"مهدی"است که ولایت دارد
مژده به ظهور امام مهدی(عج) از همان سالهای آغازین ظهور اسلام آغاز شد و پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در هر فرصت و مناسبتی که پیش میآمد مردم را به ظهور عدالتگستر موعود در آخرالزمان بشارت میدادند و آنها را از نسل و تبار، تولد وغیبت، ویژگیهای ظاهری، نشانههای ظهور، شاخصههای قیام رهاییبخش و مؤلفههای حکومت جهانی آن حضرت آگاه میساختند. تا آنجا که امروزه ما با صدها روایت که از طریق شیعه و اهل سنت از آن حضرت نقل شده مواجههایم.
منجی در کلام خداوند
بیش از یکصد آیه قرآن براساس روایات معتبر به وجود حضرت امام مهدی و ویژگیهای آن شخصیت باعظمت و همچنین قیام و انقلاب جهانی آن حضرت، اشاره کرده است. که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره میکنم:
۱ ـ خداوند میفرماید:"اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته که بر مستضعفان زمین ـ که بر اثر ستم ستمکاران به ضعف کشیده شدهاند ـ منّت نهیم (و ایشان را مشمول مواهب خویش نماییم.) و آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار داده و نیرومند و صاحب قدرت و حکومت گردانیم."این آیات بشارتی است در مورد پیروزی حق بر باطل و برچیده شدن بساط ظلم و تباهی. که نمونههای آن را میتوان در پیروزی حضرت موسی و بنیاسراییل بر فرعونیان و همچنین پیروزی و حکومت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) جستجو کرد اما نمونه کامل آن با ظهور حضرت امام مهدی تحقق مییابد. حضرت امیرالمؤمنین در این زمینه فرمودهاند:"دنیا پس از سرکشی، به ما (اهلبیت) روی میآورد.ـ همچون شتری که از دادن شیر به دوشندهاش خودداری میکند و برای بچه خود آن را نگه میدارد."سپس آیه"ونرید ان نمنّ..."را تلاوت فرمود. در روایت دیگری نیز درباره همین آیه میفرماید:"این گروه آل محمد هستند، خداوند مهدی آنها را بعد از زحمتهایی که برایشان تحمیل میگردد، مبعوث میکند و به ایشان عزت میدهد و دشمنان آنها را ذلیل میگرداند."از امام سجاد(علیه السلام) نیز این چنین نقل شده که:"سوگند به کسی که محمد را به حق، بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد، نیکان از ما اهلبیت و پیروان آنها به منزله موسی و پیروان او میباشند و دشمنان ما و پیروان آنها به منزله فرعون و پیروان او هستند. سرانجام، پیروزی از آن ماست."
۲ ـ در آیه دیگر میخوانیم که:"بگو: حق فرا رسید و باطل نابود گشت، چرا که باطل نابود شدنی است."بر اساس روایات معتبر و فراوان، این پیروزی نهایی و حکمفرمای عدالت در سرتاسر گیتی مربوط به قیام حضرت حجت(عج) میشود. امام باقر(علیه السلام) در توضیح و تفسیر «جاء الحق و زهق الباطل» فرمودند:"این سخن الهی مربوط به قیام قایم میشود که دولت باطل برچیده خواهد شد.
۳ ـ در آیه دیگری خداوند میفرماید:"ذخیره الهی برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید..."چون این آیه اطلاق دارد، چنین معنایی از آن بدون اشکال است که بگوییم: بقیةاللّه از همه چیزهایی که شما حساب کنید، برائت ان بهتر است و هیچ نعمتی به پای آن نمیرسد. هرچند که این آیه مربوط به داستان حضرت شعیب(علیه السلام) میباشد. قایم نخستین سخنی که پس از قیام خویش بر زبان میآورد همین آیه است. اما بر اساس روایات معتبر، این آیه با وجود حضرت ولیعصر(عج) تطبیق میکند. امام باقر(علیه السلام) فرمودند:"قایم نخستین سخنی که پس از قیام خویش بر زبان میآورند همین آیه است."
