علامه فخرالمحققین

محمد بن حسن بن یوسف معروف به فخر المحققین، فخر الدین و فخر الاسلام، در بیستم جمادی الاول سال 682 هجری قمری در شهر حله عراق به دنیا آمد. پدر بزرگوارش علامه حلی از بزرگ‏ترین علمای شیعه به حساب می‏آید.

مقام علمی

جناب فخرالمحققین از همان کودکی مشغول تحصیل علوم نقلی و عقلی شد و نزد پدر علامه‏اش فقه و کلام و فلسفه و اصول و منطق را آموزش دید، تا جایی که تا سن بلوغ دیگر از کسب علم بی‏نیاز به نظر می‏رسید. باید گفت که محمد جز پدر استاد دیگری ندیده است. بنا بر اقوال بسیاری از تاریخ نویسان جناب فخرالدین در ده سالگی به اجتهاد رسیده است و همچنین حافظ قرآن کریم نیز شد.

اما شاگردان ایشان همگی از اعاظم روزگار بودند از جمله آنان: شهید اول، فاضل مقداد، سید بدر الدین مدنی، شیخ احمد بحرانی، سید حیدر آملی، سید تاج الدین حسنی، سید تاج الدین ابن معیه، ظهیر الدین فرزند گرامیش و دیگر بزرگان.

اما تالیفات این مرد بزرگ نیز در علوم مختلف می‏باشد که به برخی از این کتابها اشاره خواهیم داشت: ایضاح الفواید در شرح کتاب قواعد علامه حلی، تحصیل النجاه در شرح کتاب نهج المسترشدین، شرح مبادی الاصول، غایه السیول، ثبات الفواید در شرح اشکالات القواعد، جامع القواید، حاشیه بر ارشاد الاذهان، الکافیه الوافیه، منبع الاسرار، مناسک حج، رساله فخریه، المسائل المظاهریه، واجبات الصلوة الثمانیه و کتابهای دیگر.

در کلام بزرگان

شهید اول که از شاگردان مبرز ایشان بوده است درباره فخرالمحققین می‏گوید:"شیخ امام سلطان العلماء و منتهی الفضلاء و النبلاء، خاتم المجتهدین، فخر الملة ‏و الدین،ابو طالب محمد فرزند شیخ امام سعید جمال الدین بن مطهر خداوند عمر گرانبهای او را دراز گرداند و از پیشامدهای سوء زمانه نگه دارد."

قاضی نور الله شوشتری می‏نویسد:"فخر المحققین‏ محمد در علوم عقلی و نقلی محققی نحریر بود و در علو فهم و فطرت مدققی بی‏نظیر."

علامه حلی پدر گرامی فخرالدین درباره فرزندش در جای جای کتابهای خود اینگونه می‏گوید:"خداوند مرا فدای او گرداند و از بدیها دور بدارد."

همچنین علامه حلی در آغاز کتاب الفین این‏گونه از فرزندش یاد می‏کند:"من به خواهش فرزند عزیزم محمد که خداوند امور دنیا وآخرت او را اصلاح گرداند، چنانکه او نیز نسبت ‏به پدر و مادرش از هر گونه احترام و خدمتگزاری مضایقت ندارند، و امیدوارم که خداوند، سعادت دو جهان را به او روزی‏ کند. چنانکه او هم در به کار بستن نیروی عقلی و حسی خود از من اطاعت نموده و با گفتار و کردار خویش موجبات خوشنودی مرا فراهم کرده است و ریاست ظاهری و معنوی را یکجا به او موهبت کند، چه که وی به اندازه یک چشم به هم زدن نافرمانی برمن ننموده. این کتاب را املاء نمودم... خداوند او را از هر خطری نگهدارد و هرگونه بدی و زشتی را از وی برطرف‏ سازد و به آرزوهایی که دارد نایل گرداند و شر دشمنانش را از او دور کند."

علامه حلی در مقدمه کتاب قواعدش نیز از فرزندش بسیار تمجید می‏کند و می‏گوید:"این کتاب را به خواهش دوست‏ترین مردم نسبت‏ به خود و عزیزترین آنها، یعنی فرزند عزیزم محمد تصنیف کردم. خداوند عمر او را دراز گرداند تا با دست‏ خود مرا به خاک سپارد و برایم طلب آمرزش کند، چنانکه من نیز خالص‏ترین دعای خود را برای ترقیات او می‏نمایم. و نیز به وی سفارش اکید نموده که هر یک از کتب مرا که‏ ناقص بماند، او تمام کند."

وفات

فخر المحققین بعد از هشتاد و نه سال عمر بابرکت در پانزدهم جمادی الثانی سال 771 هجری قمری از دنیا رفت.

محل دفن این مرد بزرگ دقیقا معلوم نیست ولی برخی گفته‏اند ایشان در حله از دنیا رفته است و پیکر مطهرش به نجف اشرف برده شده و در نزدیکی مرقد پدر گرامیش دفن شده است.

منابع

ریحانةالادب، محمدعلی مدرس تبریزی، تهران، چاپخانه شفق.

ترجمه روضات الجنات، محمد باقر ساعدی، تهران، کتاب‏فروشی اسلامیه.

ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، عبدالله افندی، مشهد، آستان قدس رضوی.

نویسنده: سید محمد ناظم‏زاده قمی



سایت ابنا