تهاجم علیه شیعه، چرا؟
بذرافشان
در میان مذاهب اسلامی تنها مذهب برخاسته از قرآن و سنّت راستین رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مذهب شیعه است.
این مذهب، در مقایسه با دیگر مذاهب مورد تأیید حکومتها، بهترین و غنیترین برنامهها را در زمینههای فقهی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ارائه کرده است. تشیّع، در هیچ زمان و شرایطی، با ظلم و استبداد، سازش ننموده و تسلیم حکومتها و حاکمان جور نشده است، و بدین جهت همواره مورد تهاجم دشمنان بوده وحکومتهای استبدادی از هر گونه مبارزه و مخدوش کردن چهره نورانیاش دریغ نورزیدهاند.
شیعه با الهام از رهبر و پیشوای به حقّ خود امیر مؤمنان (علیه السلام) که فرموده: « کونا للظالم خصماً وللمظلوم عوناً، أوصیکما وجمیع ولدی وأهلی ومن بلغه کتابی... » نهج البلاغه: نامه ۴۷.، پیوسته با همه مظاهر استبداد در ستیز بوده و حمایت از مظلومان وستمدیدگان را شعار خویش ساخته است.
ولی در مکتب خلفا، نه تنها آثاری ازمبارزه با ظلمپیشگان و حکومتهای مستبد به چشم نمیخورد ؛ بلکه تمام تلاش خود را در توجیه استبداد حکومتهای جور به کار برده و با احادیثی که به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت دادهاند به پیروان خود القا میکنند که وظیفه ملّت، فرمانبرداری از حاکمان جامعه است، اگر چه دامن آنان به ظلم و استبداد آلوده باشد، زیرا آنها مسؤول کارهای خویش و ملّت نیز مسؤول کارهای خود است: « إسمعوا وأطیعوا فإنّما علیهم ما حمّلوا وعلیکم ما حملّتم »
صحیح مسلم، ج ۶، ص ۱۹، کتاب الامارة، باب الأمر بالصبر عند ظلم الولاة، سنن البیهقی، ج ۸، ص ۱۵۸..
آری! چقدر تفاوت است میان سخنی که به بالاترین مقام یک مذهب (عمر بن خطّاب) نسبت دادهاند، که گفته: اگر حاکم اسلامی ظلم پیشه کرد و شما را مورد ضرب و شتم قرار داد، و از حقوق مسلّم خود، محروم ساخت و دستور خلاف دین و شریعت صادر کرد وظیفه شما فرمانبری بی چون و چرا از اوست و همه اینها جزو دین است! « فأطع الإمام... إن ضربک فاصبر، وإن أمرک بأمر فاصبر، وإن حرَمَک فاصبر، وإن ظلمک فاصبر، وإن أمرک بأمر ینقص دینک فقل: سمع وطاعة، دمی دون دینی »
سنن البیهقی ج ۸ ص ۱۵۹ ؛ المصنَّف لابن أبی شیبة، ج ۷ص ۷۳۷ ؛ الدرالمنثور ج ۲ ص ۱۷۷ و کنز العمال، ج ۵ ص ۷۷۸..
ومیان شعار سرور آزادگان حسین بن علی (علیه السلام) در روز عاشورا: « فإنّی لا أری الموت إلّا سعادة ولا الحیاة مع الظالمین إلّا برماً »
مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۲۲۴ ؛ بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۱۹۲.
شهادت در راه مبارزه با ظلم و استبداد را سعادت، و زندگی در سایه حکومت ستمپیشگان و سازش با استبدادگران را مایه ننگ میداند.
و چقدر فرق است بین فقهای یک مذهب که فتوا میدهند: هر گونه قیام و مبارزه با حاکمان فاسق و ستم پیشه خلاف شرع است:
« وأمّا الخروج علیهم وقتالهم، فحرام بإجماع المسلمین وإن کانوا فسقة ظالمین »
شرح صحیح مسلم للنووی، ج ۱۲، ص ۲۲۹ ؛ شرح المقاصد للتفتازانی، ج ۲، ص ۷۱ ؛ المواقف للقاضی الإیجی، ج ۸، ص ۳۴۹..
و میان فقهای مذهبی که میگویند: اگر سکوت دانشمندان دینی، باعث شود که حاکمان ستمگر بر ارتکاب گناه و ایجاد بدعت جرأت پیدا کنند، بر آنان لازم و واجب هست که سکوت خود را شکسته و در برابر ستمگران خروش بر آورند:
« لو کان سکوت علماء الدین ورؤساء المذهب - أعلی اللَّه کلمتهم - موجباً لجرأة الظلمة علی ارتکاب سایر المحرّمات وإبداع البدع، یحرم علیهم السکوت ویجب علیهم الانکار »
تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۴۵۰
آمار تکان دهنده تهاجم بر ضدّ مکتب شیعه
با توجّه به نکات یاد شده، همواره حکومتهای جور، با تمام توان و امکانات خود، در حال مبارزه با مذهب شیعه بوده و از گسترش فرهنگ ظلم ستیز آن جلوگیری کردهاند.