۴ ـ در آیه دیگر این طور آمده است که:"آنها (مخالفان اسلام) میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش نمایند اما خداوند اراده کرده که این نور الهی را همچنان برگستره و کمالش بیفزاید (تا تمامی جهان را در برگیرد.) هرچند کافران را خوش نیاید."و سپس چنین ادامه میدهد:"خدا کسی است که رسول خویش را با هدایت و دین حق فرستاد تا وی را بر تمامی ادیان پیروز گرداند، هرچند مشرکان را خوش نیاید."آیا این پیروزی اسلام که در این آیه بدان اشاره شده منطقهای و محدود است یاخیر؟ از آن جایی که هیچ قیدی در آیه وجود ندارد تا دلیل برمحدودیت این پیروزی باشد پس بدون شک روزی فرا خواهد رسید که این وعده الهی محقق گردد و در روی زمین دین اسلام، تنها دین پیروز باشد. براساس روایات متعدد با ظهور امام مهدی(عج)، اسلام فراگیر و جهانی خواهد شد، در تفسیر مجمع البیان از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) چنین نقل شده است که:"(در زمان ظهور حضرت امام مهدی) بر روی زمین هیچ خانهای باقی نمیماند ـ نه خانههایی که از سنگ و گِل ساخته شده و نه خیمههایی که از کرک و مو بافته شده ـ مگر آنکه خداوند نام اسلام را در آن وارد میکند."در تفسیر مجمع البیان، همچنین از امام باقر(علیه السلام) چنین آورده است که:"وعدهای که در این آیه است به هنگام ظهور مهدی محقق میگردد، پس در آن روز هیچ کس روی زمین باقی نخواهد ماند مگر آنکه به (حقانیت) محمد اقرار میکند."
۵ ـ آیه شریفه دیگری که به حضرت مهدی(عج) اشاره دارد این است که:"در موقع طغیان یهود، ما یک عده را برای سرکوبی آنها میفرستیم که آنها را بهجای خود بنشانند."در روایات متعددی این آیه تأویل به ظهور حضرت بقیةاللّه شده است. که این آیه راجع به مؤمنین و ایرانیهایی است که قبل از ظهور حضرت مهدی زمینه ظهور آن حضرت را فراهم میکنند. در همین زمینه تفسیر نورالثقلین از روضه کافی نقل کرده است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند:"مراد از «بعثنا علیکم» اشخاصی هستند که قبل از ظهور مهدی با دشمنان اهل بیت مقابله و آنها را نابود میکنند. همچنین از امام صادق نقل شده است که روزی این آیه را قرایت فرمودند، یک نفر از اصحاب عرض کرد:"یا بن رسولاللّه این آیهای که الان قرایت فرمودید درباره چه اشخاصی است؟"حضرت سه مرتبه فرمودند:"واللّه آنها اهل قم هستند."
مرحوم آیت اللّه مطهری مینویسد:"از مجموع آیات و روایات استنباط میشود که قیام مهدی موعود آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است. مهدی موعود تحقق بخش ایدهآل همه انبیا و اولیا و مردان مبارز راه حق است."
منجی در کلمات معصومین(علیه السلام)
در اینجا به برخی از سخنان ائمه اطهار(علیه السلام) راجع به شخصیت حضرت حجت(عج) و چگونگی ظهور ایشان، اشارهای خواهیم داشت.
