امام حسن (علیه السلام) بعد از صلح با معاویه سکوت نکرد، بلکه شیوة مبارزه علیه او را تغییر داد. تغییر شیوه مبارزه مناسب ترین راهکاری بود که توسط امام اعمال گردید؛ زیرا قیام مسلحانه امام با مواد صلحنامه همسویی نداشت. اگر امام بعد از صلح بار دیگر قیام مسلحانه میکرد، عملاً زمینه اجرای سیاستهای ضد اسلامی معاویه را به صورت گسترده فراهم کرده، معاویه به بهانه نادیده گرفتن مواد صلحنامه، امام را به خشونت گرایی متهم نموده، سیاستهای خصمانة خود علیه اسلام و خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و شیعیان را آشکار میکرد. بر این اساس موفق ترین استراتژی ها جهت مبارزه علیه معاویه، سیاستهای راهبردی بود که امام حسن (علیه السلام) اتخاذ نمود، که به بعضی اشاره میشود:
آ) تربیت و آموزش نیروهای کارآمد
یکی از شیوههای بسیار موفق امام، تربیت و آموزش نیروهای کارآمد بود. پس از حضور امام در مدینه، محدثان و راویان و دانشمندان بزرگ سوی آن شهر شتافتند و جهت کسب فیض بیشتر بر گرد حضرت جمع شدند. پس از چندی صباحی مدینه با فروغ ستارگان درخشان درخشش یافت و مکتب سازندة رسول خدا، بار دیگر قوّت گرفت. مکارم اخلاق و رفتار پسندیده در روح افراد لایق جلوه کرد و هر روز برمشعلداران نهضت فرهنگی و سیاسی اسلام افزوده میشد.
یاران باقی ماندة علی بن ابی طالب (علیه السلام) و موالیان اهل بیت (علیه السلام) سازماندهی جدیدی را سامان دادند و نیروهای کارآمد را شناسایی کرده و جنگ سردی را علیه نظام حاکم آغاز نمودند. در این مدت برخی از افراد که در خواب غفلت و گمراهی به سر میبردند، با روشنگری حضرت بیدار شدند و مبانی اسلام را از امام آموختند.
تربیت شاگردان متعدد در تزلزل حکومت معاویه و گسترش معارف اسلامی و جلوگیری از حکومت بنی امیه بسیار مؤثر بود. شاگردان امام از شهرها و کشورهای مختلف مانند کوفه، یمن و همدان آمده بودند و در برابر هجوم فرهنگی معاویه و بدعت گذاری او ایستادند. برخی از آنان بعد از شهادت حسن بن علی (علیه السلام) به دست معاویه به شهادت رسیدند، زیرا معاویه شدیداً از آنان احساس خطر میکرد برخی دیگر در سال ۶۱ هجری قمری در قیام امام حسین (علیه السلام) حضور داشته و در برابر یزید بن معاویه با خون خود اسلام و قرآن را آبیاری کردند.
در این جا به بعضی از شاگردان امام مجتبی (علیه السلام) اشاره میگردد:
۱. رشید هجری که از اصحاب خاص علی (علیه السلام) و از شاگردان امام حسن (علیه السلام) بود که در مسیر اثبات دوستی علی بن ابی طالب به شهادت رسید.
۲. حبیب بن مظاهر نیز از یاران امام علی (علیه السلام) و از شاگردان امام مجتبی (علیه السلام) بود که در کربلا به شهادت رسید.
۳. حجر بن عدی که از یاران امام علی (علیه السلام) و شاگردان امام حسن (علیه السلام) بود که بعد از شهادت امام حسن (علیه السلام) به دفاع از امامان پرداخته و مبارزات گسترده ای را علیه معاویه انجام داد و سرانجام توسط وی به شهادت رسید.
