سید محمدکاظم طباطبایی یزدی
سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، معروف به «صاحب عروة» در سال 1248 هجری قمری در روستای کسنویه یزد به دنیا آمد.
ولادت و تحصیلات
سید محمد کاظم دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشت و با تشویقهای پدر و مهمتر از همه عنایت خاص خداوند به علوم دینی رو آورد. و حوزه علمیه دومنار یزد پذیرای آن نوجوان مخلص از دودمان پاک پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شد. سید محمد کاظم مدتها در درس ادبیات استاد ملا محمد ابراهیم اردکانی و زین العابدین عقدایی شرکت کرد و از آن دو بهرههای فراوان برد.
جدیت فراوانش در کسب علوم اهل بیت علیهم السلام او را مورد توجه اساتید مدرسه قرار داد. پس از اتمام ادبیات عرب، در درس فقه و اصول آخوند ملاهادی یزدی که از علمای بزرگ آن زمان محسوب میشد دوره سطح را به پایان رسانید. جوان یزدی پس از مشورت با دو استادش، اردکانی و عقدایی، به امید بهره مندی از وجود مقدس امام هشتم علیه السلام راهی مشهد مقدس شد تا با استعانت از آن امام همام، به مقامات علمی و معنوی نایل آید.
وی در مدت زمان کوتاهی، علم هییت و ریاضی را آموخت و طولی نکشید که در زمره اساتید این علوم در آمد. حوزه علمیه اصفهان نیز دورانی به وجود استادی گرانقدر چون یزدی مفتخر گردید. وی با ورودش به اصفهان در مدرسه صدر سکونت گزید.
سید محمد کاظم، ابتدا درس علامه شیخ محمد باقر نجفی فرزند شیخ محمد تقی نجفی، نویسنده کتاب هدایه المسترشدین را بر درس سایر علما ترجیح داد. و از محضر اساتیدی چون آیت الله سید محمد باقر موسوی خوانساری و برادرش آیت الله حاج میرزا هاشم خوانساری و آیت الله محمد جعفر آباده ای استفادههای فراوانی برد.
سید محمد کاظم در سال 1281 ه ق. با اجازه و معرفی استادش آیت الله شیخ محمد باقر نجفی، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت کرد و در آنجا از محضر بزرگانی همچون آیت الله شید محمد حسن شیرازی (میرزای بزرگ) فتوا دهنده تحریم تنباکو، آیت الله شیخ راضی و آیت الله شیخ مهدی جعفری و آیت الله شیخ مهدی آل کاشف الغطاء استفادههای علمی و توشه معنوی فراوانی کسب نمود.
مرجعیت
آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، سیره علمای صالح گذشته را در زمینه مرجعیت رعایت میکرد و با اینکه از بزرگترین علمای آن زمان به شمار آمد همواره از پذیرش این امر خطیر اجتناب ورزیده، دوری میجست. مردم و علمای نجف که به مقام علمی و معنوی وی بخصوص پس از رحلت میرزای بزرگ در سال 1312 ه ق. پی برده بودند نسبت به پذیرش مرجعیت، به آن فقیه وارسته، اصرار میکردند. ایشان سرانجام با احساس مسؤولیت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمین، به این بار گران تن سپرد و با قبول مرجعیت جهان اسلام در ردیف علمایی همچون آیت الله العظمی آخوند خراسانی (متوفای 1329 ه ق) و آیت الله العظمی شیخ محمد طه نجف (متوفای 1323 ه ق) و دیگر مراجع آن زمان جای گرفت. وی بعد از رحلت آخوند خراسانی و آیت الله محمد طه نجف، زعیم بزرگ جهان تشیع گردید و به مثابه بزرگترین قدرت مذهبی و یگانه پاسدار حریم تشیع، حفظ کیان مسلمین را بر عهده گرفت. آن روز که دشمنان اسلام، کمر به نابودی اسلام بسته بودند این مرد بزرگ چونان مجاهدی نستوه و سیاستمداری فرزانه به صحنه آمد.
تألیفات
آثار زیادی از آیت الله یزدی به یادگار مانده برخی از آنها عبارت است از: العروه الوثقی، حاشیه بر مکاسب،رسالة فی الاستصحاب،بستان نیاز و گستان راز، مجموعه شعر و نثر ادبی، التعارض، حاشیه آداب التجاره،حاشیة المتاجر،حاشیة الخیارات،حاشیه تبصره علامه حلی،حاشیه جامع عباسی شیخ بهایی،حاشیه ذخیرة العباد فاضل شرابیانی، سؤال و جواب، حاشیه فراید الاصول، حاشیه مجمع المسایل، حاشیه منتخب الرسایل خوانساری، حاشیه منهج الرشاد، حاشیه نخبه، رساله ذخیرة الصاحلین، رسالة فی ارث الزوجة من الثمن أو العقار، رساله تعادل و تراجیح، رساله جواز اجتماع امر و نهی، الرفاق تحت المجهر، الصحیفة الکاظمیة،غرر الغرویة، الکلم الجامعة والحکم النافعة، مجمع الرسایل، وسیلة النجات.
