ضرورت مهدی شناسی

«مَن مَاتَ وَ لَم یَعرِف إِمامَ زمانِهِ مَاتَ میتَه جاهِلِیَّه؛ پیامبر اعظم: هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد, به مرگ جاهلیت مرده است.» 
پرسید: منظور از شخصی از امام صادق جاهلیت (در این گونه احادیث)، جهل مطلق نسبت به همه چیز است یا فقط جهل نسبت به شناخت امام است؟ آن حضرت فرمود:«جاهِلیه کُفرٍ وَ نِفاقٍ وَ ضَلالٍ؛ منظور، جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی است». 
براساس این حدیث شریف که متواتر بین شیعه و سنی است، شناخت امام معصوم زمان، شرط خروج و نجات از جاهلیت و رمز ورود به دایره اسلام است و اگر کسی امام زمان خود را نشناسد، در واقع از گمراهی زمان جاهلیت خارج نشده و از دین و آیین اسلام بهره ای نبرده است. 
مرگ جاهلی، به معنای مردن بدون شناخت خداوند و رسول اوست، و کسی که بدون معرفت امام زمان خویش بمیرد، گویا که به مرگ جاهلی یعنی بدون شناخت خدا و رسول او مرده است؛ گوییا هیچ بویی از اسلام (توحید، نبوت و دیگر معارف اسلامی) به مشامش نرسیده است. 
بدین سان اگر معرفت منتهی نشود، فایده ای برای انسان نخواهد داشت و خدا و رسول او به معرفت امام زمان او را از جاهلیت نجات نخواهد بخشید. در واقع معرفت ظاهری خدا و رسول که به معرفت نینجامد، معرفتی بی فایده، بی اصل و ریشه، و به دور از حقیقت اسلام امام زمان(علیه السلام) خواهد بود. 
یکی از چهار حالت زیر نتیجه و ثمره بی معرفتی نسبت به امام زمان است: 
به صورت آشکار"کفر"همراه با عناد و انکار بی معرفتی نسبت به به صورت مخفیانه"نفاق"امام زمان همراه با کوتاهی و تقصیر"ضلالت"بدون عناد و انکار بدون کوتاهی و تقصیر"استضعاف"بی معرفتی نسبت به امام زمان یا همراه با عناد و انکار آشکار است که نتیجه آن"کفر"است و یا همراه با عناد و انکار مخفیانه است که نتیجه آن"نفاق"است. 
در شاخه دیگر، بی معرفتی نسبت به می‌تواند بدون عناد و انکار و همراه با کوتاهی و تقصیر باشد که نتیجه آن امام زمان"ضلالت"و گمراهی است و یا بدون کوتاهی و تقصیر باشد که نتیجه آن"استضعاف"است که خود شعبه ای از"ضلالت"و گمراهی است. 

نکته ۱:، کفر نتیجه عدم شناخت امام زمان امری نسبی، تشکیکی و دارای مراتب و نفاق و ضلالت است. بی معرفتی نسبت به امام زمان گوناگون است و به تبع آن جاهلیت در هر سه نوع خود (کفر و نفاق و ضلالت) نیز امری نسبی و دارای مراتب گوناگون خواهد بود. 
به هر میزان که بی معرفتی نسبت به امام قوی تر و عمیق تر باشد، درجه جاهلیت در هر سه نوع خود (کفر و نفاق و ضلالت) زمان بیشتر و عمیق تر خواهد بود. 
نکته ۲: بی معرفتان نسبت به امام زمان در یکی از چهار دسته ذیل قرار می‌گیرند: 
۱. منکران مقصر و معاند که معرفی امام زمان از سوی خدا و رسول او و جانشینانش به ایشان رسیده، ولی در پذیرفتن آن کوتاهی ورزیده و عناد و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز داشته اند؛ 
۲. از جانب خداوند و رسول او و جانشینانش به منکران مقصر و منافق که برایشان صورت پذیرفته، ولی در پذیرفتن آن و تکاپو برای معرفت معرفی الهی امام زمان بیشتر تقصیر و کوتاهی ورزیده و این عدم پذیرش را مخفی و پنهان نگاه داشته اند؛ 
۳. جاهلان مقصر که معرفی امام زمان ایشان رسیده و آنان هرچند انکار و عنادی نسبت به آن حضرت نداشته اند، اما در تلاش برای شناخت حقیقی و معرفت بیشتر آن حضرت تقصیر و کوتاهی ورزیده اند؛ 
۴. در حدیث نامبردار، نه فقط شناخت جاهلان به ایشان نرسیده و آنان در این راه کسب معرفت امام قاصر که معرفی الهی امام زمان کوتاهی و تقصیری نداشته اند. زمان گروه اول، کافرانند؛ گروه دوم، منافقانند؛ گروه سوم، ضالّین و گمراهانند؛ و گروه چهارم، مستضعفانند. از همین روست که امام می‌فرمایند: «مردم, راهی جز معرفت ما ندارند و به خاطر نشناختن ما عذری از صادق ایشان پذیرفته نیست. هرکس معرفت ما را داشته باشد, مؤمن و هر که ما (و مقامات ما) را انکار نماید, کافر است و کسی که معرفت ما را نه اقرار نماید و نه انکار, گمراه است...». 
نکته ۳: منظور از معرفت امام زمان شناسنامه ای و معرفت به حسب و نسب (تبارشناسی) آن حضرت است. که منظور حقیقی از شناخت شؤونات و مقامات و بهره گیری از وجود نورانی آن حضرت در معرفت امام زمان پرتو ارتباط معرفتی است. 
نکته ۴: آنان که به معرفت سطحی و شناختی رویین و ظاهری نسبت به امام زمانشان دل خوش کرده اند، در شمار گروه سوم و دارای مراتبی از ضلالت و گمراهی اند.


منبع: سلوک مهدوی


 



سایت آینده روشن