منجی جهانی کیست؟
اگر در ادیان گذشته، حضرت محمد صلی الله علیه و آله به عنوان منجی مطرح شده، پس وجود حضرت مهدی علیه السلام چه ضرورتی دارد؟
در ابتدا باید به این نکته توجه کرد که تورات و انجیل فعلی، مجموعه ای از کتابهایی است که به وسیله یاران حضرت موسی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام به وجود آمده و در عین حال، شک نیست که قسمتی از تعلیمات انبیا و محتوای کتابهای آسمانی، در ضمن گفتههای پیروانشان به این کتاب ها انتقال یافته است؛۱ پس آن چه در کتابهای ادیان فعلی وجود دارد، وحی آسمانی نیست تا اعتبار و حجیت داشته باشد.
با توجه به این نکته، باید گفت که آن چه از قرآن درباره بشارتهای کتابهای قبلی و اصلی - تحریف نشده - استفاده میشود و آن چه هم از لابه لای انجیل و تورات فعلی استفاده میشود، این است که بشارت به آمدن پیغمبری به نام «محمد و احمد» صلی الله علیه و آله داده اند؛ نه منجی که تمام بشریت را نجات دهد و عدالت را فراگیر و جهانی نماید که در ذیل به این مطلب اشاره میشود:
بشارت در آیات قرآن
۱. «و به یاد آورید، هنگامی را که عیسی بن مریم گفت: ای بنی اسراییل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم؛ در حالی که تصدیق کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده [تورات] میباشم و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من میآید و نام او احمد است».۲ این آیه میگوید که آن چه در تورات اصلی آمده، بشارت به آمدن رسولی به نام احمد است و نه منجی.
۲. «آنها که از فرستاده خدا - پیامبر امی - پیروی میکنند، همان کسی که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است، مکتوب میبینند».۳ از این آیه هم استفاده میشود که بشارت کتابهای قبلی، آمدن پیامبر امی بوده، نه منجی جهانی.
۳. «هنگامی که از طرف خداوند، کتابی [قرآن] برای آنها آمد که موافق نشانههایی بود که با خود داشتند و پیش از این جریان به خود نوید فتح میدادند [که با کمک او بر دشمنان منطقه ای پیروز گردند، با این همه] هنگامی که این کتاب و پیامبری را که از قبل شناخته بودند، نزد آنها آمد، به او کافر شدند. لعنت خدا بر کافران باد».۴
در شأن نزول این آیه چنین میخوانیم: «یهود در کتابهای خویش دیده بودند که هجرت گاه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بین کوه «عیر» و «احد» خواهد بود؛ لذا از سرزمین خویش بیرون آمدند و در جستجوی سرزمین مهاجرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله پرداختند. در این میان، به کوهی به نام «حداد» در اطراف مدینه رسیدند و گفتند: حداد، همان احد است و در همان جا متفرق شدند و هر گروهی در جایی مسکن گزید.۵ این نشان میدهد که در کتابهای آنها، نام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و محل هجرتش مشخص بوده و این مشخصات، غیر از آن چیزی است که درباره منجی عالم آمده است.
بشارت در تورات و انجیل
در انجیل یوحنا چنین آمده است: «و من از پدر خواهم خواست و او تسلی دهنده دیگر، به شما خواهد داد...»؛۶ همین طور، فخرالاسلام، نویسنده معروف انس الاعلام که خود یکی از کشیشان بود، جریان مفصلی دارد که نشان میدهد لفظ «فارقلیطا»، به زبان سریانی و «پریکتوس»، به زبان یونانی که در تورات و انجیل آمده، «احمد» و «محمد» است که همان پیامبر اسلام است۷ و نه منجی جهانی.
