لغزش ها در تاریخ بارگاه سیدالشهدا (علیه السلام)

شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبداللّه الحسین(علیه السلام) در راه ستیز با ستمگران, بارگاه منور او را از اماکن عبادی و سیاسی در آورده است و در طول تاریخ, شیفتگان فراوانی را به خود جلب کرده است. ستمگران در برابر این بارگاه موضع‌های گونه گونی گرفته اند.
شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبداللّه الحسین(علیه السلام) در راه ستیز با ستمگران, بارگاه منور او را از اماکن عبادی و سیاسی در آورده است و در طول تاریخ, شیفتگان فراوانی را به خود جلب کرده است. ستمگران در برابر این بارگاه موضع‌های گونه گونی گرفته اند. اگر قدرت مقابله با مردم را داشتند به تخریب آن دست می‌زدند, وگرنه با دیده احترام به آن می‌نگریستند و حتی با کمک‌های مالی درخور توجه, خود را به مردم نزدیک می‌کردند, لذا بنای مرقد همواره دستخوش تغییر و تحول بوده است و بسیاری از تغییر و تحول ها در منابع تاریخی مضبوط است. 
موسوعه امام حسین(علیه السلام) در مؤسسه فرهنگی دارالحدیث قم در حال تدوین است و پرونده ای به تاریخ بارگاه حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) اختصاص یافته است. تکمیل پرونده ناتمام آن به این جانب واگذار شد. هنگام تحقیق, متوجه پاره ای لغزش ها در ثبت تاریخ بارگاه منوّر ـ به ویژه در آثار معاصران ـ شدم و مناسب دانستم آنها را در این مقاله گرد آورم. 
همه کتاب‌هایی که در خصوص بارگاه مطهّر به نگارش در آمده اند, به سهم خود ابهام‌هایی را زدوده اند و دارای ویژگی‌های ارزنده ای اند که نمی‌توان از آنها غفلت کرد و این جانب بهره‌های زیادی از آنها برده ام, هرچند در لابه لای مطالب سودمند, لغزش‌هایی یافت می‌شود که این نوشته در پی برطرف کردن آنهاست تا به کتاب‌های دیگر راه نیابند. 
توجه: همه تاریخ ها در این مقاله به سال قمری است و در غیر این صورت, شمسی یا میلادی بودن آنها مشخص شده است. 

بارگاه در قرن اول 
نظر به این که ساختمان سازی در قرن اول بسیار آسان بوده, ساخت بنا بر قبر مطهر در این قرن کاملاً امکان دارد, مخصوصاً پس از مرگ یزید در سال ۶۴ و باز شدن فضای سیاسی به نفع اهل بیت(علیه السلام) و قدرت گرفتن امثال مختار و نیز رو آوردن مردم جهت زیارت. کمی امکانات ایاب و ذهاب و اقامت چند روزه در کنار مزار و نیز گرمی هوا حدسِ وجود بنا را بیشتر تقویت می‌کند. 
در عین حال معاصران گزارش‌هایی از وجود بنا در قرن اول ذکر می‌کنند که هیچ مستند تاریخی ندارند و نمی‌توان آن را واقعه ای تاریخی دانست, از جمله این ادعاها عبارتند از: 

الف) بنی اسد نخستین کسانی اند که بر قبر امام(علیه السلام) سقیفه ای احداث کردند.۱ 
ب) سال ۶۴ قبیله‌های بنی نضیر و بنی قینقاع اولین بار صندوقی برای قبر ساختند که توابین اطراف آن گرد آمدند.۲ 
ج) مختار عمارتی از گچ و آجر و با نظارت محمد بن ابراهیم بن مالک اشتر ساخت و مرقد دارای دو در شرقی و غربی بود.۳ 

جمعیت فراوان کنار قبر مطهر در قرن اول 
در کتاب شهر حسین, صفحه ۱۶۴ و ۱۶۵ می‌خوانیم: (کامل الزیارات نقل کرده ابوحمزه [ثمالی] در آخر زمان بنی مروان از کوفه به قصد زیارت کربلا خارج گردید و از پاسبان شامی خود را پنهان می‌کرد تا آن که خود را در یک آبادی مخفی کرد. پس از نصف شب متوجه قبر حسین(علیه السلام) گردید و اتفاقاً شب عرفه بود و جمع کثیری در اطراف قبر به نماز مشغول بودند. از بس که جماعت زیاد بود, هرچه می‌خواست خود را به قبر برساند و دعا کند ممکن نمی‌شد). 
خبر فوق در صفحه ۲۲۱ کامل الزیارات آمده است. مراجعه به اصل خبر نشان می‌دهد که در نقل چند اشتباه رخ داده است: 

۱. این خبر مربوط به حسین پسر دختر ابوحمزه ثمالی است نه خود ابوحمزه. 
۲. حضور او در شب عرفه از خبر برداشت نمی‌شود. 
۳. ترجمه و متن خبر در کامل الزیارات نشان می‌دهند که زائر با ترس فراوان از حکومت وقت به زیارت رفته است, پس چگونه می‌توان باور کرد که چنین جمعیتی در جوار قبر مطهر باشد. 
۴. خبر در کامل الزیارات صراحت دارد که برای زائر مکاشفه ای پیش آمده و کسانی که بر گرد مزار تجمع کرده بودند ملایکه بودند نه انسان. 

تخریب بارگاه 
متوکل عباسی چند بار بارگاه سیدالشهدا(علیه السلام) را تخریب کرد. گفته شده که اولین تخریب او در سال ۲۳۲ صورت گرفت. هنگامی که متوکل خبر شد در شعبان این سال یکی از کنیزان آوازخوانش جهت زیارت به کربلا رفته است دستور داد که بارگاه را ویران کنند.۴ چنین نقلی از دو جهت ایراد دارد: 
ـ در خبری که به زیارت رفتن کنیز اشاره دارد تنها ماه شعبان ذکر شده و سال آن از خبر استفاده نمی‌شود.۵ 
ـ متوکل در ذی حجه سال ۲۳۲ به حکومت رسید,۶ پس تخریب بارگاه در شعبان همین سال نمی‌تواند باشد, از این رو برخی تخریب اول را سال ۲۳۳ دانسته اند. نصی وجود ندارد که اولین تخریب در این سال بوده, بلکه از خبر کنیز که در شعبان به زیارت رفته بود, استظهار کرده اند در اوایل حکومت متوکل تخریب صورت گرفته و آن را مطابق با سال ۲۳۳ دانسته اند.۷ 
به نظر می‌رسد اولین تخریب به سال ۲۳۶ باز می‌گردد که مورخان متعدد به آن تصریح کرده اند.۸ نویسنده شهر حسین (ص۲۰۶) سال ۲۳۳ را از قول ابوالفرج اصفهانی ـ صاحب مقاتل الطالبیین ـ نقل کرده که اشتباه است. 