۴. کمیل بن زیاد نخعی نیز از افراد مورد اطمینان علی (علیه السلام) و حسن (علیه السلام) به شمار میرفت.(۱)
ب) نشر و فرهنگ اسلام
یکی از امور اساسی که امام حسن (علیه السلام) انجام داد، نشر فرهنگ اسلام بود. این سیاست به منظور دو هدف عمده صورت گرفت: حفظ اسلام و تضعیف حکومت معاویه گسترش اسلام موجب میشد سیاستهای ضد دینی معاویه به گونه ای شفاف آشکار شود. معاویه در طول حکومت خود مرتکب بدعت ها شد و مبانی دینی را تضعیف کرد و عملاً علیه اسلام مبارزه نمود. در ایام خلافت وی در نمازهای جمعه بر پیامبر خدا درود فرستاده نمیشد ؛ وقتی از معاویه پرسیدند: چرا چنین میکنی، گفت: نام پیامبر را بر زبان جاری نمیکنم تا اهل بیت او بزرگ نشوند!(۲)
معاویه حدود الهی را تعطیل کرد. (۳) وی نسبت به احکام الهی بی اعتنا بود و احکام الهی را تغییر میداد به عنوان نمونه: خطبههای نماز عید فطر را پیش از نماز خوانده و اذان و اقامه را در نماز عید فطر و عید قربان اضافه کرد.(۴)
سیاست امام حسن (علیه السلام) درخصوص فرهنگ سازی و معرفی اسلام اصیل و واقعی و گسترش معارف اسلامی، مبارز جدی علیه حکومت معاویه بود.
سیاست امام مبنی بر گسترش و شفاف سازی اسلام به گونه ای بود که بعضی از مردم سیاستهای معاویه را ضد دینی میدانستند، از این رو نسبت به او بدبین شده بودند.
بنابراین وجود امام معصوم (علیه السلام) و تلاشهای او، خط اصیل اسلام را در دوره بدعت ها و تحریفات و حملات همه جانبه فرهنگی بر ضد اسلام، حفظ میکرد و به آگاهی و راهنمایی مردم میپرداخت.
ج) حمایت سیاسی و اقتصادی از موالیان
یکی از سیاستهای امام حسن (علیه السلام) حمایت سیاسی و اقتصادی از شیعیان و دوستداران اهل بیت (علیه السلام) بود. با تسلط یافتن معاویه بر عراق، آمار جنایت وی بر مسلمانان به ویژه موالیان اهل بیت (علیه السلام) بیش تر میگردید و هر روز بر فراریان مردم شام (که از ظلم معاویه رنج میبردند و راهی مدینه میشدند) افزوده میشد. امام حسن (علیه السلام) پشتوانه ای محکم و استوار برای پناهندگان سیاسی بود که در دوران اقامت در مدینه از هیچ گونه کوشش و حمایتی از آنان کوتاهی نکرد، از جمله سعید بن ابی سرح کوفی که از دوستان اهل بیت (علیه السلام) بود. وی مورد خشم استاندار کوفه (زیاد بن ابیه) قرار گرفت و سپس مورد تعقیب سیاسی واقع شد. زیاد او را احضار نمود، لیکن او از کوفه فرار کرد و راهی مدینه شد و به امام مجتبی (علیه السلام) پناه برد. امام از او حمایت کرد جهت جلوگیری از مظالم"زیاد بن ابیه"و گرفتن امان برای"سعید"به"زیاد"نامه نوشت و وی را تهدید نمود که به سعید آسیب نرساند. حمایت سیاسی و مالی امام از پناهندگان سیاسی یکی از شیوههای مبارزه علیه معاویه به حساب میآمد، زیرا این رویکرد موجب محبوبیت امام و بدبینی نسبت به معاویه میشد.
د) اظهار انزجار و افشاگری بر ضد معاویه
از دیگر برنامههای امام مجتبی (علیه السلام) اظهار انزجار و افشاگری همه جانبه علیه معاویه بود. وی در هر زمان و مکان مناسبی که فرصت مییافت، مشروعیت حکومت معاویه را زیر سؤال میبرد و تبلیغات مسموم معاویه را خنثی میکرد. نیز مردم را نسبت به زیرپاگذاشتن و عمل نکردن به مواد صلح نامه توسط معاویه آگاه میکرد.