همچنین باید گفت که اگر (بر فرض محال) چنین چیزی بوده که تحقق نیافته است؛ زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که به اعتقاد پیروان همه ادیان و جهانیان از دنیا رفت و عدالت فراگیر جهانی به وجود نیامد؛ هر چند او دین کامل و جهانی آورد؛ ولی عدالت، جهانی نشد و تمام بشریت نجات نیافت؛ پس گذشت تاریخ، بطلان این نظر را نشان داده است؛ علاوه بر این، در همان ادیان، به طور جداگانه، بشارت به منجی جهانی داده شده است که به نمونههایی اشاره میشود:
۱. در کتاب مقدس هندوها، چنین میخوانیم: «دور دنیا تمام شود، به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای ملایکه و پریان و آدمیان باشد؛ حق و راستی با او باشد».۸ «پادشاهی دنیا، به فرزند سید خلایق [همان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله] دو جهان، کشن بزرگوار، تمام شود. او کسی باشد که بر کوههای مشرق و مغرب دنیا حکم براند و بر ابرها سوار شود و دین خدا، یک دین شود و دین خدا زنده گردد».۹
برهماییان میگویند: «و شینو در میان مردم ظاهر گردد... او از همه کس قوی تر و نیرومندتر است... هنگام ظهور وی، خورشید و ماه، تاریک شوند و زمین خواهد لرزید».۱۰
چینیان معتقدند که: «کریشنا ظهور کرده، جهان را نجات میدهد».۱۱ چینی ها همچنین میگویند: «هنگامی که فساد، انحطاط و تباهی، جهان را فرا گیرد، شخص کاملی که آن را تیرتنگره (نوید دهنده) گویند، ظهور کرده، تباهی را از بین میبرد و صافی را از نو برقرار میسازد».۱۲
در کتابهای آسمانی تحریف شده انبیای گذشته، بیشتر از موعود جهانی سخن به میان آمده است. این موعود، در دین مجوس، به نام «بهرام ایستاده (قائم) و نجات دهنده»، در زبور، به نام «عفیق»، در صحف ابراهیم به نام «حاشر»، در تورات، «ماشع» و در انجیل، «مسیح الزمان» خوانده شده است.۱۳ در کتابهای مقدس زرتشتیان چنین میخوانیم: «سوشیانت (نجات دهنده)، دین را به جهان رواج دهد؛ فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد؛ ایزدان را از دست اهریمنان نجات دهد و مردم جهان را همفکر، همگفتار و همکردار سازد».۱۴
در زبور داوود، چنین آمده است: «قوم ها را به انصاف داوری خواهد کرد. آسمان، شادی کند و زمین، مسرور گردد. دریا غرش نماید. صحرا و هر چه در آن است، به وجد آید. آن گاه، تمام درختان، ترنم خواهند نمود به حضور خداوند؛ زیرا که [او[ میآید... ».۱۵
در تورات، کتاب مقدس یهودیان، چنین آمده است: «مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد. گرگ با بره سکونت خواهد کرد. پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و در تمامی کره زمین مقدس، شر و فسادی نخواهد بود؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد».۱۶
و در انجیل متی چنین میخوانیم: «شما نیز حاضر باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان میآید». همچنین آمده است: «همچنان که برق از مشرق ساطع میشود تا به مغرب ظاهر میشود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد بود».
در سخنان هیچ یک از پیامبران گذشته، بسان پیغمبر آخرالزمان، سخن از مهدی موعود و منجی بشر نرفته و تصویر جامع و کاملی از قیام، عدالت، حکومت و اوصاف شخصی آن حضرت ارائه نشده است. بخشهای نقل شده از ادیان گذشته، نشان دهنده آن است که منجی جهانی، غیر از پیغمبر خاتمی است که بشارت ظهور وی در ادیان گذشته داده شده است.
برای مطالعه بیشتر، به کتابهای زیر مراجعه نمایید:
۱. خورشید مغرب، محمد رضا حکیمی.
۲. مجله مبلغان، شماره ۳۴ (در مقاله نبرد انتظارها) و شماره ۵۸ (مقاله خاتم انبیا از خاتم اوصیا میگوید).
۳. مهدی، انقلابی بزرگ، ناصر مکارم شیرازی.
http://hawzah.net
سایت شیعه نیوز