دفعات تخریب بارگاه از سوی متوکل 
برخی نویسندگان نوشته اند متوکل چهار بار قبر مطهر را تخریب کرد.۹ از اخبار متون کهن چنین استفاده می‌شود که متوکل تنها دو بار و نهایت سه بار مرقد را خراب کرد, زیرا در اخبار از دو نفر به نام‌های ابراهیم دیزج۱۰ و عمر بن فرج۱۱ نام برده شده که به ویرانی حرم مأمور بوده اند و نیز دو سال (۱۲) ۳۲۶ و (۱۳) ۲۴۷ را تاریخ این خرابی آورده اند. استناد تخریب در سال ۲۳۷ خبر زیر است: (… فأنفذ [المتوکل] قایداً من قوّاده و ضم الیه کتفاً من الجند کثیراً لیشعب قبر الحسین(علیه السلام) و یمنع الناس من زیارته و الاجتماع إلی قبره. فخرج القاید إلی الطف و عمل بما امر و ذلک فی سنة سبع و ثلاثین و مأتین…; ۱۴ متوکل عده زیادی از لشکریان را با یکی از فرماندهان فرستاد تا قبر حسین(علیه السلام) را خراب کنند و مردم را از زیارت و اجتماع در آن جا منع کنند. فرمانده به طف رفت و طبق دستور عمل کرد و آن در سال ۲۳۷ است). 
در بعضی نسخه ها به جای (لیشعب قبر الحسین), (لیشعّث من قبر الحسین) است. در این صورت به معنای پراکندن مردم از قبر امام(علیه السلام) خواهد بود. علامه مجلسی عبارت دوم را از نسخه‌های مصحّح نقل کرده است.۱۵ بنابراین معلوم نیست متوکل در سال ۲۳۷ قبر را خراب کرده باشد. 

استدلال ابوالفرج اصفهانی 
گفته شده ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین دو استدلال آورده که تخریب اول متوکل در سال ۲۳۳ بوده است و یکی از مستندات او کتاب تسلیة المُجالس است.۱۶ 
اولاً ابوالفرج در مقاتل الطالبیین اصلاً سخن از سال تخریب به میان نیاورده است,۱۷ثانیاً ابوالفرج در قرن چهارم می‌زیسته و محمد بن ابی طالب نویسنده تسلیة المجالس در قرن دهم حیات داشته است. 

ساخت بارگاه 
از کتاب منتظم ابن جوزی نقل شده که محمد بن زید علوی (م ۲۸۳) در طول سیزده سال, همه ساله اموالی را برای علوی‌های مستحق در جوار مرقد امام علی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) می‌فرستاد و با این اموال, بنای گنبد سیدالشدا(علیه السلام) به اتمام رسید و در کنار آن مسجدی بنا گردید و دیوار حایر ساخته شد. ۱۸ 
چنین مطلبی را در منتظم نیافتیم. 

زیارت ابوطاهر 
در مدینة الحسین (سلسله ۲, ص۱۰۱) از کتاب منتظم ابن جوزی آمده است که ابوطاهر سلمان بن حسن جنابی ـ رهبر قرامطه ـ در سال ۳۱۳ با کوفه جنگید و پس از پیروزی به زیارت بارگاه رفت.۱۹ 
چنین مطلبی را در منتظم نیافتیم. 

بنای گسترده به دست عضدالدوله 
در کتاب شهر حسین (ص۲۵۱) ذیل عنوان (بارگاه حسین(علیه السلام) و تعمیر پنجم از عضدالدوله به سال ۳۶۹) می‌خوانیم: 
(بنا به نوشته ابن اثیر تاریخ نویس معروف, که عضدالدوله در باره مکه و مدینه خدمات مهمی انجام داد و مخصوصاً آثار باعظمت او نسبت به حرم علی(علیه السلام) و در خصوص حرم مطهر سیدالشهدا طوفان کرده قبه حرم را تجدید نمود و چهار اطراف آن را ایجاد رواق نمود و در استحکام این بنا اهمیت فوق العاده به خرج داد و سپس در تزیینات قبه و رواق ها مبالغه نمود و ضریح را با چوب ساج که یک نوع چوب هندی است و پارچه‌های دیباج زینت داد). 
ظاهر عبارت فوق این است که همه این مطالب در کامل ابن اثیر آمده است, اما در وقایع مربوط به سال ۳۶۹ چنین طوفانی از سوی عضدالدوله نیامده است. در کامل ابن اثیر (ج ۵, ص ۴۳۷) آمده است: 
(فی هذه السنة شرع عضدالدولة فی عمارة بغداد و کانت قد خربت بتوالی الفتن فیها و عمّر مساجدها و اسواقها و ادرّ الاموال علی الایمة و المؤذنین و العلماء و القرّاء و الغرباء و الضعفاء الذین یأوون إلی المساجد و الزم أصحاب الاملاک الخراب بعمارتها و جدد ما دثر من الانهار و أعاد حفرها و تسویتها و اطلق مکوس الحجاج و أصلح الطریق من العراق إلی مکة ـ شرّفها اللّه تعالی ـ و أطلق الصلات لاهل البیوتات و الشرف و الضعفاء المجاورین بمکة و المدینة و فعل مثل ذلک بمشهدی علی و الحسین ـ علیهما السلام ـ و سکّن الناس من الفتن و أجری الجرابات علی الفقهاء و المحدّثین و…). 