کلام پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)
حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیر خم، در جمع یکصد و بیست هزار نفر میفرمایند:"ای گروه مردمان! آن نور خدای تبارک و تعالی در من قرار گرفت و پس از آن در وجود علی(علیه السلام)، آنگاه از او در نسلش تا «قایم المهدی» که بازگیرنده حق است و جلبکننده همه حقوق ازدست رفته ما. آگاه باشید که خاتم اوصیاء مهدی قایم از ماست. آگاه باشید که او بر همه ادیان پیروز میشود. آگاه باشید که او انتقامگیر از ستمگران است. آگاه باشید که گشاینده و درهمکوبنده مرزهاست. آگاه باشید که او خونخواه همه بندگان صالح خداست. آگاه باشید که او کشنده هر قبیلهای از مشرکان است. آگاه باشید که او نهری خروشان از اقیانوسی بیکران است. آگاه باشید که او یاور دین خدای تبارک و تعالی است....آگاه باشید که هر کس از (پیامبران و امامان) پیش از او، نوید آمدنش را دادهاند. آگاه باشید که او تنها حجتبازمانده خداوند است، بعد از او حجتی نیست، حقی جز با او و نوری جز در پیش اونیست. آگاه باشید که احدی بر او چیره نیست و کسی او را شکست ندهد. گاه باشید که او ولی خدا در روی زمین، و داور او در میان مردم و امین او در آشکار و نهان است."
کلام امیرالمومنین علی(علیه السلام)
وصی رسول خدا امام علی(ع) فرمود:"هنگامی که قایم ما بپا میخیزد، بیعتی از هیچکس بر عهده ندارد و از همین روست که ولادتش پنهان میباشد وغیبت اختیار میکند!"و نیز فرمودهاند:"برای قایم ما خاندان غیبتی است طولانی؛ گویا شیعیان را میبینم که در غیبت او چون چرندگانی در جستجوی چراگاه سرگردانند؛ آگاه باشید هر کس از آنان که بر دین خود پایدار بماند و درازی مدّت غیبت پیشوایش، قلب او را به قساوت واندارد، او در رستاخیز همراه من و در درجه من خواهد بود."و باز میفرمایند:"صاحب الامر از فرزندان من است. اوست همان کسی که در خصوصش گویند: در گذشته یا نابود گشته! یا آنکه (اگر زنده باشد) معلوم نیست به کدام سرزمین رفته است!"
در جای دیگر میفرمایند:"همانا در هر سال شب قدر وجود دارد و در آن شب مقدّرات سال آینده نزول مییابد، و موضع نزول نیز والیانی هستند که پس از رسول گرامی اسلام(ص) عهدهدار امر ولایتند، و نخستین ایشان منم و سپس یازده فرزندم، پیشوایانی که فرشتگان با ایشان سخن گویند."همچنین امیرمؤمنان علی(ع) پس از پایان پیکار نهروان در ضمن سخنانی که ایراد کرد، فرمود:"ای فرزند بهترین بانوان، تا کی برای دریافت فرمان ظهور از جانب خداوند، انتظار خواهی برد؟ بیا! و به پیروزی بزرگ و نزدیک از سوی پروردگار مهربان بشارت ده."
دیگر بار فرموده است:"آنگاه که وضع زندگی مردم به آنجا برسد که از هر جانب ستم و آشوب روی دهد، آن سیّد بزرگوار و سرور عالی مقدار ظاهر میگردد و بر اریکه حکمرانی قرار میگیرد. یاران وی از هر سو چون پارههای ابر بهم پیوسته پیرامونش فراهم میآیند. او و پیروانش بر دین حق پایدار میمانند."
کلام حسن بن علی(علیه السلام)
امام حسن(علیه السلام) در پاسخ به کسانی که در جریان صلح با معاویه به حضرت خرده گرفتند، فرمود:"آیا خبر ندارید که هیچ یک از ما نیست مگر آنکه بیعت طاغوت زمان خود را به گردن دارد؛ جز قایم ما(عجّ) که روح خدا ـ عیسی بن مریم ـ پشت سر او نماز میگزارد. زیرا خدای سبحان ولادت او را پنهان و شخص او را غایب میکند تا وقتی ظهور کرد، کسی بر عهدهاش پیمانی نداشته باشد. او نهمین فرزند برادرم حسین و فرزند سرور کنیزان عالم است که خدا غیبتش را طولانی میکند، بعد با قدرت خود در شکل جوانی کمتر از چهل سال آشکار میکند تا بدانند که خدا بر هر چیزی تواناست."