سیاست امام در قالبهای مختلف مانند نامه نگاری و خطبه خواندن صورت گرفت. استراتژی امام در معرفی ماهیت حکومت معاویه و اهداف شوم او بسیار مؤثر بود؛ زیرا مردم ماهیت حکومت معاویه را از زبان نوه رسول خدا میشنیدند.
عملکرد معاویه نشان از آن داشت که وی تنها به حکومت کردن بر مردم میاندیشد.
ه) جلوگیری از ولایت عهدی یزید
یکی از سیاستهای معاویه، موروثی کردن حکومت بود، بدین معنا که درصدد بود بعد از خود، حکومت در خاندان معاویه تثبیت گردد این رویکرد بر خلاف سیره مسلمانان بود. معاویه با بیعت گرفتن از مردم برای فرزندش یزید عملاً به موروثی نمودن حکومت اقدام نمود و از مردم مکه، مدینه، شام و... خواست بیعت بگیرد. آن گاه که از طرح گرفتن بیعت عمومی گذشت، از راه برخوردها و جلسات مشورتی خود متوجه شد که از دو جهت بالاترین مانع برای گرفتن بیعت، امام حسن (علیه السلام) است، زیرا اوّلاً: بسیاری از مخالفان منتظر بودند ببینند سلاله رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چه میکند؟ امام در صلح نامه شرط کرده بود که معاویه برای خود جانشین تعیین نکند و او نیز متعهد شد.
ثانیاً امام (علیه السلام) میان مردم مسلمان از پایگاه بسیار قوی برخوردار بود و مواضع امام در طرح بیعت مردم با یزید بسیار مؤثر بود.
امام (علیه السلام) بارها بر این ماده صلح نامه (عدم تعیین جانشین بعد از معاویه) پافشاری کرده و بارها اعلام نمود که معاویه حق تعیین جانشین بعد از خود را ندارد. پافشاری امام در رشد افکار عمومی مبنی بر عدم بیعت گرفتن برای یزید بسیار تأثیرگذار بود.
به همین خاطر معاویه برای آنکه، جانشینی یزید قطعی شود، راهی جز به شهادت رساندن امام نداشت یکی از علت ها که او را به این کار و تحریک همسر امام برای مسموم نمودن حضرت واداشت همین مسئله بود.
با توجه به مطالب یاد شده میتوان نتیجه گرفت: علی رغم آنکه امام با معاویه صلح نمود، ولی در مدتی که امام بعد از صلح در مدینه زندگی میکرد، لحظه ای از مبارزه علیه معاویه غفلت نکرد. وی روش مبارزه علیه معاویه را تغییر داد. تغییر روش مبارزه"سکوت در برابر ظلم"نبوده و بدان معنا نیست که امام حکومت معاویه را مشروع میدانسته است.
سیاست معقول و منطقی امام در زمینه سازی رشد فکری جهان اسلام و تزلزل حکومت امویان بسیار مؤثر بود. افزون بر آن تغییر روش مبارزه امام در زمینه سازی قیام امام حسین (علیه السلام) علیه یزید بسیار نقش داشت.
از سوی دیگر تغییر روش امام حسن (علیه السلام) در حفظ اسلام و حفظ جان شیعیان نیز نقش بنیادی داشت.
کوتاه سخن این که امام در دورة امامت خود چه در دورة زمامداری و چه بعد از آن میکوشید تا آن چه را که به صلاح اسلام و مسلمانان است، انجام دهد. حضرت در این راه آن گاه که شرایط اقتضا میکرد سکوت کند، سکوت میکرد، و آن گاه که اقتضا میکرد حرف بزند، حرف میزد. سکوت به معنای بی اعتنایی در سیرة حضرت وجود نداشت.
پینوشتها:
۱ - احمد زمانی، حقایق پنهان از زندگانی امام حسن (علیه السلام) ص ۲۵۱ - ۲۵۹.
۲- همان، ص ۲۵۸.
۳ - شرح نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴.
۴ - شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص ۴۷۰؛ به نقل از حقایق پنهان، ص ۲۵۹.
//
سایت اخبار شیعیان