این روش، از آغاز افتراق امّت به دو فرقه شیعه وسنّی، شروع گردیده و هرچه جلوتر رفته، وسعت بیشتری بهخود گرفته است.
در سالهای اخیر، شاهد تهاجم شدیدی از طرف وهّابیّت، به فرهنگ نورانی شیعه بودهایم و با توجّه به اعلام سفارت جمهوری اسلامی ایران در پاکستان، فقط در ظرف یک سال، ۶۰ عنوان کتاب با شمارگان ۳۰ میلیونی، بر ضدّ شیعه، چاپ و منتشر شده است
مجله تراثنا، شماره ۶، ص ۳۲، مقاله موقف الشیعه من هجمات الخصوم..
فقط در ایّام حجّ سال ۱۳۸۱، ده میلیون و ۶۸۵ هزار جلد کتاب به ۲۰ زبان زنده دنیا، (غالباً بر ضدّ شیعه) توسّط دولت سعودی در میان زائران خانه خدا، توزیع شده است
مجلّه میقات، شماره ۴۳، ص ۱۹۸، به نقل از روزنامه عکاظ، مورّخ ۱۱ / ۹ / ۸۱..
یکی از روحانیون سرشناس شیعه در منطقه قطیف کشور سعودی، در شب ۱۲ رجب سال جاری (۱۳۸۲) در مکّه مکرّمه اظهار داشت: کتاب « للّه ثمّ للتاریخ » را با کامیونهای بزرگ در منطقه قطیف و احساء در میان شیعیان به رایگان توزیع کردهاند.
همین کتاب، در کشور کویت سال ۱۳۸۰ هجری شمسی در یکصد هزار تیراژ چاپ و منتشر گردید که توسّط دانشمند متعهّد جناب آقای مهری (نماینده ولی فقیه) به دولت کویت اعلام گردید: اگر از نشر و توزیع این کتاب موهن و ضدّ شیعه جلوگیری نشود، بیم آن میرود که کویت، به لبنان دیگری در منطقه تبدیل شود جریده « الرأی العام الکویتیّة » به تاریخ ۳۰ / ۶ / ۲۰۰۱. نامه مذکور در سایتهای مختلف اینترنت قرار گرفته است..
در برخی از مؤسّسات پژوهشی، کتابهایی که در طول ۱۴ قرن بر ضدّ شیعه چاپ و منتشر شده، تهیّه و یا شناسایی شده، و آمار آنها از مرز ۵۰۰۰ عنوان تجاوز کرده است.
از این مجموعه، ۳۰۰۰ عنوان به زبان اردو، ۱۵۰۰ عنوان به زبان عربی و ۵۰۰ عنوان به زبانهای مختلف دیگر است.
محتویات این کتب مورد مطالعه قرار گرفته و تاکنون هزاران شبهه در صدها عنوان، استخراج و گرد آوری شده است.
با اینکه این شبهات، غالباً از افترا و دروغ و یا جهل ونادانی سرچشمه گرفته است، ولی از مسؤولیّت اساتید ودانشپژوهان در پاسخگویی به آنها کاسته نمیشود.
انگیزه گسترش تهاجم بعد از انقلاب اسلامی
جالب توجّه این است که ۷۰ درصد کتابهای یاد شده بعد از پیروزی پرشکوه انقلاب اسلامی ایران نگاشته شده است ؛ یعنی در طول بیست و چهار سال نزدیک به ۵ / ۲ برابرِ چهارده قرن، بر ضدّ شیعه کتاب تألیف گردیده است.
و این بدان جهت است که مخالفان مکتب اهلبیت، هرگز تصوّر نمیکردند که فرهنگ غنی شیعه بتواند ملّت ایران را این چنین به صحنه بیاورد که با دست خالی، ولی با قلبی آکنده از ایمان و عشق به اسلام، طومار حکومت تا به دندان مسلّح را -با آن همه حمایتهای بیدریغ شرق و غرب- برای همیشه درهم بپیچد و به جای آن، حکومت اسلامی برپایه فقه شیعه تأسیس نماید.
و به همین جهت، مخالفان مکتب اهلبیت، وقتی با گسترش فرهنگ تشیّع، موقعیّت خود را در خطر میبینند، با تألیف کتابهای ضدّ شیعیِ مملوّ از تهمت و کذب، سعی در مخدوش کردن چهره نورانی مذهب شیعه در سطح جهانی دارند.
اهمیت این قضیه، با ذکر چند نمونه از این تهمتهای ناجوانمردانه کاملاً روشن خواهد شد.
