منجی آخرالزمان از نگاه زرتشت و تشیع

آنچه مسلم است اینکه همه ادیان اعم از الهی و غیر الهی معتقدند که در پایان هر دوره ای از تاریخ، انسان از لحاظ معنوی و اخلاقی رو به انحطاط می‌رود و چون طبعا و فطرتا در حال هبوط و دوری از مبدا است، مانند احجار به سوی پایین حرکت می‌کند و نمی‌تواند به خودی خود، به این سیر نزولی و انحطاط معنوی و اخلاقی خاتمه دهد.
پس ناچار روزی یک شخصیت معنوی بلند پایه که از مبدا وحی و الهام و ماوراء طبیعی سرچشمه می‌گیرد، ظهور خواهد کرد و جهان را از تاریکی جهل و غفل و ظلم و ستم نجات خواهد داد. در این مورد، در تعالیم هر دینی به صورت رمز به حقایق اشاره شده است که با معتقدات آیین‌های دیگر توافق و هماهنگی کامل دارد.
اعتقادات آیین زرتشت و تشیع در باب مهدویت دارای تشابهات زیادی است. این اشتراکات در ویژگیهای منجی موعود، دوران انتظار و غیبت و بعد از ظهور است. تولد و زندگی منجی موعود در هر دو مذهب همراه با اعجاز و اعمال خارق العاده است. آنان از صفات و سجایای اخلاقی برخوردار هستند. دوران انتظار و غیبت در هر دو مذهب دارای الگوی مشابهی است. جهان در دوران انتظار، آکنده از تباهی ها و نابسامانی هاست. جامعه در زمینه فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به ابتذال کشیده شده است. اوضاع هر روز به طرف فساد و تباهی سیر می‌کند.
بر اساس متون و روایات زرتشتی و شیعی، در آستانه ظهور منجی موعود شورش ها و قیام‌هایی به وقوع می‌پیوندد. این شورش ها و قیام ها نشان دهنده رسیدن زمان ظهور منجی است. در هر دو آیین، جامعه و جهان با حوادث و رویدادهایی غیر منتظره در پایان دوران انتظار و غیبت مصادف می‌شود که این حوادث از قبل پیشگویی شده است.
در هر دو آیین جامعه ای که پس از ظهور موعود تشکیل می‌شود، جامعه ای با همه زیباییهاست. در جامعه پس از ظهور، حکومتی جهانی بر بنیاد دین با رهبری خدایی و الهی تشکیل می‌شود. جهان در آن دوران به قله دانش می‌رسد. نزاع ها و کشمکش ها پایان می‌یابد و سرانجام عدل و داد بر همه ارکان جامعه حاکم می‌شود.

منبع خبر: خبرگزاری شبستان


 



سایت شیعه نیوز