- حِمْیَری أُشهِدُ بِاللَّه و الآیِه/و اللَّهُ عمّا قُلتُه سایلُ/ إنَّ علیّ‏بنَ أبی‏طالبٍ/لَخیرُ ما حافٍ و ما ناعلُ/ “به خدا و نعمتهایش سوگند -و البته خدا از آنچه می‏گویم مرا بازخواست خواهد کرد-”//، “که علی‏بن ابی‏طالب بهترین مردمان پابرهنه و کفش‏پوش است”//.

- حِمْیَری ألَمْ‏یَکُ خیرَهُم أهلاً و وُلْداً/و أفضلَهُم مَعالاً یُنْکِرونا/ أَلم‏یکُ أهلُه خیرَ الأنامِ/و سِبطاهُ رییسَ الفایزینا/ “مگر علی از نظر خانواده و فرزند بهترین آنان و از نظر والایی‏ها برترین آنها نیست، پس چرا سخن ما را انکار می‏کنند”/؟ “مگر خاندان او بهترین خلایق و دو فرزند او رییس رستگاران نیستند”/؟

-جمیل‏بن درّاج (یکی از راویان حدیث) گوید: ابوهاشم سیّد حِمْیَری - رحمه الله - مضمون این خبر را برای من به نظم کشید: قَولُ علی لِحارثٍ عَجَبُ/کَمْ ثَمَّ اُعْجوبَةً لَهُ حَمَلا/ یا حارِ همدانَ مَن یَمُتْ یَرَنی/مِن مؤمنٍ اَو منافقٍ قُبُلا/ یَعْرِفُنی طَرْفُهُ وَ اَعْرِفُهُ/بِنَعْتِهِ وَ اسْمِهِ و ما عَمِلا/ وَ اَنْتَ عِنْدَ الصِّراطِ تَعْرِفُنی/فَلاتَخَفْ عَثْرَةً و لاَ زَلَلا/ اَسْقیکَ مِنْ بارِدٍ عَلی ظَمَأٍ/تَخالُهُ فِی الْحَلاوَةِ الْعَسَلا/ اَقولُ لِلنّارِ حینَ تُوقَفُ لِل/-عَرْض دَعیهِ لاتَقْربِی الرَّجُلا/ دَعیهِ لاتَقْرَبیهِ اِنَّ لَهُ/حَبْلاً بِحَبْلِ الْوَصی مُتَّصِلا/(امالی شیخ مفید - رحمه الله - / ۳؛ امالی شیخ طوسی - رحمه الله - ۲ / ۲۳۸، بحارالانوار ۶ / ۱۷۸ و ۳۹/۲۳۹.) 
باید دانست که این حدیث شریف دلالت دارد بر آنکه این ابیات سروده سید حمیری - رحمه الله - است. محدث قمی - رحمه الله - نیز در “الکنی و الالقاب” ۲ / ۱۰۵ گوید: “سید حمیری - رحمه الله - مضمون این خبر را به نظم کشیده‏است”. و شاید توهّم راویان و بسیاری از محققان که این شعر را به علی - علیه السلام - نسبت می‏دهند از آنجا ناشی شود که بیت اول آن مشهور نیست حتی علامه مامقانی - رحمه الله - در کتاب رجال خود آن را نقل نکرده‏است، و نیز ابن ابی‏الحدید در این مورد به اشتباه افتاده و در “شرح نهج‏البلاغة” ۱/۲۹۹ گوید: “شیعیان شعری را از آن حضرت روایت کرده‏اند که به حارث همدانی فرمود...”.) “این گفتار علی علیه السلام به حارث عجیب است و چه عجایبی را حارث از حضرتش تحمل کرد!: ای حارث هَمْدانی هر که بمیرد از مؤمن و منافق مرا رویاروی می‏بیند، دیدگان او مرا می‏شناسد و من نیز او را به وصف و نام و عمل می‏شناسم. و تو در نزد صراط مرا می‏شناسی، پس از هیچ لغزشی بیم مدار. تو را در حال تشنگی شربت سردی بنوشانم که آن را در شیرینی عسل پنداری. من به آتش دوزخ هنگامی که آن را برای عرضه بر دوزخیان بازمی‏دارند گویم: این مرد را رها کن و به او نزدیک مشو؛ رهایش کن و به او نزدیک مشو، که ریسمان او به ریسمان وصی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم متصل است”. از کتابهای رجال و شرح حالها و احادیث گذشته برمی‏آید که حارث اعور هَمْدانی از دوستان خالص علی علیه السلام بوده که در راه ولایت محنتها و مصیبتها دیده و در راه سرور و مولای خود از مردم رذل و کینه‏توز آزارها کشیده‏است تا آنجا که با حال رنجوری عصازنان و افتان و خیزان خدمت مولایش رسیده و از دردها و گرفتاریهایش شکایت نموده‏است. و چون علی علیه السلام دوست خود را اندوهگین و غمزده دید او را تسلّی بخشید و او را به دیدار و معرفت خود در چهار موقف خطرناک و هولناک قیامت، یعنی هنگام مرگ و نزد صراط و حوض کوثر و هنگام مقاسمه، بشارت داد.

-حِمْیَری: وَ لَدَی الصِّراطِ تَری عَلِیّاً واقِفاً / یَدْعُو اِلَیْهِ وَلِیَّهُ الْمَنْصُورا / اَللَّهُ اَعْطی ذا عَلیّاً کُلَّهُ / وَ عَطاءُ رَبّی لَمْ‏یَکُنْ مَحْظُورا / (مناقب ابن‏شهرآشوب ۲ / ۱۵۷.)) “و در نزد صراط علی را بینی که ایستاده و دوست مورد حمایتش را نزد خود فرامی‏خواند. خداوند همه این مقامات را به علی بخشیده‏است، و بخشش پروردگار من بازداشتنی نیست”.

 

//



سایت فطرت