سال زیارت عضدالدوله 
از فرحة الغری نقل شده که عضدالدوله ـ حاکم مقتدر آل بویه ـ مرقد سیدالشهدا(علیه السلام) را در سال ۳۷۰ زیارت کرده است,۲۰ در حالی که در فرحة الغری می‌خوانیم: 
(کانت زیارة عضدالدولة للمشهد الشریفین الطاهرین الغروی والحایری فی شهر جمادی الاولی فی سنة احدی و سبعین و ثلاثمأة;۲۱ زیارت عضدالدوله از بارگاه شریف و پاک امام علی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) در ماه جمادی الاولی سال ۳۷۱ بود). 
در تاریخ جغرافیایی کربلای معلی نیز سال ۳۷۰ (ص۱۶۶ و۱۷۲) ضبط شده است. علامه حلی در رسالة الدلایل البرهانیه (جلد ۲, ص۸۶۹) سال ۳۷۱ را ضبط کرده است. 

سال آتش سوزی در حرم مطهر 
بنا به منابع تاریخی معتمد, حرم مطهر در سال ۴۰۷ آتش گرفت.۲۲ اما در کتاب تاریخ جغرافیایی کربلای معلی (ص۱۷۴) سال ۴۰۸ ضبط شده است. 
سال غارت حرم حسینی 
سال غارت حرم حسینی به دست مسترشد باللّه را ۵۲۶ نوشته اند. ۲۳ در منابع تاریخی به سال آن تصریح نشده است, اما قرینه ای در خبر است که سال ۵۲۹ از آن استفاده می‌شود. ابن شهر آشوب می‌نویسد: 
(أخذ المسترشد من مال الحایر و کربلاء و قال إن القبر لایحتاج إلی الخزانة و أنفق علی العسکر فلما خرج قتل هو و ابنه; ۲۴ مسترشد اموال حایر و کربلا را گرفت و گفت: قبر نیازی به خزانه ندارد. اموال را میان لشکریان تقسیم کرد و هنگام خروج, او و پسرش به قتل رسیدند). 
با توجه به این که مسترشد در سال ۵۲۹ کشته شد۲۵ ظاهراً قضیه غارت اموال به این سال برمی گردد. 

سال زیارت ابن بطوطه 
ابن بطوطه در گزارش سفر خود به کربلا چگونگی بنا را بیان کرده است.۲۶ سال ورود او به کربلا را (۲۷) ۷۲۶ و (۲۸) ۷۲۷ نوشته اند. هیچ یک از این دو تاریخ درست نیست و مراجعه به سفرنامه نشان می‌دهد که او در سال ۷۲۸ به کربلا رسید. 

زیارت شاه اسماعیل 
گفته شده که شاه اسماعیل در سال ۹۲۰ به زیارت سیّدالشهدا(علیه السلام) رفت و دستور داد صندوقی برای قبر بسازند و برای مرقد دوازده قندیل از طلای خالص وقف کرد و رواق ها را با فرش‌های قیمتی مفروش ساخت.۲۹ بنا به گواهی آثار قرن دهم, زیارت شاه اسماعیل و دستور تقدیم این هدایا در سال ۹۱۴ است.۳۰ 
در تاریخ جغرافیایی کربلای معلی (صفحه ۱۱۲) نیز آمده است که در سال ۹۳۲ شاه اسماعیل دستور داد برای عتبات عالیات صندوقی بسازند. دستور مربوط به سال ۹۱۴ است و ممکن است در سال ۹۳۲ ساخت صندوق ها به پایان رسیده یا در این سال موفق به نصب شده باشند. 

سال اقدامات گوهرشاه خانم 
گوهرشاه خانم ـ دختر سلطان حسین صفوی و همسر نادرشاه ـ اقداماتی در تعمیر و تزیین بارگاه مطهر انجام داد. سال آن را(۳۱) ۱۱۳۵(۳۲) و ۱۱۳۸(۳۳) و ۱۱۵۳ نوشته اند. او در این راه بیست هزار نادری صرف کرد.۳۴ نادرشاه سال ۱۱۴۸ به حکومت رسید, بنابر این او در سال‌های ۱۱۳۵ و ۱۱۳۸ حکومت نمی‌کرد که گوهرشاه بتواند (نادری) صرف کند و نیز در کتاب تاریخ کربلاء و حایر الحسین آمده است که اقدامات عمرانی همسر نادرشاه پس از فتح هند بوده است.۳۵ بنابر این سال ۱۱۵۳ درست است. 

سازنده صندوق 
بر قبر مطهر صندوقی ارزشمند بوده که در هجوم وهابی ها در سال ۱۲۱۶ آسیب دید. سازنده آن را شاه سلطان حسین۳۶ و دخترش گوهرشاه خانم۳۷ و شاه طهماسب دوم۳۸ گفته اند. 
گذشت که در تاریخ کمک‌های گوهرشاه خانم به بارگاه سال ۱۱۵۳ را ترجیح دادیم و بر صندوق سال ۱۱۳۳ به عنوان تاریخ ساخت نوشته شده است. 
بنابر این ساخت آن در زمان شاه سلطان حسین (پایان حکومت ۱۱۳۵) است,اما دلیلی نیافتیم که او دستور ساخت را داده باشد, هرچند معمولاً کارهای مهمی از این نوع به دست افراد توانمندی مانند شاهان و درباریان صورت می‌گرفته است. 

سال ساخت صندوق 
سال ساخت صندوق را (۳۹) ۱۱۳۳, (۴۰) ۱۱۳۵, (۴۱) ۱۱۳۸ و (۴۲) ۱۱۵۳ گفته اند. هردو تاریخِ ۱۱۳۳ و ۱۱۳۸ در کتاب مدینة الحسین آمده و هردو جا ادعا شده که بر صندوق این تاریخ ها نوشته شده است. تاریخ درست ۱۱۳۳ است, زیرا این تاریخ بر صندوق نوشته شده و تصویر آن در کتاب بغیة النبلاء(ص۱۶۸) چاپ شده است. 

سال زیارت نادرشاه 
مسلماً نادرشاه از بارگاه منوّر زیارت کرد. در مورد تاریخ آن, سال‌های (۴۳) ۱۱۵۵ و (۴۴) ۱۱۵۶ گفته اند. سال ۱۱۵۶ ترجیح دارد, زیرا این تاریخ در کتاب دوحة الوزراء (تألیف رسول کرکوکلی ـ م ۱۲۴۰, ص۵۱) آمده است. 

