معانی و القاب بقیة الله

«لیت شعری أین استقرّت بک النوی أم أیّ أرض تقلّک أو ثری أبرضوی أم غیرها أم ذی طوی عزیز علیّ أن أری الخلق و لا تُری»

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «مَن ماتَ و لَم یعرِف إِمامَ زَمانِه ماتَ میتةً جاهلیّةً» (هر کس که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است).[۱] بعضی از دوستان می‌یپرسند چرا امام حجت (عج) با نام بقیة الله نامیده می‌شود؟ بنابراین کتابهای بسیاری را مورد بررسی قرار دادیم که چکیده این تحقیقات در مقاله ذیل که به القاب و اسامی امام عصر صاحب الزمان (ع}) می‌پردازد، آورده شده است. إن شاء الله از مخلصان و محبین او باشیم.

اسامی امام زمان (عج) فراوان است.

اول: بقیة الله؛ اولین بار قرآن کریم مولا امام زمان را به این نام نامید، در آیه (بقیةُ الله خیرٌ لکم إن کُنتم مُؤمنین...).[۲] به این خاطر خوب است ما هم امام زمان را در زمان غیبت به نام بقیة الله (عج) صدا بزنیم و به هنگام سلام دادن به آن حضرت بگوییم یا بقیة الله فی أرضه.

دوم: از القاب شایع آن حضرت حجت (حجت الله) است، به معنی قدرت خدا بر خلقش که به هنگام ظهور ایشان (عج) محقق خواهد شد و این لقب فقط به او اختصاص دارد به طوری که اگر بدون قرینه ذکر شود باز مقصود او و لا غیر است. نقش خاتم آن حضرت نیز حجت الله می‌باشد.

سوم: خلف صالح؛ آن حضرت جانشین تمام انبیاء و اوصیا و وارث تمام صفات و علوم و خصایص و سایر مواریث آنهاست. در حدیث «لوح» معروف که جابر انصاری نزد فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مشاهده نموده، بعد از نام امام حسن عسکری (علیه السلام) آمده: (... سپس کامل می‌شوند با پسرش رحمة للعا لمین، که کمال موسی و شکوه و جلال عیسی و صبر ایّوب و... با اوست)[۳]

چهارم: الشرید؛ به معنی آواره و سرگردان به خاطر مردمی که حقش را رعایت نکردند و قدرش را نشناختند و نعمت وجود او را شکر نگذاشتند، بلکه اوایلشان بعد از اینکه از دست یافتن و کشتن او ناامید شدند به کشتار و قلع و قمع ذریة طاهره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روی آوردند، و پسینیان آنها با زبان و قلم به انکار و نفی وجودش پرداختند و به هدف محو یاد و نامش ادلّه و براهینی بر نفی ولادت او آوردند، آن امام (علیه السلام) به ابراهیم بن علی بن مهزیار فرموده است: « پدرم صلوات الله علیه با من عهد کرد که هیچ جا وطن نکنم مگر در پنهان ترین و دوز ترین نقطه زمین، تا مکانم از اهل ضلالت و طغیانگران مخفی باشد- تا اینکه فرمود-: پس بر تو هم ای فرزندم، لازم است در اماکن مخفی ساکن باشی و دورترن جاها را انتخاب نمایی، زیرا هر کدام از اولیای خدای عز و جل دشمنی نزدیک و در نزاع با او دارند...)[۴] ائمه (علیه السلام) به خصوص امیر المؤمنین علی (علیه السلام) و امام باقر(علیه السلام) این لقب را بسیار ذکر کرده اند.

پنجم: الغریم؛ به معنی بدهکار، این لقب به عنوان تقیه به کار رفته همانطور که غلام (جوان رشید) از القاب خاصّ اوست، و در اخبار بسیاری این لقب بر وی اطلاق شده است. علامه مجلسی می‌گوید: احتمال دارد مراد از «غریم» به سبب تشابه حال او با حالت کسی که مدیون است و از ترس اینکه مردم بر او دست یابند از آنها فرار می‌کند، باشد« فهو الغریم المستتر صلوات الله علیه».

ششم: القایم؛ روایت شده که آن حضرت به قایم نامیده شده؛ به خاطر اینکه او به حق قیام خواهد کرد[۵] یعنی قیام کننده به خاطر احیای امر خدا، زیرا او شب و روز منتظر امر خدای تعالی و ظهور است. از ابو حمزه ثمالی روایت شده که وی از امام باقر (علیه السلام) پرسید: یابن رسول الله آیا همه شما قایم به حق نیستید؟ امام فرمود: آری، پرسید: پس چرا قایم فقط به این نام خوانده شده؟ امام فرمود: وقتی جدّم حسین صلوات الله علیه کشته شد، فرشتگان با گریه و ناله نزد خدا آمدند و عرضه داشتند: الهنا و سیدنا آیا از کسی که برگزیده و پسر برگزیده و بهترین خلق تو را کشته غافل می‌شوی، خدای عز و جل به آنان وحی کرد: فرشتگان من شاد باشید که به عزّت و جلالم سوگند از ایشان انتقام می‌گیرم هر چند مدّت زمانی بگذرد، سپس خدای عز و جل فرزندان حسین را بر آنان آشکار نمود، و فرشتگان خوشحال شدند. یکی از فرزندان حسین، به نماز ایستاد و خدای عز و جل فرمود: با این قایم از ایشان انتقام می‌گیرم.[۶] مستحب است بعد از ذکر این نام مبارک برای تعظیم و احترام به حضرتش از جا برخیزیم. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: « هر کس از شما بمیرد و منتظر این امر باشد، با حضرت قایم در چادرش خواهد بود.[۷]

