برخی از ویژگیهای حضرت علی علیه السلام در گوشه ای از بیانات سبط بن جوزی

- علّامه سبط ابن‏جوزی در حقیقت محمّدیّه و علویه علیهما السلام - چنین روایت کرده است: علی علیه السلام در خطبه‏ای پس از حمد و ثنا چنین فرمود: آن‏گاه که خدا خواست آفریدگان را بیافریند و موجودات را ایجاد کند آفریدگان را پیش از گستردن زمین و برافراشتن آسمانها در صورتی برپا داشت، سپس نوری را از نور عزت خویش افاضه کرد و پاره‏ای از پرتو آن نور درخشید و بالا رفت، آن‏گاه در آن صورت گرد آمد، و در آن صورت هییت پیامبر ما صلی الله علیه و آله و سلم بود، خداوند به او خطاب فرمود که تویی برگزیده و نزد توست ودیعه‏گاه انوار، و تویی برگزیده و انتخاب شده و پسندیده، به خاطر توست که زمین را فرو نهم، آسمان را برافرازم، آب را جاری سازم، پاداش و کیفر و بهشت و دوزخ را قرار دهم، خاندان تو را پرچم هدایت کنم، و در باطن آنان از اسرار خود به ودیعه نهم آن‏گونه که دیگر هیچ مطلب دقیقی بر آنان مشکل نشود و هیچ امر پنهانی از نظر آنان پوشیده نماند، و آنان را حجت خود بر آفریدگانم و آگاه‏کنندگان بر قدر و عظمتم و آگاهان از اسرار گنجینه‏هایم قرار دهم. سپس خدای سبحان بر پروردگاری و یگانگی خود و بر این که امامت در میان آنان و نور با آنان است از مردم گواهی و اقرار گرفت. آن‏گاه خداوند خلیفه را در غیب خویش پنهان ساخت و او را در علم پوشیده خود مخفی داشت، و عالمها را آفرید و آب را به جریان انداخت و کفها را بر روی آب برآورد و دود و بخار را برانگیخت، پس عرش او بر روی آب برآمد. آن‏گاه فرشتگان را از انوار و انواعی که آفریده بود ایجادکرد، آن‏گاه زمین و موجودات در آن را خلق کرد. آن‏گاه نبوت پیامبر و برگزیده‏اش محمّد صلی الله علیه و آله و سلم را به توحید خویش قرین ساخت، پس آسمانها و زمین و فرشتگان و عرش و کرسی و خورشید و ماه و ستارگان و موجودات روی زمین همه به نبوت او گواهی دادند. و چون آدم را آفرید فضل او را برای فرشتگان آشکار نمود و آن علومی را که در گذشته به او اختصاص داده‏بود به آنان نشان داد و او را محراب و قبله فرشتگان قرار داد، آنان هم به او سجده کردند و حق او را شناختند. سپس حقیقت آن نور و مکنون آن سرّ را برای آدم روشن ساخت. چون روزگار آدم سرآمد چیزی در او به ودیعه نهاد و آن چیز پیوسته از اصلاب گرانقدر به ارحام پاکیزه انتقال می‏یافت تا به عبدالمطلب رسید و از او به عبداللَّه و سپس به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم انتقال یافت، آن‏گاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مردم را در ظاهر و باطن (به آن نور) فراخواند و در نهان و آشکار دعوت نمود. پس ما نور آسمانها و زمین، و کشتی نجات هستیم، و علم پوشیده در میان ماست، و بازگشت امور به ماست.(تذکرة الخواص / ۱۳۰.)
 


- و از روایتی که سبطابن‏جوزی نقل کرد که:"خداوند پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم را محراب و قبله فرشتگان ساخت و آنان به او سجده کردند و حقّ حضرتش شناختند، آن‏گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مردم را در نهان و آشکار دعوت نمود"، به دست خواهد آورد که علی علیه السلام نیز قبله و محراب فرشتگان بوده و آن حضرت نیز مردم را در نهان و آشکار دعوت نموده است، زیرا که هر دو از یک پستان شیر خورده‏اند. - سبط ابن‏جوزی گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده‏است: صدّیقان سه نفرند: حِزقیل مؤمن آل فرعون، حبیب نجّار مؤمن آل یاسین، و علی‏بن ابی‏طالب که برترین آنهاست. و چون حزقیل مانند یوشع یکی از پیامبران بنی‏اسراییل بوده‏است پس معلوم می‏شود علی علیه السلام از پیامبران بنی اسراییل افضل است.(تذکرةالخواص / ۵۲.)

- علاّمه سبط ابن‏جوزی گوید: مؤمنان به زنبور عسل مانند، زیرا زنبور عسل چیز پاکیزه می‏خورد و چیز پاکیزه می‏نهد، و علی امیرمؤمنان است.(تذکرة الخواص / ۵.)

- علّامه سبط ابن‏جوزی گوید: او را بطین گویند، زیرا باطنش سرشار از علم بود، او خود می‏گفت:"اگر برایم بالشی تا کنند (بر آن نشینم و) همانا در تفسیر بسم‏اللَّه الرحمن الرحیم برابر یک بار شتر مطلب گویم". و او را انزع گویند، زیرا از شرک بریده بود.(تذکرةالخواص / ۴.)

- سبط ابن‏جوزی گوید: “چون آیه ندع ابناءنا و ابناءکم نازل شد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم علی و فاطمه و حسن و حسین - علیهم السلام - را فراخواند و گفت: خداوندا، اینان اهل منند”. و عین همین عبارت را ابوحیّان اندلسی و احمد حنبل و گنجی شافعی آورده‏اند.(تذکرة الخواص / ۱۸.)(البحر المحیط ۲ / ۴۷۹.)(مسند ۱ / ۱۸۵.)(تذکرة الخواص / ۱۸.) این اقوالی که در شأن نزول آیه آوردیم قطره‏ای از دریا و ذره‏ای از صحرای بی‏کران است. برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به کتاب “احقاق‏الحق” ۳/۷۹-۴۶. 

- علّامه سبط ابن‏جوزی در داستان بنی‏ولیعه (قومی از عرب) از انس آورده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بنی‏ولیعه یا دست برمی‏دارند یا مردی را که مانند نفس خودم است به سوی آنان گسیل می‏دارم که امر مرا در میان آنان اجرا کند، با جنگجویان بجنگد و فرزندان را اسیر کند. ابوذر گفت: ناگاه سردی کف دست عمر را بر پشت خود احساس کردم که گفت: به نظر تو مرادش کیست؟ گفتم: مرادش تو نیستی، بلکه مردی است که کفش خود را پینه می‏زند، علی‏بن ابی‏طالب.(تذکرة الخواص / ۳۹.)

- سبط ابن‏جوزی گوید: آن حضرت فرمود: مرا از راههای آسمانها بپرسید که من به آنها از راههای زمینها داناترم؛ و اگر پرده برداشته شود بر یقین من افزوده نخواهد شد.(تذکرة الخواص / ۱۷.)



برخی از ویژگیهای حضرت علی علیه السلام در گوشه ای از بیانات سبط بن جوزی