همچنین در جای دیگری امام حسن(علیه السلام) فرموده است:"سوگند به خدا! رسول اللّه این عهد را به ما سپرد که این ولایت خداوندی را دوازده امام که یازده نفر آنان از فرزندان علی و فاطمه است، مالک خواهند شد، که هیچ یک جز با زهر یا قتل از دنیا نخواهند رفت."و همچنین میفرماید:"این امری را که انتظار میکشید، واقع نخواهد شد، تا برخی از شما از بعض دیگر برائت جوید و یکی از شما دیگری را لعنت کند و در چهره دیگری آب دهن اندازد و یکی از شما بر کفر دیگری شهادت دهد. در آن زمان قایم ما قیام میکند و همه آنها را بر میدارد."
کلام سید الشهدا، حسین بن علی(علیه السلام)
حارث اعور از اصحاب امام حسین(علیه السلام) به ایشان عرض کرده است:"ای زاده رسول خدا! فدایت شوم. مرا از معنای آیه شریفه - والشمس و ضحیها- مطّلع ساز. حضرت فرمود: مراد از خورشید، رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد. پرسید: فدایت شوم! منظور از آیه شریفه - والقمر اذا تلیها - چیست؟ فرمود: منظور از ماه، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیه السلام) است که بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد. گفت: مقصود از آیه شریفه - والنهار اذا جلّیها- چیست؟ فرمود: مقصود از روز، قایم آل محمد حضرت حجت است که زمین را پر از قسط و عدل میکند."همچنین درباره غیبت امام میفرماید:"برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها آنقدر به طول میانجامد که گروهی میگویند: مرده و برخی گویند: کشته شده و بعضی گویند: رفته است. احدی از دوستان و غیره، از اقامتگاه او آگاه نمیشود، جز خدمتگذاری که متصدی امور اوست".
همچنین امام(علیه السلام) در جای دیگر میفرماید:"برای او غیبتی است که گروههایی در آن از دین بر میگردند و گروههایی دیگر بر آیین خود استوار میمانند و در این راه آزارها میبینند. به آنان گفته میشود: این وعده کی واقع خواهد شد اگر راستگو هستید؟ آنان که بر این آزارها و تکذیبها صبر کنند، همانند کسیاند که شمشیر به دست گرفته و در پیشاپیش رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جهاد میکند ". سالار شهیدان در این زمینه میفرماید:"اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی فرماید تا آنکه مردی از فرزندان من خروج نماید و زمین را پر از عدل و داد نماید، همچنانکه پر از ظلم و جور شده باشد، من از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) این چنین شنیدم."
کلام باقر العلوم(علیه السلام)
امام باقر(علیه السلام) فرموده است:"سوگند به خدا! گویا قایم را میبینم در حالی که به حجرالأسود تکیه داده است و خدای سبحان را به حقّ خویش سوگند میدهد و میفرماید: ای مردم! هرکس درباره خدا با من بحث و مناقشه کند، من شایسته ترین مردم نسبت به خدا هستم. ای مردم! هرکس درباره آدم با من مناظره کند، من شایسته ترین فرد به آدم هستم. ای مردم! هر کس درباره نوح با من مناقشه کند، من نزدیک ترین فرد به او هستم."
همچنین امام(علیه السلام) در باب لحظات ظهور قایم این گونه میفرماید:"مهدی هنگام نماز عشا ظهور میکند. او در حالی که پرچم رسول را بر دوش و پیراهنش را بر تن و شمشیرش را به دست گرفته است، تمام نشانه ها و نور و بیان را به همراه خود دارد. بعد از اقامه نماز عشا با صدای رسا و بلند خود میفرماید: ای مردم! خدا را به یاد شما میآورم، شما اینک در پیشگاه خدا ایستاده اید. او حجّت خود را برگزید و پیامبران را برانگیخت؛ و کتاب آسمانی فرو فرستاد."
