دعوی تحریف مفهوم امامت (بهزاد حمیدیه) قسمت اول
اشاره: در ماه محرم سال جاری قمری، دکتر محسن کدیور به ایراد سخنرانی در مورد «مسائل معرفتی اسلام حسینی» پرداختند و طی آن، نظراتشان را درباره امامت مطرح ساختند.(۱) ایشان با اشاره به چند بعدی بودن قیام امام حسین علیهالسلام، یک بعد آن را ظلم ستیزی و یک بعد دیگر آن را دینخواهی و اصلاح مذهبی دانستهاند. ایشان در رابطه با بعد اخیرالذکر، به مفهومی اشاره کردهاند که به اعتقاد ایشان «در طول زمان، دچار تحول جدی شده است» و آن، مفهوم «امامت» است. جناب دکتر کدیور، وظیفه خود دانستهاند که به تاسی از هدف قیام کربلا، به اصلاح دینی دست زده و مفهوم امامت را برای همگان واضح ساخته، انحرافات را برملا سازند! ایشان در جایی از سخنرانی خود تصریح میکنند که اصلاح مفهوم امامت، «همان اهمیتی دارد که امام حسین(علیه السلام) به خاطر آن قیام کرد و برخاست»! بنابر این جناب دکتر کدیور، با این سخنرانی خویش، کار سترگ و مهمی در حد اهمیت قیام امام حسین علیهالسلام انجام دادهاند!
مفهوم امامت در شیعه اثنی عشری بسیار مهم است، به گونهای که یکی از اصول دین شمرده میشود و جدا کننده این مذهب از مذاهب اهل سنت است. از آنجا که دکتر کدیور، امامت را به گونهای متمایز و مخالف با مفهوم رایج مطرح ساختهاند، لازم است به بررسی و نقد تک تک نکات مندرج در سخنرانی ایشان بپردازم و لذا نوشتار حاضر، قدری مفصل خواهد شد(۱۳ قسمت.)
تحلیل نکته مرکزی دکتر کدیور
جناب دکتر کدیور، تحول نادرستی را که در مفهوم امامت در طول تاریخ صورت گرفته عبارت میدانند از تغلیظ و برجسته شدن بخشی و تضعیف بخشی دیگر؛ آنچه غلیظ شده است، نوعی تقدیس در حوزه امامت است؛ حال آنکه در قرون اولیه اثر کمتری از آن یافت میشود.» در تفصیل بیشتر مطلب، مشخص میشود که تقدیس مورد نظر دکتر کدیور، چهار عنصر است که مفهوم امامت در علم کلام را میسازند: «عصمت، علم غیب، نصبالهی و نص از جناب پیامبر.» این چهار نکته به اعتقاد دکتر کدیور توسط متکلمین از حدود قرن سوم و چهارم به بعد گفته شدهاند و رفته رفته گستردهتر و فربهتر شدهاند.
انتقادات: اندک آشنایی با علم کلام اسلامی، برملا میسازد که دکتر کدیور، با ارتکاب مغالطه منطقی «کنه و وجه»، مفهوم امامت را دگرگونه گزارش میفرمایند. ایشان مستحضرند که مفهوم متداول امامت در کلام عبارت است از: «ریاسه عامه فیالدین و الدنیا.» عین یا قریب این تعریف را از میان شیعیان به عنوان مثال سید مرتضی در الحدود و الحقایق، شیخ طوسی در کتب مختلفش، خواجه نصیر طوسی در مثلا الفصول النصیریه، ابن میثم بحرانی در قواعدالمرام، علامه حلی مثلا در نهجالمسترشدین، فاضل مقداد سیوری مثلا در اللوامع الالهیه، عبدالرزاق لاهیجی در گوهر مراد، طبرسی نوری در کفایهالموحدین و میرزا احمد آشتیانی در لواقح الحقایق آوردهاند. از میان اهل سنت معتزلی، قاضی عبدالجبار در شرح الاصول الخمسه تعریفی دارد که تقریبا به همین معنا بازگشت میکند. اشاعرهای همچون ماوردی در الاحکامالسلطانیه، تفتازانی در شرح مقاصد و میرسید شریف جرجانی در تعریفات نیز همین تعریف را پذیرفتهاند.(۲) در تعریف مورد اشاره هیچ جایی برای چهار عنصر مورد اشاره دکتر کدیور یعنی «عصمت، علم غیب، نصب الهی و نص از جانب پیامبر» قرار داده نشده است و این امور، جزو عرضیات امامت محسوب میشوند نه ذاتیات آن. به عبارت دیگر، عصمت و علم غیب و نصب الهی، مقوم مفهومی امامت در کلام اسلامی محسوب نشدهاند (نه در دوران اولیه شکلگیری علم کلام و نه حتی در کلام امروز) در نتیجه، شالوده بحث جناب دکتر کدیور در صورتی که مبتنی بر شیفت عناصری از عرضیات به ذاتیات امامت باشد، سراسر ناصحیح خواهد بود و در صورتی که مبتنی بر نوعی تغییر تاکید گذاری بر این یا آن عرضی باشد، هر چند قابل تامل، اما کم اهمیت خواهد شد. در قالب تمثیل، اگر مفهوم «نماز» از فعل مشهور مثلا مراقبه و مدیتیشن و مانند آن تغییر کند، تحولی کاملا معتنابه و تحریفی آشکار خواهد بود، زیرا ذاتیات نماز (از رکوع و سجود و دیگر افعال و اذکار خاص) تغییر یافتهاند، اما اگر در میان عرضیات نماز، یک زمان بر تعقیبات آن تاکید میشده و در دیگر زمان بر مقدمات آن از وضو و طهارت بدن و... یا یک زمان، بر کدهای اخلاق مندرج در ارکان و اجزای نماز و زمانی دیگر بر باطن عرفانی آن تاکید میشده و یا در زمانی بر جماعت خواندن آن و در زمانی دیگر بر تجمیع حواس و مدارک در نماز تاکید میشده است، هر چند بحثی تاریخی در این باب میتوان نمود، اما ثمره چندان مهمی بر آن مترتب نمیشود، چه اینکه ذاتیات نماز مورد اشتراک همگان بوده و اختلافی در کار نبوده است.