هفتم: مُ حَ مَّ د؛ صلی الله علیه و علی آبایه و أهل بیته، این نامی است که در اخبار بسیار متواتر عامه و خاصه از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که فرمود:« مهدی از فرزندان من است و نامش نام من است».[۸]

هشتم: منتظَر؛ منتظَر نامیده شده؛ زیرا مردم هنوز منتظر ظهور وی برای تطهیر کره زمین از هر ظلم و جور است در حدیثی از امام محمد جواد (ع پرسیده شد: یابن رسول الله، چرا به نام قایم نامیده شده؟ فرمود: زیرا او بعد از اینکه از یادها رفته و اکثر معتقدین به امامت او مرتد شده باشند قیام می‌کند. پرسیدند: چرا به منتظر نامیده شده؟ فرمود: زیرا او غیبتی دارد که به طول خواهد انجامید و فقط مخلصان منتظر ظهورش خواهند بود. شکاکان آن را انکار خواهند کرد.

نهم: صاحب الامر؛ آن حضرت به صاحب الامر هم نامیده شده؛ زیرا او حقی را که خدا بر بندگانش واجب کرده را برپا خواهید داشت: (أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم) وو احادیث صحیح همه دلالت بر این دارند که مقصود از اولی الامر، ائمه اهل بیت (علیه السلام) می‌باشند.

دهم: احمد؛ شیخ صدوق در کمال الدین از امیر المؤمنین علی (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: مردی از فرزندان من در آخر الزمان خارج خواهد شد- تا آنجا که می‌فرماید- او دو اسم مخفی دارد و یک اسم آشکار، اما اسم مخفی او احمد است[۹] و اسم آشکار او مهدی است. از امام امیر المؤمنین علی (علیه السلام) روایت است که مهدی نامیده شده زیرا که او را خدا به امور خفیه ای که کسی از آن مطلع نیست، هدایت و راهنمایی می‌کند. این حدیث هم از امام محمد باقر است که فرمود: آنگاه که مهدی ما اهل بیت قیام کند، به طور یکسان و عادلانه در مورد مردم رفتار خواهد کرد، پس هر کس که از او اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده و هر که نافرمانی کند، از خدا نافرمانی کرده، او به مهدی نامیده شده؛ زیرا به امر پنهانی هدایت می‌شود.[۱۰] ابو سعید خدری از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت می‌کند که آن حضرت فرمود: نام مهدی نام من است.[۱۱]


اللهمّ عرّفنی نفسک، فإنّک إن لا تعرّفنی نفسک لم أعرف نبیّک
اللهمّ عرّفنی رسولک، فإنّک إن لا تعرّفنی رسولک لم أعرف حجّتک
اللّهمّ عرّفنی حجّتک، فإنّک إن لا تعرّفنی حجّتک ضَلَلتُ عن دینی
یا أللهُ یا رَحْمنُ یا رَحیم یا مُقلِّبَ القلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبی علی دیْنِک

(خدایاخودت را بر من بشناسان که اگر خود را بر من نشناسانی پیامبرت را نخواهم شناخت)
(خدایا رسولت را بر من بشناسان، که اگر رسولت را بر من نشناسانی حجت تو را نخواهم شناخت)
(خدایا حجت خود را بر من بشناسان، که اگر حجتت را بر من نشناسانی، دینت را نخواهم شناخت)
(یا الله یا رحمن یا رحیم ای دگرگون کننده قلبها قلبم را بر دینت ثابت و استوار بدار)

[۱] - حدیث مشهوری است که علمای شیعه و سنی در مجموعه‌های حدیثی خود با تعابیر مختلف ولی با یک مضمون روایت کرده اند، به عنوان مثال- مسند أحمد ۳: ۴۴۶ و۴: ۹۶، المعجم الکبیر طبرانی ۱۲: ۳۳۷، و۱۹: ۳۳۵ و۳۳۸، و۲۰: ۸۶، طبقات ابن سعد ۵: ۱۴۴، مصنّف ابن أبی شیبة ۸: ۵۹۸ / ح ۴۲. و تفاسیر آیة (یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ) یعنی بإمام زمانشان. و الفردوس دیلمی ۵: ۵۲۸ / ح ۸۹۸۲.
[۲] - هود۸۶.
[۳] -. الکافی ۱: ۵۲۸؛ کمال الدین ۱: ۳۱۰/ ح ۱/ باب ۲۸.
[۴] - البحار ۵۲: ۳۴، ضمن حدیث ۲۸.
[۵] - الإرشاد: ۳۶۴، عنه البحار ۵۱: ۳۰/ ح ۷
[۶] دلایل الإمامة: ۴۵۲؛ البحار ۵۱: ۲۸/ ح ۱.
[۷] البحار: ۵۲/ ۱۲۶ ح ۱۸
[۸] -. البحار ۵۱: ۷۲، ضمن حدیث ۱۳.
[۹] -. - کمال الدین (شیخ صدوق): ص ۶۵۳، ج ۲
[۱۰] - الغیبة شیخ طوسی: ص ۴۷۱.
[۱۱] - الإمام المهدی – علیه السلام – من المهد إلی الظهور، علامة خطیب سید القزوینی ص۲۷

مجاهد منعثر منشد الخفاجی

مترجم: فاطمه محمدی

 



سایت شیعه آنلاین