کلام امام رضا(علیه السلام)
دعبل خزایی، شاعر معروف اهلبیت، روزی در حضور امام رضا(علیه السلام)، قصیده معروفی را که در حق خاندان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) سروده بود، برای آن حضرت خواند. آن گاه که به توصیف مهدی(عج) رسید و در بیت زیبا در معرفی ویژگیهای آن حضرت قرایت کرد، امام رضا با شنیدن این دوبیت به شدت تحت تأثیر قرار گرفته، گریه کردند و فرمودند:"ای دعبل، روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری ساخته است. آیا میدانی آن امام کیست؟ دعبل گفت: از سخنان شما شنیدهام که وی امامی است که پس از قیام، زمین را از تباهیها پاک میسازد. امام رضا(علیه السلام) در معرفی امام(عج) به دعبل فرمودند:"ای دعبل، امام بعد از من پسرم محمد و بعد از محمد پسرش علی است و بعد از علی، پسر او حسن و بعد از حسن، پسرش حجت است که او قایم ما اهل بیت است. مردم با تقوا در دوران غیبت او در انتظارش به سر میبرند. چون قیام کند از او فرمان میبرند. اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی خواهد ساخت تا او ظهور کرده زمین را بعد از آن که پر از تباهی شده است از عدل و داد مملو سازد."
همچنین علی بن موسی الرضا(علیه السلام) میفرمایند:"نشانه او این است که سن پیران و چهره جوانان دارد، تا آنجا که وقتی کسی او را مشاهده میکند گمان میبرد که چهل سال یا کمتر سن دارد. به درستی که از نشانههای او این است که گذر شب و روز او را پیر و سالخورده نمیسازد تا زمانی که اجل او فرا رسد."آن حضرت در روایت دیگری به توصیف جمال نورانی امام دوازدهم پرداخته و میفرماید:"پدر و مادرم به فدای او که همنام جدّم، شبیه من و شبیه موسی بن عمران است. بر او نوارهای نورانی است که از پرتو نور قدس روشنایی میگیرد."
موضوع دیگری که در زمینه باور مهدوی در کلام امام رضا(علیه السلام) یافت میشود، موضوع انتظار فرج است. آن حضرت در روایات متعددی به موضوع فضیلت انتظار فرج اشاره کردهاند. از جمله اینکه:"چه نیکوست صبر و انتظار فرج، آیا سخن بنده صالح خدا شعیب، را نشنیدی که فرمود: و انتظار برید که من با شما منتظرم... بر شما باد به صبر و بردباری؛ چرا گشایش بعد از ناامیدی فرا میرسد و به تحقیق کسانی که پیش از شما بودند از شما بردبارتر بودند."همچنین میفرمایند:"... آیا هیچیک از شما خوش ندارد که در خانه خود بماند، نفقه خانوادهاش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد؟ پس اگر در چنین حالی از دنیا برود مانند کسی است که به همراه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در بدر به شهادت رسیده است. و اگر هم مرگ به سراغ او نیاید مانند کسی است که به همراه قایم ما و در خیمه او باشد."
منجی در کلمات اهل سنت
۱ ـ شبلنجی در"نور الابصار"فصلی با عنوان"مناقب محمد بن الحسن"بیان کرده است، و میگوید:"مادرش، ام ولد بود و نام او نرجس یا صقیل و یا سوسن بود، و کنیهاش ابوالقاسم و امامیه لقب او را حجت، مهدی، خلف صالح، قایم، منتظر و صاحب الزمان، معرفی کردهاند. مشهورترین لقب او، «مهدی» است."
۲ ـ کنجی شافعی در"کفایه الطالب"میگوید:"ابو محمد حسن عسگری فرزند هادی، تولدش در مدینه بوده و در سامراء در همان خانهای که پدرش هادی دفن شد، مدفون گشت، و از خود فرزندی به جای گذاشت که همان امام منتظر میباشد."