بحث در تحولات مربوط به عرضیات، دریک جا اهمیت مییابد و آن جایی است که حذف برخی عرضیات لازم و داخل کردن بعضی عناصر اجنبی در عرضیات مطرح باشد که البته جناب دکتر کدیور صریحا چنین امری را موضوع سخن خویش نشمردهاند زیرا یک جا گفتهاند: «اصل علم غیب [ائمه]، محور بحث من نیست. شرط بودن آن، محور سخن است»، یعنی ایشان در مورد اهمیت زیاد یافتن علم غیب تا آنجا که به شرطیت آن برای امامت تبدیل شده است به بحث پرداختهاند نه اصل وجود و ثبوت علم غیب یا عدم ثبوت آن برای ائمه.
شرطیت علم غیب برای امامت، امری متاخر است و بر اثر تفخیم و تاکید زیاد این عنصر توسط متکلمین قرون چهارم به بعد وارد معارف مذهب شده است. به عبارت سادهتر، اگر سخن دکتر کدیور، آن بود که علم غیب، عصمت و نص الهی، عناصری هستند که در اصل شریعت اسلامی به عنوان صفات امام طرح نشدهاند و بعدها بر اثر جعل و تحریف، وارد دین شدهاند، آنگاه سخن ایشان بسیار مهم و قابل توجه میبود، اما سخن ایشان این است که علم غیب و عصمت، در سدههای اول و دوم، از صفات امام دانسته میشده و در قرون بعد تاکید بیشتری بر آن شده است، این سخن چندان مهم نیست و این امر کاملا مربوط به تحولات فرنگی و تکامل سطح دانش الهیاتی و نهایتا امری طبیعی تواند بود.
نکته دیگر، آنکه جناب دکتر کدیور، ظاهرا دلیل خاصی بر انتخاب این چهار عنصر و نه عناصری دیگر همچون قرابت با نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) یا علم لدنی ندارند؛ جز ترجیح بلامرجع! به علاوه، عنصر چهارم مورد اشاره دکتر کدیور، «نص از جانب پیامبر»، در کلام اسلامی، عنصری متمایز و مجزا از نصب الهی نبوده و نیست. همچنین به نظر میرسد جناب دکتر کدیور، دو عنصر عصمت و نصب الهی را در ادامه بحثشان فراموش کرده و تنها به «علم غیب» پرداخته و سعی کردهاند با قراین تاریخی نشان دهند این مفهوم و مفاهیم فرابشری از این دست (خوارق عادات و کرامات)، در آغاز، نزد شیعیان اصیل مطرح نبودهاند و متکلمان متاخرتر، با کمک اکاذیب و روایات جعلی، آنها را ایجاد یا تفخیم کردهاند!
نصب الهی و عصمت، هیچ گاه مورد تردید یا نفی شیعه اثنی عشری از آغاز تا به امروز نبوده است و بزرگترین دلیل بر این امر، انحصار ائمه در ۱۲ شخصیت نه بیشتر و نه کمتر در نزد همه شیعیان دوازده امامی است. جناب دکتر کدیور ظاهرا بدون توجه به پیامدهای تیوریک سخنان خود (که نفی انحصار مزبور، از آن جمله است) بدان گرویدهاند که عناصر مفهومی امام بر هر انسان دیگری نیز قابل تطبیق است! دلایل ایشان را در شماره بعد بررسی میکنیم.
پینوشتها:
۱-روزنامه شرق، شمارههای ۷۱۳ و ۷۱۴، یکشنبه و دوشنبه ۱۵ و ۱۴/۱۲/۱۳۸۴، ص۱۸. عبارات منقول از دکتر کدیور در این نوشتار، همگی از این منبع میباشند.
۲-رجوع کنید به: مقاله امامت، روش شناختی و چیستی، احد فرامرز قراملکی، در مجله تخصصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره ۳ (بهار ۱۳۸۱)، ص ۱۳۵ به بعد.
/