بررسی ‏قرار بگیرد وباکتاب خدا وسنت نبوی مطابقت داشته باشد۰لذا، بیایید بر حول محور حق و حقیقت، یعنی قرآن و سنت نبوی متّحد شویم‏، نه تصورات و تخیلات گروهی و اعتقادات و باورهای نفسانی که پایه و اساس منطقی ندارند. که، قرآن هم مارا به همان همین راه هدایت می‌کند می‌خواند؛ آنجا که می‌فرماید:

فَبَشِّرْ عِبَادِ(۱۷) الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَیکَ الَّذِینَ هَدَیهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَیکَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ(۱۸) (سوره زمر)

پس اگر قرآن فرموده باشد که باید جانشین پیامبر را (که از امور الهی است)، مردم انتخاب نمایند، همه مسلمانان باید به این امر گردن نهند واگر تاکید خداوند متعال در قرآن کریم بر پیامبر عظیم‌الشان خود بر این است که: «بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته»، چرا سرپیچی کنیم تا مایه‌ی اختلاف شود؟ چرا اختلاف را آنقدر دامن بزنیم تا موجب دشمنی و کینه‌توزی گردد؟ چرا حق را نادیده بگیریم و همگان را حول محوری بدون اصل و ریشه الهی، دعوت به وحدت نماییم؟ کدام عقل سلیم، به بهانه وحدت، ما را دعوت به کنار گذاردن خدا و پیامبر و به عبارت دیگر، حق و حقیقت می‌کند؟

بله! اگر دیدیم قرآن فرمود جانشین پیامبر را مردم باید انتخاب کنند ما هم قبول می‌کنیم ولی اگر بیان داشت: خدا و رسول باید معرفی کنند، نگویم ۱۴۰۰ سال‏ گذشته! دیگر اختلاف راه نیندازیم.!

 

پی‌نوشت‌ها:

[۱]  ۱۰۳ سوره آل‏‌عمران

 

//



وحدت