سال طلاکاری آقامحمدخان قاجار 
آقامحمدخان گنبد منوّر را طلاکاری کرد. سال آن را مختلف گفته اند: (۴۵) ۱۲۰۵, (۴۶) ۱۲۰۶, (۴۷) ۱۲۰۷, (۴۸) ۱۲۱۱. 
برخی گفته اند: سال ۱۲۰۶ دستور طلاکاری را صادر کرد و در سال ۱۲۱۱ به پایان رسید. ۴۹ از میان تاریخ‌های فوق, سال ۱۲۰۵ ترجیح دارد, زیرا این تاریخ در کتاب تاریخ محمدی آمده که تألیف آن در سال ۱۲۱۱ پایان یافته است. در خور ذکر است که در این کتاب ماده تاریخ آن از قول سلیمان صباحی کاشانی چنین آمده است: (در گنبد حسین علی زیب جست زر) اما عددی که از این مصرع به دست می‌آید ۱۲۰۷ است. در برخی منابع ماده تاریخ به صورت (در گنبد حسین علی زیب یافت زر) نوشته شده۵۰ که عدد ۱۲۳۵ استخراج می‌شود که مسلماً اشتباه است. 

طلاکاری فتحعلی شاه 
فتحعلی شاه را از افرادی دانسته اند که گنبد را طلا گرفت و سال آن را ۱۲۳۲ دانسته اند۵۱ و نیز گفته شده که در سال ۱۲۲۷ دستور داد پس از تجدید بنای گنبد, طلا را تعویض کنند.۵۲ همچنین گفته اند: پس از آن که آقامحمدخان گنبد را تذهیب کرد, طلاهای او به مرور سیاه شدند; اهالی کربلا طی نامه ای به فتحعلی شاه, خواستار تجدید تذهیب شدند, شاه هم دستور تجدید طلاها را صادر کرد۵۳ و طلاهای پیشین را در گنبدهای کاظمین(علیه السلام) به کار بردند.۵۴ 
به نظر می‌رسد تذهیب گنبد به فرمان فتحعلی شاه از اساس نادرست است, زیرا: 
اولاً این امر به معنای سیاه شدن طلاهای آقامحمدخان پس از ۲۷ سال است, در حالی که طلا به این سرعت سیاه نمی‌شود و در ناسخ التواریخ طلاهای آقامحمدخان موصوف به (ناب) شده اند;۵۵ ثانیاً سپهر از نویسندگان دربار قاجار است و اگر از سوی فتحعلی شاه چنین اقدامی صورت می‌گرفت در ناسخ التواریخ ضبط می‌کرد, چنان که طلاکاری گنبد حضرت معصومه(سلام الله علیها) را گزارش کرده است;۵۶ ثالثاً به کار بردن طلای سیاه شده در بارگاه کاظمین(علیه السلام) نوعی توهین به آن دو امام بزرگوار است و اگر بگوییم خشت ها دوباره روکش شدند و طلای آنها نو شد, در این صورت لزومی نداشت آنها را به جای دیگر ببرند; رابعاً ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۷ به کربلا سفر کرد و در سفرنامه اش یادآور شده که طلای موجود در گنبد از اقدامات آقامحمدخان است,۵۷ اگر فتحعلی شاه تذهیب کرده بود وی خبر داشت و چنین نمی‌نوشت; خامساً ادیب الملک در سال ۱۲۷۲ به کربلا سفر کرد و در سفرنامه اش طلای موجود در گنبد را از آن آقامحمدخان ضبط کرده است.۵۸ احتمالاً فتحعلی شاه طلای گنبد را تعمیر کرده یا قسمت اندکی از آن را که باقی مانده بود, تکمیل کرد. 

تعمیر بارگاه با نظارت شهرستانی 
گفته شده که با نظارت سید محمد مهدی شهرستانی در سال ۱۲۵۹ بارگاه مطهر تعمیر شد.۵۹ درست است که شهرستانی تعمیرات درخور توجهی در بارگاه انجام داد, اما وی در سال ۱۲۱۶ از دنیا رفت; پس در تاریخ مذکور اشتباهی رخ داده است. 

سال مهاجرت شیخ عبدالحسین تهرانی 
سال مهاجرت شیخ عبدالحسین تهرانی ملقب به شیخ العراقین از تهران و سکونت در کربلا جهت تعمیر و آبادانی عتبات عالیات را مختلف ضبط کرده اند: (۶۰)۱۲۷۰, (۶۱) ۱۲۷۴, (۶۲) ۱۲۷۶, (۶۳) ۱۲۸۰ و(۶۴) ۱۲۸۳. 
دو تاریخ اخیر مسلّماً اشتباه است, زیرا شیخ عبدالحسین اقدامات گسترده ای از جمله طلاکاری گنبد عسکریین را انجام داد. با توجه به درگذشت او در سال ۱۲۸۶ عادتاً نمی‌تواند این امور در حدود شش سال انجام شده باشد. ظاهراً سال ۱۲۸۳ تاریخِ توسعه صحن از طرف غرب و بنای ایوان بزرگ طرف قبله است۶۵ که با ورود او به کربلا اشتباه شده. از سوی دیگر سید شفیع جاپلقی(م ۱۲۸۰) تدوین کتاب الروضة البهیه را سال ۱۲۷۸ به پایان رسانده و در خاتمه آن نوشته است که اکنون شیخ عبدالحسین مشغول تعمیر بارگاه سیدالشهدا(علیه السلام) است.۶۶ 
از میان سه تاریخ نخست ظاهراً سال ۱۲۷۰ درست است, زیرا از جمله اقدامات او طلاکاری قسمتی از گنبد سیدالشهدا(علیه السلام) یا تعمیر طلاکاری آن است۶۷ و تاریخ آن در پایین گنبد سال ۱۲۷۳ است ۶۸ و نیز در ناسخ التواریخ در ثبت وقایع سال ۱۲۷۲ و ۱۲۷۳ آمده که پیش از این شیخ عبدالحسین جهت تعمیر و توسعه عتبات عالیات به کربلا رفته است.۶۹ 
یکی از ناقلان سال ۱۲۷۰ شیخ آقابزرگ تهرانی است و شیخ عبدالحسین استاد استاد او محدث نوری است و به خبر او بیشتر می‌توان اعتماد کرد. 