۳ ـ محمد بن غامر شبراوی شافعی مینویسد:"دوازدهمین امام، ابوالقاسم محمد است که گفته میشود او همان مهدی منتظر است. تولد امام محمد الحجه بن الامام الحسن الخالص، در سامراء شب نیمه شعبان سال ۲۵۵، پنج سال قبل از فوت پدرش، بوده است. پدرش ولادت او را به دلیل سختی زمانه و ترس از حکومت وقت، مخفی و مستور نگاه داشت؛ زیرا آنها (حکومتیها) در پی هاشمیان بودند تا آنان را محبوس نموده و یا به قتل برسانند."
۴ ـ ابن حجر هیثمی میگوید:"حسن عسکری جز یک فرزند از خود به جای نگذاشته که ابوالقاسم محمد الحجه است، و سن او هنگام وفات پدرش پنج سال بوده لکن خداوند حکمت را در او نهاده است. و او القایم المنتظر نیز نامیده میشود؛ زیرا گفته میشود وی در مدینه از نظرها پنهان شد و معلوم نیست کجا رفته است.
۵ ـ ابن خلکان مینویسد:"ولادت او روز جمعه سال ۲۵۵ هجری اتفاق افتاد، و ابن ازرق در تاریخ میافارقین میگوید امام مذکور در نهم ربیع الاول سال ۲۵۸ هجری متولد شد، و گفته میشود در هشتم سال ۲۵۶ هجری تولد یافته که به عقیده ما همین قول صحیح میباشد."
۶ ـ کمال الدین محمد طلحه شافعی میگوید:"مهدی از فرزندان بتول طاهره که پاره تن رسول خدا است، میباشد و مولدش در سامراء در بیست و سوم رمضان سال ۲۵۸ هجری اتفاق افتاد و پدرش الحسن الخالص، و مادرش ام ولد بود که به نام صقیل یا حکیمه معروف بود."
۷ ـ سبط بن الجوزی در کتاب"تذکرة الخواص"پس از این که نام حضرت مهدی را ذکر و نسب او را به علی بن ابی طالب میرساند، میگوید:"محمد بن الحسن، کنیهاش ابو عبداللّه و ابوالقاسم است که او همان خلف حجت و صاحب الزمان است و گفته میشود مادر او ام ولد بوده و نامش صقیل بوده است."
۸ ـ ابن صباغ مصری مینویسد:"ابوالقاسم محمد الحجه بن الحسن الخالص، در سامراء و در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری، متولد شد. سپس سلسله نسب او را ذکر کرده و تا علی بن ابیطالب میرساند."
۹ ـ عبدالوهاب شعرانی مینویسد:"پیشبینی میشود مهدی خروج کند و او از اولاد حسن عسکری است و زمان تولدش در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری بوده است، و هم اکنون زنده است تا این که عیسی مسیح با او هم پیمان شود. عمر شریف او تا این زمان که سال ۹۵۸ هجری است، ۷۰۶ سال است."
۱۰ ـ محمد صالح حسینی ترمذی حنفی از سلمان فارسی نقل کرده میگوید:"داخل محضر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) شدم ناگاه دیدم که حسین(علیه السلام) بر روی زانوی آن حضرت است. حضرت چشمها و دهان حسین را میبوسید و میفرمود: تو آقایی فرزند آقایی، تو امامی، پسر امامی، تو حجتی فرزند حجتی. پدر ۹ نفر حجتی از صلب تو که نهم آنها قایم آنهاست."
۱۱ ـ شیخالاسلام حمویی جوینی شافعی از حسین بن خالد نقل کرده که علیبنموسیالرضا(علیه السلام) فرمود:"کسی که ورع ندارد، دین ندارد و کسی که تقیه ندارد ایمان ندارد. گفته شد یابن رسولالله تا کی تقیه کنیم؟ فرمود: تا روز وقت معلوم و آن روز خروج قایم ماست هر کسی تا قبل از خروج قایم تقیه را ترک کند از ما نیست."
منجی در کلام دو اندیشمند:
ملاصدرای شیرازی
صدرالمتالهین(ره) بعد از تبیین اصل ضرورت و تداوم حجت در زندگی بشری و دفاع از مذهب بر حق امامیه، بعضی از شبهاتی را که دیگران وارد کردهاند، مطرح کرده و به آنها پاسخ میدهد.
