رفتن به سقیفه امّا مخفیانه!
طبق روایت طبری از تاریخ، امیرمؤمنان علیهالسّلام مشغول کفن و دفن رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله بود و ابوبکر هم در خانه پیامبر صلّیاللهعلیهوآله. که عمربنخطّاب از گردآمدن انصار در سقیفه مطّلعمیگردد.
وی به سوی منزل پیامبر صلّیاللهعلیهوآله میشتابد و به ابوبکر پیغاممیدهد که هرچه سریعتر نزد من بیا. ابوبکر نیز در جواب، پیغاممیدهد: «انّی مشتغل الیه» (من حواسم به اوست.)۱
باز عمر پیاممیفرستد: «موضوعی پیشآمده که حضور تو واجب و ضروری است.» پس از این ابوبکر بیرونمیآید و به اتّفاق هم به سوی سقیفه میروند.۲
آیا این سخنان ردّوبدلشده، کمی رمزآلود بهنظرنمیآید؟ آیا آن دو میخواستند مطلبی را از امیرالمؤمنین علیهالسّلام پنهانکنند؟ در اینصورت چرا؟ مگر نبود که آنجا محلّ گردهمایی بزرگان از مهاجر و انصار بود؟ آیا جایی برای آگاهکردن او نبود؟ و مگر وی قدر و منزلت کم داشت یا مسأله چیز دیگری است؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ـ فرق است بین «مشتغل به» و «مشتغل الیه»
۲ـ تاریخ طبری،ج ۲، ص ۴۵۶
..... وأتی عمر الخبر فأقبل إلی منزل النبی صلی الله علیه وسلم فأرسل إلی أبی بکر وأبو بکر فی الدار وعلی بن أبی طالب علیه السلام دایب فی جهاز رسول الله صلی الله علیه وسلم فأرسل إلی أبی بکر أن اخرج إلی فأرسل إلیه انی مشتغل إلیه انه قد حدث أمر لا بد لک من حضوره فخرج إلیه