منبع مالی شیخ عبدالحسین تهرانی 
در کتاب‌های مربوط به تاریخ بارگاه امام حسین(علیه السلام) تأمین هزینه اقدامات گسترده شیخ عبدالحسین را تنها از سوی ناصرالدین شاه دانسته اند یا عباراتشان به گونه ای است که این امر از آن استفاده می‌شود,۷۰ در حالی که شیخ آقابزرگ تهرانی یادآور شده است که شیخ عبدالحسین وصی امیر کبیر بود و ثلث ترکه او در اختیار شیخ عبدالحسین قرار داشت. شیخ عبدالحسین در برابر ناصرالدین شاه ایستادگی می‌کرد و تخلفاتش را گوشزد می‌کرد. ناصرالدین شاه برای خلاص شدن از دست او به وی پیشنهاد کرد که این اموال را در راه گسترش عتبات هزینه کند و بودجه اصلی او ثلث ترکه امیر کبیر بود,۷۱ هر چند شاه نیز کمک‌های مالی ای در این راه کرد و مقدار آن را پانزده هزار۷۲ و بیست هزار تومان زر مسکوک۷۳ نوشته اند. 

تجدید بنای حجره‌های صحن 
سیف الدوله در سال ۱۲۸۰ به کربلا سفر کرد و در سفرنامه خود می‌نویسد: (شیخ عبدالحسین تهرانی از جانب ناصرالدین شاه مأمور شد… حجرات صحن مطهر را دوباره ساختند, داخل حرم را تعمیر کردند).۷۴ اما ناصرالدین شاه که در سال ۱۲۸۷ به کربلا سفر کرد, سخن از تعمیر حجره ها می‌کند نه تجدید بنا, وی می‌نویسد: (… بعد رفتم دور حجرات صحن را گشتم; شیخ عبدالحسین مرحوم با پول ما تعمیر کرده است).۷۵ 

تجدید گنبد به دستور ناصرالدین شاه 
برخی منابع تجدید بنای گنبد را به ناصرالدین شاه نسبت داده اند۷۶ و سال آن را ۱۲۷۳ ذکر کرده اند.۷۷ ناصرالدین شاه سال ۱۲۸۷ به کربلا رفت و در سفرنامه اش نوشته است که بنای گنبد از آثار آقامحمدخان قاجار است.۷۸ اگر وی گنبد را از نو بنا کرده بود چنین نمی‌نوشت. 

طلاکاری گنبد توسط ناصرالدین شاه 
برخی به ناصرالدین شاه نسبت داده اند که گنبد را از نو طلاکاری کرد۷۹ و سال آن را ۱۲۷۶ نوشته اند.۸۰ چنین نقلی اشتباه به نظر می‌رسد, زیرا: 
اولاً محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در سال ۱۳۰۶ به مناسبت چهلمین سال پادشاهی ناصرالدین شاه کتاب المآثر والآثار را نوشت و در باب هفتم اقدامات عمرانی شاه را نگاشت. در این باب از طلاکاری ایوان بارگاه امام رضا(علیه السلام) و ایوان‌های کاظمین(علیه السلام) سخن رفته است, اما اشاره ای به طلاکاری گنبد سیدالشهدا(علیه السلام) به دستور شاه نشده است;۸۱ ثانیاً ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۷ به کربلا سفر کرد و در سفرنامه اش نگاشته است که طلای موجود در گنبد از آثار آقامحمدخان قاجار است.۸۲ ظاهراً نقل درست آن است که وی تنها بخشی از گنبد را طلا گرفت.۸۳ 

سال درگذشت شیخ عبدالحسین 
در کتاب تاریخ جغرافیایی کربلای معلی (صفحه‌های ۱۳۱ و ۱۴۹) سال فوت شیخ عبدالحسین تهرانی ۱۲۸۲ نوشته شده که مسلّماً اشتباه است و بر اساس نقل‌های متعدد به سال ۱۲۸۶ درگذشت.۸۴ او در سال ۱۲۸۳ صحن مطهر را گسترش داد.۸۵ 

سال زیارت ناصرالدین شاه 
در کتاب تاریخ کربلاء و حایر الحسین (ص۲۵۸) سال زیارت ناصرالدین شاه ۱۲۸۸ نوشته شده, در حالی که این تاریخ مسلماً اشتباه است و خود او در سفرنامه اش سال سفر را ۱۲۸۷ ضبط کرده است.۸۶ تاریخ فوق در تاریخ کربلاء و حایر الحسین اشتباه چاپی نیست, زیرا در آن آمده است که شیخ عبدالحسین تهرانی در سال ۱۲۸۶ دو سال قبل از سفر ناصرالدین شاه درگذشت. 
نویسنده کتاب شهر حسین (ص۴۰۸) با استناد به کتاب تاریخ کربلاء و حایر الحسین سفر ناصرالدین شاه را در سال ۱۲۸۸ دانسته است. 
تاریخ این سفر در کتاب عراق از دیدگاه سیاحان و جهانگردان (جلد ۲, صفحه ۱۵۷۱ و در جلد ۳, صفحه ۲۲۴۱) نیز به اشتباه سال ۱۲۷۸ ضبط شده است. این تاریخ نیز اشتباه چاپی نیست, زیرا در این کتاب, سفرنامه ها به ترتیب سال است و در هر دو جا سفرنامه ناصرالدین شاه پیش از سفرنامه سیف الدوله است که مربوط به سال ۱۲۸۰ می‌باشد. شاهد اشتباه بودن این تاریخ این است که ناصرالدین شاه در سفرنامه اش از محل دفن شیخ عبدالحسین تهرانی۸۷ و ملاآقای دربندی۸۸ سخن می‌گوید در حالی که آن دو در سال ۱۲۸۶ از دنیا رفته اند. 

طلاکاری گنبد در سال ۱۲۹۹ 
در کتاب تاریخ جغرافیایی کربلای معلی (ص۱۳۰) و شهر حسین (ص۳۴۶) آمده است که سال ۱۲۹۹ طلاهای گنبد زنگ زد و به دستور فتحعلی شاه طلاهای گنبد تعویض شد. اولاً گذشت که فتحعلی شاه طلاهای گنبد را تعویض نکرد, ثانیاً او سال ۱۲۵۰ درگذشت. ظاهراً این اشتباه از تاریخ جغرافیایی کربلای معلی به شهر حسین راه یافته است. 