العروه الوثقی مهمترین تالیف و ارزنده ترین کتاب فقهی آیت الله سید محمد کاظم یزدی به حساب میآید. این اثر فقهی به حدی معروف است که مولف آن نزد همگان، بخصوص علما و فضلای حوزههای علمیه به"صاحب عروه"شناخته میشود. کتاب مزبور در بر گیرنده ابواب مختلف فقه است و احکام و مسائل شرعی را بیان میکند. این اثر، در مجموع، محتوی 3260 مساله در سه جلد تالیف شده است.مسائل کتاب به نحوی ترتیب یافته که دستیابی به آنها بسیار آسان و همواره مورد توجه مراجع تقلید بوده است و بسیاری از مراجع بزرگ بر آن حاشیه یا شرح نوشته اند.
سیاست صاحب عروه
عصر آیت الله سیدمحمد کاظم یزدی عصر پر حادثه بود و مرجع بودن برای مردم، مسؤولیت بزرگ و بسیار خطرناک بود. در آن عصر، از یک طرف انقلاب مشروطه خواهی شروع شده بود، از یک طرف حکومت عثمانی برای خود قانون اساسی نوشته بود و از طرف دیگر ایتالیا برای اشغال لیبی به آن کشور اسلامی قصد حمله داشت، روسها نیز شمال ایران را اشغال کرده بودند و انگلیسها هم در جنوب ایران نیروهای نظامی پیاده کرده بودند و به این ترتیب جهان اسلام در معرض خطر بزرگ قرار گرفته بود. به علاوه جنگ جهانی اول نیز همه جهان را تهدید به نابودی میکرد.
در سال 1324 ه.ق انقلاب مشروطه در ایران پیروز شد. برخی از مراجع نجف مانند آخوند خراسانی صاحب کفایه و میرزای نایینی پشتیبان مشروطه بودند. در حدود بیست تن از علماء هم خواهان مشروطه مشروعه شدند که یکی از آنان آیت الله شیخ فضل الله نوری بود. در ابتدا نیز آیت الله سید محمد کاظم یزدی هم خواستار حکومت مشروطه مشروعه بود. گرچه آیت الله سید محمد کاظم یزدی میدید که دستی پنهان در کار است و مشروطیت را از مشروعیت و اسلامی بودن جدا میکند و برای اسلام در این حکومت جدید نقشی قایل نیست. چنانچه به جمعی از شاگردان گفت:"عاقبت مشروطه را تاریک میبینم چون این آقایان به اسلام و روحانیت رحم نخواهند کرد. من میبینم روزی را که عمامه از سر روحانیون برداشته و آنان را از صحنه خارج خواهند کرد."
به طوری که در نهایت فتوایی راجع به حرمت مشروطه به ایشان نسبت داده شده است به این مضمون که:"شنیده شده از تمام بلاد عود فتنه خاموش شده را از درگاه اعلیحضرت قدر قدرت همایونی خواستهاند، لذا اعلان به تمام بلاد میشود که علماء اعلام و حجج اسلام و متدینین، هیچ راضی نیستند که فتنه خاموش شده عود کند و مشروطه موهومه اسباب خیالات اشرار گردد، لذا به تمام بلاد اعلام میداریم که خواهش نمودن این امر حرام است."
آیت الله سید محمد کاظم یزدی نسبت به قانون اساسی حکومت عثمانی موضع قاطعانهای در پیش گرفت و با آن مخالفت کرد و برای همین از سوی حکومت عثمانی، از عراق اخراج گردید. یکی از رهبران حکومت عثمانی نزد آیت الله سید محمد کاظم یزدی رفت و از ایشان درخواست کرد که قانون اساسی را به رسمیت بشناسد. آیت الله یزدی به او گفت: «شعار شما، شعار غربی است و قانون شما گرفته شده از غرب است و اینهایی که دم از آزادی میزنند جز نابودی اسلام چیزی در سر ندارند».
وفات
سرانجام مرحوم آیت الله سید کاظم یزدی در بیست و هشتم ماه رجب سال 1337 قمری در سن نود سالگی از دنیا رفت و فرزندش حضرت آیت الله سید علی یزدی، بر جنازه پدر نماز خواند و بدن پاک ایشان در ایوان پشت سر مرقد مطهر حضرت علی(علیه السلام) در کنار قبر پسر شهیدش به خاک سپرده شد.
منابع
گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، تهران، کتابفروشی اسلامیه
ریحانه الادب، محمد علی مدرس تبریزی، انتشارات علمی، تهران
نورعلم، شماره سوم
نویسنده: سید محمد ناظمزاده قمی
ابنا