مُحتَشَم کاشانی (۹۰۵ ه.ق در کاشان - ۹۹۶ ه.ق در کاشان) شاعر پارسیگوی سدهٔ دهم هجری و همدوره با پادشاهی شاه طهماسب یکم صفوی بود. شغل اصلی محتشم بزازی و شَعربافی بود و تمام عمر خود را در کاشان زیست.
محتشم از پیروان مکتب وقوع و از مهمترین شاعران مرثیهسرای شیعه است. ترکیببند «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» معروفترین مرثیه برای کشتگان واقعه کربلا در ادبیات فارسی است. وی در شاهدبازی نیز ید طولایی داشت و حکایات شاهدبازی خود را به نظم و نثر درآوردهاست که مهمترین آنها رساله جلالیه در وصف شاطر جلال است که از ۶۴ غزل و شأن نزول هر غزل و شرح اشعار به نثر تشکیل میشود.[۱]
زندگینامه
کمالالدین علی محتشم کاشانی دارای لقب شمس الشعرای کاشانی شاعر ایرانی در آغاز سده ده هجری و هم دوره با پادشاهی شاه طهماسب صفوی در کاشان زاده شد، بیشتر دورانزندگی خود را در این شهر گذراند و در همین شهر هم در ربیع الاول سال ۹۹۶هجری درگذشت و محل دفن او بعدها مورداحترام مردم قرار گرفت.نام پدرش خواجه میراحمد بود. کمال الدین در نوجوانی به مطالعه علوم دینی و ادبیمعمول زمان خود پرداخت و اشعار شعرای قدیمی ایران را به دقت مورد بررسی قرارداد. شعرهای او درباره رنج و درد امامان شیعه است و بیشتر جنبه ایدیولوژیک برای پادشاهی صفویان را داشت.
نامآورترین شاعر مدیحهسرای شیعه
مطلع «باز این چه شورش است...» که از محتشم کاشانی نراقی است در میان هواداران شیعه جایگاه ویژهای دارد.
شاعران بسیاری پس از محتشم تا کنون از ترکیببند یادشده در شعرها و نوحههایشان سود بردهاند.
او فنون شاعری را از صدقی استرآبادی (ساکن کاشان) فرا گرفت و خود شاگردانی مانند تقیالدین محمد حسینی صاحب «خلاصهالشعار»، صرفی ساوجی، وحشتی جوشقانی و حسرتی کاشانی را پرورش داد.
وی با سرودن دوازده بند در مرثیه کشتگان کربلا که بند اول ترکیب بند وی با بیت «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟» آغاز میشود، مقام والایی در مرثیه سرایی کسب کرد.
وی در جوانی به دربار شاه طهماسب صفوی راه یافت و به مناسبت قصیده و غزلهای زیبایش مورد لطف شاه قرار گرفت; محتشم پس از مدتی در زمره شعرای معروف عصرخود جای گرفت ولی نظر به معتقدات دینی خود و احساسات شیعی دربار شاهان صفوی که در صدد تقویت این مذهب (در مقابل مذاهب اهل سنت) بودند به سرایش اشعارمذهبی و مصائب اهل بیت که در نوع خود تازه و بی بدیل بود پرداخت.
محتشم پس از چندی به یکی از بزرگترین شعرای ایران در سبک اشعار مذهبی و مصائب ائمه اطهارشیعه بدل گشت و اشعارش در سرتاسر ایران معروفیت خاصی یافت، بطوری که میتوان وی را معروفترین شاعر مرثیه گوی ایران دانست که برای اولین بار سبک جدیدی درسرودن اشعار مذهبی به وجود آورد. اولین اشعار مذهبی محتشم در سوگ غم مرگ برادرش بود که ابیات زیبایی در غم هجر او سرود و پس از آن به سرایش مرثیههایی در واقعه جانسوز کربلا، عاشورای حسینی و مصیبت نامههای مختلف پرداخت(کتاب تاریخ ادبیات)
آرامگاه محتشم
محتشم در کاشان درگذشت و آرامگاه وی در این شهر - واقع در محله محتشم - زیارتگاه عموم است.
یکی از اقدامات ارزشمند اخیر مسوولان فرهنگی کاشان درمعرفی این شاعر پر آوازه برگزاری نخستین جایزه ادبی محتشم کاشانی بود.