طلاکاری مناره ها 
گفته شده تاجری به نام عبدالجبار در سال ۱۳۰۹ به کربلا رفت و نصف بالایی مناره شرقی و همه مناره غربی را طلا گرفت. سپس شخصی هندی وجوهی را پرداخت تا نیمه باقی مانده از مناره شرقی طلاکاری شود.۸۹ همچنین گفته شده سید طاهر سیف الدین هندی در سال ۱۳۶۰ دو مناره را از سطح بام تا بالا طلاکاری کرد.۹۰ 
ظاهر عبارات فوق این است که مناره ها تا سال ۱۳۰۹ یا ۱۳۶۰ تذهیب نشده بود, در حالی که ناصرالدین شاه سال ۱۲۸۷ به کربلا رفت و در سفرنامه اش چنین نوشته است: 
(طلای مناره ها که از نصف به بالاست از زن خاقان مرحوم (فتحعلی شاه) از دختر مصطفی خان عمو [است]).۹۱ 
پیش از ناصرالدین شاه, ادیب الملک و سیف الدوله به ترتیب در سال‌های ۱۲۷۳ و ۱۲۸۰ به کربلا رفتند و در سفرنامه‌های خود از طلا بودن مناره ها خبر داده اند.۹۲ 
بعید نیست عبدالجبار تنها نیمه پایین مناره غربی را تذهیب کرده و نیمه پایین مناره شرقی را شخص هندی تذهیب کرده باشد. 

سال تخریب منارةالعبد 
منارةالعبد از آثار باستانی باشکوه بود که تاریخ بنای آن را سال ۷۶۷ نوشته اند.۹۳ در قرن چهاردهم به دستور وزیر اوقاف عراق تخریب شد و علت واقعی آن به درستی معلوم نیست. در کتاب تاریخ العراق بین الاحتلالین (ج۴, ص۱۱۶) سال تخریب آن ۱۳۵۶ ضبط شده که اشتباه است. در این سال, سلطان طاهر سیف الدین هندی مناره غربی بارگاه را که مایل شده بود تخریب کرد و از نو بنا کرد.۹۴ در تراث کربلاء (ص۵۶) سال ۱۳۵۷ ضبط شده که این نیز اشتباه است. تاریخ تخریب منارةالعبد سال ۱۳۵۴ است و ماده تاریخ‌های متعدّد برای آن گفته اند.۹۵ 

تجدید گنبد در سال ۱۳۷۱ 
در کتاب تاریخ مرقد الحسین و العباس (صفحه ۹۱) آمده است که در سال ۱۳۷۱ گنبد تجدید بنا شد. اگر چنین اتفاق مهمی افتاده بود در کتاب‌های متعدد دیگر که نویسندگان آنها در آن عصر می‌زیسته اند درج می‌شد, حال آن که چنین نیست.

 