۱ ـ طول عمر حضرت: یکی از شبهاتی که مخالفان و منکران وجود مهدی(عج) کراراً مطرح میکنند، مسأله طول عمر حضرت است و گاه متفکّرانه میگویند: با اصول علمی و طبّی سازگار نیست که انسانی، عمری به این درازی داشته باشد؟ که مرحوم ملاصدرا میگوید: اولا: این شبهه علمی نیست و صرف استبعاد است. ثانیا: وجود در دورههای گذشته نیز ما افرادی داشته ایم که طول عمر بسیار داشته اند. ثالثاً: ادلّه طبی و نجومی موافق با طول عمر است.
۲ ـ فایده امام غایب: نکته دیگری که برخی به عنوان شبهه مطرح میکنند، این است که فایده امام غایب چیست؟ که صدر المتالهین در جواب میگوید: اولا: غرض اصلی از خلقت امام، هدایت رهبری مردم نیست که اگر این، محقق نشد امام فاقد فایده خود گردد؛ بلکه هدف از خلقت این موجودات اشرف، این است که آنان واسطه در فیضاند. بر این اساس فرقی ندارد که امام"ظاهر مشهور"باشد یا"خامل مستور"ثانیا: فواید امام منحصر و محصور به دیدن او نیست و فواید زیادی، بدون رؤیت او میتواند نصیب جامعه دینی گردد، معرفت امام و تصدیق به وجودش و اعتراف به خلافت الهی او، فواید کثیری را متوجه مؤمنان میکند و فایده، منحصر در مشاهده او نیست.
هانری کربن اسلام شناس غربی
کربن در تحلیلی جالب از حضرت قایم(عج) مینویسد:"جلوه ظهور او بر مردم، همان مفهوم تهذیب و تجدید عالم روحی آنان است و بالنتیجه همان مفهوم عمیق اندیشهای است که شیعه از غیبت و ظهور امام دارد. مردم شایستگی خود را برای دیدن امام از بین میبرند، آنگاه خود بین امام و خویشتن حجاب میگردند، زیرا وسیله و آلت تجلی و مشاهده آن را; یعنی معرفتی را که از راه قلب حاصل میشود از دست میدهند، یا آن را فلجساخته و از قدرت و کار میاندازند. پس تا وقتی که مردم مستعد شناسایی و معرفت امام نگردند، سخن گفتن از ظهور امام غایب هیچ معنی نخواهد داشت."
در جای دیگر میگوید:"سلطنت امام، مقدمه رستاخیز عظیم (قیامة القیامة) است. رستاخیز یا برخاستن مردگان به همین نسبت قیام عمومی حضرت حجت، مجال برای تحقق فلسفه وجودی بشر در حیات زمینی خود است. به عبارتی معاد شیعه همچون معاد زرتشتی قرار گرفته، تحت تاثیر قایم و اصحاب او قرار دارد. در عین حال هجرت انفرادی را از اندیشه «قیامت کبری» یعنی فرا رسیدن دهر جدید جدا نمیسازد.
کربن در بخش دیگری از نوشتههای خود به بیان تفاوت عقیده مسیحیان به حضرت عیسی بن مریم، پرداخته و پس از اذعان به این نکته که امامان همه نور و حقیقت واحدی هستند که در دوازده شخص متمثل شدهاند مینویسد:"وقتی نسبت لاهوت و ناسوت را در شخص امامان در نظر بگیریم، میبینیم مساله به هیچ روی شبیه به اتحاد اقنومی در طبیعت نیست. امامان، ظهورات و تجلیات الهی هستند. قاموس فنی زبان، کلمات را پیوسته به مقابله با عمل آیینه باز میگرداند. پس بدین گونه، امامان همچون ظهور الهی، بی هیچ کم و بیش «اسماء الله» میباشند و به این عنوان از دو مهلکه تشبیه و تعطیل مصونند."
نویسنده: سید محمد ناظم زاده