آثار محتشم
مجموعهٔ آثار این شاعر بزرگ عصر صفوی، پس از مرگ او، توسط یکی ازشاگردانش در شش کتاب جمع شد، که مشتمل بر غزلیات، قصاید، قطعات، رباعیات، مثنویات، و ترکیببندهای وی میباشد.
بند آغازین از ترکیببند ویژه و پرهوادار محتشم:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رسـتـخیــز عظیـــم اسـت کـز زمـیــن بی نفخ صـور خاسته تا عرش اعظـم است
ایـن صـبــــح تـیـــره بـاز دمـیــــد از کجـــا کـــزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گـویـــا طـلـــوع میکـنـــد از مـغـــرب آفـتـــاب کـاشــوب در تـمـامـــی ذرات عـالـــم اسـت
گــر خـوانـمــش قـیــامــت دنیــا بـعیـــد نیـســت این رستخیز عـام کـه نامــش محــرم است
در بـارگــاه قــدس کـه جــای مــلال نـیـســـت سرهای قدسیـان همـه بر زانوی غم است
جن و مـلــک بـر آدمـیــــان نـوحـه میکـنـنـــد گــویـــا عــزای اشـــرف اولاد آدم اســت
خـورشیــد آسـمــان و زمـیـــن نـور مـشـــرقـیــن پـروردهی کـنـــار رســـول خــدا حـسـیــــن
کشتی شکست خوردهی طوفان کربلا در خـاک و خـون طـپـیــده مـیــدان کربلا
گر چشم روزگـار به رو زار میگریسـت خـون مـیگـذشــت از ســر ایــوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشـک زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضــایـقــه کــردنـد کــوفـیـان خــوش داشـتـنــد حرمـت مهمـان کربلا
بودند دیو و دد همه سیـراب و میمکید خـاتــــم ز قــحـــط آب سـلـیــمــان کربلا
زان تشنـگان هنوز به عیـوق میرســد فــریــــاد الـعــطــــش ز بـیــابـــان کربلا
آه از دمی که لشگـر اعــدا نکرد شـرم کـردنــد رو به خـیــــمهی سلطـان کربلا
آن دم فلـک بر آتش غیـرت سپند شــد کز خوف خصم در حـرم افغـان بلند شـد
کاش آن زمان سرادق گردون نگون شــدی وین خرگـه بلنــد ستـون بیستـون شدی
کاش آن زمان درآمــدی از کـوه تا بـه کـوه سیـل سیــه که روی زمین قیرگون شدی
کاش آن زمان ز آه جهــان ســوز اهـل بیـت یک شعلهی برق خرمن گردون دون شدی
کاش آن زمان که این حرکـت کرد آسـمــان سیـمــابوار گـوی زمیـن بیسکون شدی
کاش آن زمان که پیکـر او شـد درون خــاک جـان جـهــانیــان همــه از تـن بـرون شدی
کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست عـالـــم تمــام غـرقـــه دریــای خـون شدی
آن انـتـقـــام گـر نـفــتـــادی بـروز حـشـــر با این عـمـــل معـاملـــهی دهر چون شدی
آل نـبـــی چـو دســـت تـظـلـــم بـرآورنـــد ارکـــان عـــرش را بـه تـلاطــــم درآورنـــد
نظرها درباره محتشم
جابر عناصری در باره محتشم کاشانی میگوید: محتشم کاشانی پدر مرثیهسرایی عاشورایی است. وی میافزاید: این شاعر فرهیخته بهترین منظومه نمایشی به یادگار گذاشت و با زبان شعر فرهنگ عاشورا را در بین مردم به ویژه مداحان اهل بیت رواج داد. عناصری میافزاید: شهرت و آوازه بینظیر محتشم کاشانی در ادبیات موجب شد تا شاعران نامآوری به پیروی از سبک او اهتمام ورزند، اما تاکنون ادبیات ایران در مرثیهسرایی، شاعری همچون محتشم به خود ندیدهاست.
عباس مشفق کاشانی نیز بر این عقیدهاست که پاکی، اعتقاد و استواری و محبت محتشم کاشانی بهاهل بیت علیهم السلام باعث شد که برخی پادشاهان صفوی از جمله شاه طهماسب به اشعار مذهبی روی آورند.
وی میافزاید: ترکیببند معروف این شاعر پرآوازهٔ مرثیهسرای ایران در رثای حسین و کشتهشدگان کربلا در بین تشیع و بهویژه فارسی زبانان زبانزد شد و توجه بسیاری از شاعران را بهخود جلب کرد.
ویکی پدیا