پی نوشت:
۱. عبدالجواد کلیددار, تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۱۵۱(مطبعة المعارف, بغداد, ۱۳۶۸ق). 
۲. دایرة المعارف الحسینیه, ج ۱, ص ۲۴۹(محمدصادق محمد کرباسی, تاریخ المراقد, چاپ اول, لندن, ۱۴۱۹). 
۳. همان, ص ۲۵۰ و ر. ک: محمدحسن مصطفی آل کلیدر, مدنیة الحسین, سلسله ۱, ص ۲۰, پاورقی(چاپ اول, مطبعة النجاح, بغداد, ۱۳۶۷ق); عمادالدین اصفهانی, تاریخ جغرافیایی کربلای معلی, ص ۱۷۶; سلمان هادی آل طعمه,تاریخ مرقد الحسین و العباس, ص ۷۱ و ۸۷(چاپ اول, مؤسسة الاعلمی, بیروت, ۱۴۱۶ق); محمدباقر مدرس, شهرحسین, ص ۱۶۰ (چاپ اول, تبریز, ۱۳۵۳ش); دایرةالمعارف تشیع, ج ۱, ص ۷۴(چاپ دوم, بنیاد شط, ۱۳۷۱); محمد صحتی سردرودی, سیمای کربلا, ص ۸۰(چاپ دوم, ۱۳۷۳). 
۴. موسوعة العتبات المقدسه, ج ۸, ص ۲۵۸(چاپ دوم, مؤسسة الاعلمی, ۱۴۰۷ق). 
۵. ابوالفرج اصفهانی, مقاتل الطالبیین, ص ۴۷۸(تحقیق کاظم مظفر, چاپ دوم, المطبعة الحیدریة, نجف). 
۶. تاریخ طبری, ج ۷, ص ۳۳۸(مؤسسة الاعلمی, بیروت). 
۷. تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۱۹۴. 
۸. تاریخ طبری, ج ۷, ص ۳۶۵; مسعودی, مروج الذهب, ج ۴, ص ۱۳۵(تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید, چاپ چهارم, السعاده, مصر, ۱۳۸۵ق); ابن اثیر,الکامل فی التاریخ, ج ۴, ص ۳۵۵ (تحقیق علی شیر, چاپ اول, دار احیاء التراث العربی, بیروت, ۱۴۰۸ق); ابن کثیر, البدایه والنهایه, ج ۱۰, ص ۳۴۷(تحقیق علی شیری, چاپ اول, دار احیاء التراث العربی, بیروت, ۱۴۰۸ق); محمد بن شاکر کتبی, وفیات الاعیان, ج ۳, ص ۳۶۵(تحقیق احسان عباس, دار صادر, بیروت, ۱۹۷۲م); ابوالفداء عمادالدین اسماعیل, المختصر فی اخبار البشر, ج ۲, ص ۳۸ (مکتبة المتنبی, قاهره); فوات الوفیات, ج ۱, ص ۲۹۱ و ۲۹۲. 
۹. شهر حسین, ص ۲۱۷. 
۱۰. مقاتل الطالبیین, ص ۳۹۵; امالی شیخ طوسی, ص ۳۲۶ و ۳۲۷(تحقیق مؤسسة البعثة, چاپ اول, دارالثقافه, قم, ۱۴۱۴ق); مناقب ابن شهر آشوب, ج ۳, ص ۲۲۱(نجف, ۱۳۷۶ق). 
۱۱. امالی شیخ طوسی, ص ۳۲۵. 
۱۲. تاریخ طبری, ج ۷, ص ۳۶۵; البدایه والنهایه, ج ۱۰, ص ۳۴۷; مروج الذهب, ج ۴, ص ۱۳۵; الکامل فی التاریخ, ج ۴, ص ۳۱۸; وفیات الاعیان, ج ۳, ص ۳۶۵; المختصر فی اخبار البشر, ج ۲, ص ۳۸; فوات الوفیات, ج ۱, ص ۲۹۱. 
۱۳. امالی شیخ طوسی, ص ۳۲۸. 
۱۴. همان. 
۱۵. مجلسی, بحار الانوار, ج ۴۵, ص ۳۹۷(چاپ دوم, مؤسسة الوفاء, بیروت, ۱۴۰۳ق). 
۱۶. شهر حسین, ص ۲۰۶. 
۱۷. مقاتل الطالبیین, ص ۳۹۵. 
۱۸. محمدحسن مصطفی آل کلیدر, مدینة الحسین, سلسله ۲, ص ۹۷ و ۹۸(مطبعة شرکت سپهر, ایران, ۱۳۶۸ق). 
۱۹. ر. ک: دایرة المعارف الحسینیه, ج۱, ص۲۹۲(تاریخ المراقد). 
۲۰. سید عبدالحسین کلیددار آل طعمه, بغیة النبلاء, ص ۱۷(تحقیق عادل کلیدر, مطبعة الارشاد, بغداد). 
۲۱. سید بن طاووس, فرحة الغری, ص ۱۳۲(منشورات رضی, قم). 
۲۲. الکامل فی التاریخ, ج ۵, ص ۶۳۵; ابن جوزی, المنتظم, ج ۱۵, ص ۱۲۰(تحقیق محمد عبدالقادر عطا و…, چاپ اول, دارالکتب العلمیه, بیروت, ۱۴۱۲ق); البدایه و النهایه, ج ۱۲, ص ۶. 
۲۳. تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۱۷۴ و ۲۱۵; شهر حسین, ص ۲۶۱. 
۲۴. مناقب ابن شهر آشوب, ج ۳, ص ۲۲۰; بحار الانوار, ج ۴۵, ص ۴۰۱. 
۲۵. منتظم, ج ۱۷, ص ۳۰۴. 
۲۶. رحلة ابن بطوطه, ص ۲۲۱(دار بیروت, ۱۴۰۵ق). 
۲۷. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۳۰; شهر حسین, ص ۲۸۳. 
۲۸. نزهة اهل الحرمین, ص ۳۳; دایرة المعارف تشیع, ج ۱, ص ۷۵; تاریخ جغرافیایی کربلای معلی, ص ۱۳۵ و ۱۶۲. 
۲۹. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۳۷. 
۳۰. خواند میر, تاریخ حبیب السیر, ج ۴, ص ۴۹۴(چاپ دوم, تهران, ۱۳۵۳ش); جهانگشای خاقان, ص ۲۹۲ (مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان, ۱۳۶۴); اسکندر بیگ, تاریخ عالم آرای عباسی, ج ۱, ص ۵۸(چاپ دوم, انتشارات امیرکبیر, تهران, ۱۳۵۰ش). 
۳۱. بغیةالنبلاء, ص ۷۶; تاریخ جغرافیایی کربلای معلی, ص ۱۵۰; دایرةالمعارف تشیع, ج ۱, ص ۷۶; شهر حسین, ص ۴۰۰; تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۵۴; تاریخ مرقد الحسین و العباس, ص ۹۰. 
۳۲. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۳۸. 
۳۳. شهرحسین, ص ۳۲۵ و ۳۲۶; محمد کلباسی حایری, تاریخچه کربلا, ص ۷۶ و ۷۷(قم). 
۳۴. شهر حسین, ص ۳۲۵; موسوعة العتبات المقدسه, ج ۸, ص ۲۰۱; بغیة النبلاء, ص ۷۶. 
۳۵. تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۵۴. 
۳۶. تاریخ جغرافیایی کربلای معلی, ص ۱۱۷; شهر حسین, ص ۴۶۸ و ۴۶۹. 
۳۷. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۳۸; دایرة المعارف تشیع, ج ۱, ص ۷۶; بغیة النبلاء, ص ۱۶۷; شهر حسین, ص ۳۲۵ و ۳۲۶. 
۳۸. مدینة الحسین, سلسله ۲, ملحق مستدرکات سلسله ۱, ص ج. 
۳۹. بغیة النبلاء, ص ۱۶۸; مدینة الحسین, سلسله ۲, ملحق مستدرکات سلسله ۱, صفحه ج; تاریخ جغرافیایی کربلای معلی, ص ۱۱۳; شهر حسین, ص ۴۶۸ و ۴۶۹. 
۴۰. تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۵۴; تاریخ مرقد الحسین و العباس, ص ۹۰. 
۴۱. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۳۸. 
۴۲. شهر حسین, ص ۳۲۵. 
۴۳. تاریخ مرقد الحسین و العباس, ص ۹۰. 
۴۴. ماضی النجف و حاضرها, ج ۱, ص ۲۲۲; شهر حسین, ص ۳۲۸. 
۴۵. تاریخ محمدی (احسن التواریخ), ص ۲۰۳ ـ ۲۰۶. 
۴۶. ناسخ التواریخ, تاریخ قاجاریه, ج ۱, ص ۶۱; مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۳۹; شهر حسین, ص ۴۰۲. 
۴۷. تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۵۵; تحفة العالم, ج ۱, ص ۳۰۸; بغیة النبلاء, ص ۷۶; دایرة المعارف تشیع, ج ۱, ص ۷۶;سلمان هادی طعمه, تراث کربلاء, ص ۴۵چاپ دوم, مؤسسة الاعلمی, بیروت, ۱۴۰۳ق). 
۴۸. تاریخ مرقد الحسین و العباس, ص ۹۰. 
۴۹. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۳۹. 
۵۰. ناسخ التواریخ, تاریخ قاجاریه, ج ۱, ص ۶۱. 
۵۱. شهر حسین, ص ۴۰۲; مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۳۹و ۴۰. 
۵۲. تاریخ مرقد الحسین والعباس, ص ۹۰. نویسنده در صفحه بعد می‌نویسد که این دستور مربوط به سال ۱۲۵۰ است. 
۵۳. سید جعفر آل بحرالعلوم, تحفة العالم, ج ۱, ص ۳۰۸(مکتبة الصادق, تهران, ۱۴۰۱ق); تراث کربلاء, ص ۴۵. 
۵۴. تحفة العالم, ج ۱, ص ۳۰۸; تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۵۵ و ۲۵۶; شهر حسین, ص ۴۰۲ و ۴۰۳. 
۵۵. محمدتقی لسان الملک سپهر, ناسخ التواریخ (تاریخ قاجاریه) ج ۱, ص ۶۱(به اهتمام جمشید کیانفر, چاپ اول, انتشارات اساطیر, ۱۳۷۷ش). 
۵۶. همان. 
۵۷. شهریار جاده ها, ص ۱۲۱(به کوشش محمدرضا عباسی و پرویز بدیعی, سازمان اسناد ملی, تهران, ۱۳۷۲ش). 
۵۸. سفرنامه ادیب الملک به عتبات, ص ۱۵۹(تحقیق مسعود گلزاری, چاپ اول, انتشارات دادجو, تهران, ۱۳۶۴). 
۵۹. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۴۱. 
۶۰. شیخ آقا بزرگ تهرانی, الکرام البرره, ج ۲, ص ۷۱۴(دار المرتضی, مشهد, ۱۴۰۴ق); تاریخ المشهد الکاظمی, ص۱۰۴;محمدحسن آل یاسین, تاریخ حرم کاظمین(ترجمه تاریخ المشهد الکاظمی), ص ۹۵ـ ترجمه غلامرضا اکبری, کنگره جهانی حضرت رضا(علیه السلام), ۱۳۷۱. 
۶۱. محمدعلی مدرس, ریحانة الادب, ج ۳, ص ۳۲۹(چاپ سوم, خیام, تهران, ۱۳۶۹ش); تاریخ جغرافیایی کربلای معلی, ص ۱۳۷. 
۶۲. تحفة العالم, ج ۱, ص ۳۰۸;محمدمهدی موسوی, احسن الودیعه, ج ۱, ص ۶۲(چاپ دوم, نجف, ۱۳۸۸ق); تراث کربلاء, ص ۴۶; تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۵۷; شهر حسین, ص ۴۰۶; تاریخچه کربلا, ص ۸۵; تاریخ جغرافیایی کربلای معلی, ص ۱۳۱. 
۶۳. سید محسن امین, اعیان الشیعه, ج ۱, ص ۴۳۹(تحقیق سید حسن امین, دارالتعارف, بیروت, ۱۴۰۶ق). 
۶۴. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۴۱. 
۶۵. شهر حسین, ص ۴۸۱. 
۶۶.احسن الودیعه, ج ۱, ص ۶۰. 
۶۷. احسن الودیعه, ج ۱, ص ۶۲; تحفة العالم, ج ۱, ص ۳۰۸. 
۶۸. تراث کربلاء, ص ۴۶. 
۶۹. ناسخ التواریخ (تاریخ قاجاریه) ج ۳, ص ۱۳۴۲. 
۷۰. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۴۱; ناسخ التواریخ (تاریخ قاجاریه) ج ۳, ص ۱۳۴۲; احسن الودیعه, ج ۱, ص ۶۰; المآثر و الآثار, ص ۵۴; ریحانة الادب, ج ۳, ص ۳۲۹; تحفة العالم, ج ۲, ص ۳۰۸; تاریخ کربلاء و حایرالحسین, ص ۲۵۷; شهر حسین, ص ۴۰۶; تاریخچه کربلا, ص ۸۵ و ۸۶. 
۷۱. الکرام البرره, ج ۲, ص ۷۱۳و۷۱۴. 
۷۲. ناسخ التواریخ (تاریخ قاجاریه), ج ۳, ص ۱۵۱۴. 
۷۳. همان, ص ۱۳۴۲. 
۷۴. سیف الدوله سلطان محمد, سفرنامه سیف الدوله, ص ۳۲(تحقیق علی اکبر خداپرست, چاپ اول, نشر نی, ۱۳۶۴ش). 
۷۵. شهریار جاده ها, ص ۱۱۶. 
۷۶. سفرنامه سیف الدوله, ص ۲۳۲. 
۷۷. تراث کربلاء, ص ۴۶ و ۵۸; تاریخ مرقد الحسین والعباس, ص ۹۱. 
۷۸. شهریار جاده ها, ص ۱۲۱. 
۷۹. ریحانة الادب, ج ۳, ص ۳۲۹; احسن الودیعه, ج ۱, ص ۶۲; تحفة العالم, ج ۲, ص ۳۰۸; دایرةالمعارف تشیع, ج۱, ص ۷۶; تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۵۷; تاریخ جغرافیایی کربلای معلی, ص ۱۳۱. 
۸۰. شهر حسین, ص ۴۰۶. 
۸۱. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه, المآثر و الآثار, ص ۵۴(چاپ سنگی, کتابخانه سنگی). 
۸۲. شهریار جاده ها, ص ۱۲۱. 
۸۳. تراث کربلاء, ص ۴۶; تاریخ مرقد الحسین والعباس, ص ۹۱. 
۸۴. الکرام البرره, ج ۲, ص ۷۱۴; اعیان الشیعه, ج ۷, ص ۴۳۸. 
۸۵. تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۵۸; شهر حسین, ص ۴۸۱; تاریخ مرقد الحسین و العباس, ص ۹۱; مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۴۱ ـ ۴۲. 
۸۶. شهریار جاده ها (سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات عالیات). 
۸۷. هارون و هومن, عراق از دیدگاه سیاحان و جهانگردان, ج ۲, ص ۱۵۷۳(چاپ اول, انتشارات گوهر منظوم, تهران, ۱۳۸۳ش). 
۸۸. همان, ص ۱۵۷۵. 
۸۹. مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۴۳; بغیة النبلاء, ص ۱۶۶. 
۹۰. تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۶۰; شهر حسین, ص ۴۷۱. 
۹۱. شهریار جاده ها, ص ۱۲۱. 
۹۲. سفرنامه ادیب الملک به عتبات, ص ۱۵۹; سفرنامه سیف الدوله, ص ۲۳۱. 
۹۳. تاریخ کربلاء وحایر الحسین, ص۲۳۳; مدینة الحسین, سلسله ۱, ص ۳۴. 
۹۴. تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۵۹; تاریخ مرقد الحسین والعباس, ص ۱۸۱و ۱۸۲. 
۹۵. تاریخ کربلاء و حایر الحسین, ص ۲۳۰ ـ ۲۳۳ و ۱۶۸; تاریخ مرقد الحسین والعباس, ص ۱۸۱ و۱۸۲; شهر حسین, ص ۴۶۰ ـ ۴۶۳.
به نقل از پایگاه خبری المذهب
 



پایگاه خبری المذهب