تهمتهای ناجوانمردانه بر ضد شیعه
۱ - آقای دکتر عبد اللَّه محمّد غریب از دانشمندان مصری در کتاب مملوّ از دروغ و تهمت خود « وجاء دور المجوس » مینویسد: « إنّ الثورة الخمینیّة مجوسیّة ولیست إسلامیّة، أعجمیّة ولیست عربیّة، کسرویّة ولیست محمّدیّة »
وجاء دور المجوس، ص ۳۵۷. ؛
« نهضت [امام] خمینی، یک نهضت مجوسی، عجمی و کسروی است، نه نهضت اسلامی، عربی و محمّدی ».
کینهتوزی و دشمنی را تا آنجا پیش برده که مینویسد: « نعلم أنّ حکّام طهران أشدّ خطراً علی الإسلام من الیهود، ولا ننتظر خیراً منهم، وندرک جیّداً أنّهم سیتعاونون مع الیهود فی حرب المسلمین » همان، ص ۳۷۴. ؛ « میدانیم که خطر حاکمان تهران بر اسلام از خطر یهود بر اسلام، سختتر است و از آنان هیچ امید خیری انتظار نمیرود و نیک میدانیم که آنان به زودی با یهود، همداستان شده و به جنگ مسلمانان خواهند آمد! ».
در حالی که تمام دنیا میدانند که امروز برای حکومت غاصب صهیونیستی، دشمنی، سختتر از نظام اسلامی نیست و افتخار این نظام، این است که به مجرّد پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت دولت غاصب اسراییل را برای همیشه در ایران تعطیل و به جای آن سفارت فلسطین را گشود.
۲ - دکتر ناصرالدین قفاری از اساتید دانشگاههای مدینه منوره، در کتاب « اصول مذهب الشیعة الإمامیّة » که رساله دکترای او بوده، نوشته است: « أدخل الخمینی إسمه فی أذان الصلوات، وقدّم إسمه حتّی علی إسم النبیّ الکریم، فأذان الصلوات فی ایران بعد استلام الخمینی للحکم وفی کلّ جوامعها کما یلی:"اللّه أکبر، اللّه اکبر، خمینی رهبر، أی الخمینی هو القاید، ثمّ أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه"» اصول مذهب الشیعة الإمامیّة، ج ۳ ص ۱۳۹۲..
« [امام] خمینی، نام خود را در اذان نمازها داخل کرده وحتّی نام خود را بر نام پیامبر نیز مقدّم نموده است. بعد از تشکیل حکومت بوسیله [امام] خمینی، اذان در نمازها در تمام اجتماعات چنین است: اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، خمینی رهبر یعنی خمینی پیشوای ماست، سپس [میگویند: ] اشهد أنّ محمّداً رسولاللَّه! ».
نگارنده: در بحثهایی که در سال جاری (رجب ۱۳۸۲) با تعدادی از دانشجویان دانشگاه « امّ القری » در کنار بیت اللَّه الحرام داشتم، اشاره کردم که اگر کسی به اذانی که همه روزه از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه « جام جم » که در تمام کشورهای جهان ؛ به ویژه عربستان پخش میشود، توجّه کند، دروغگویی وتهمت ناروای این نویسنده، کاملاً روشن خواهد شد.
جای بسی شگفتی است که کتابهایی که بر ضدّ جنایات صهیونیسم در فلسطین اشغالی نوشته میشود، بسیار کمتر از کتابهایی است که بر ضدّ شیعه تألیف میگردد.
چشمانداز مذهب شیعه
یکی از انگیزههای تهاجم وسیع وهّابیّت بر ضدّ مذهب اهل بیت (علیه السلام)، ترس و وحشت آنان از گسترش فرهنگ برخاسته از قرآن در میان جوانان و دانشمندان تحصیل کرده و استقبال آنان از این مکتب نورانی مطابق با سنّت راستین محمّدی (صلی الله علیه و آله و سلم) است، به چند نمونه توجّه کنید:
َّ ۱ - دکتر عصام العماد، فارغ التحصیل دانشگاه « الإمام محمّد بن سعود » در ریاض و شاگرد بن باز (مفتی اعظم سعودی) و امام جماعت یکی از مساجد بزرگ صنعاء و از مبلّغین وهّابیّت در یمن که کتابی نیز در اثبات کفر و شرک شیعه تحت عنوان: « الصلة بین الإثنی عشریّة وفرق الغلاة » نوشته است با آشنایی با یکی از جوانهای شیعه، با فرهنگ نورانی تشیّع آشنا شد و از فرقه وهّابیّت دست کشید و به مذهب شیعه مشرّف گردید.
دکتر عصام در کتابی که به همین مناسبت تألیف نموده، مینویسد:
با مطالعه کتابهایی که وهّابیّت در سالهای اخیر نوشتهاند، به یقین در مییابیم که آنان احساس کردهاند که تنها مذهب آینده، همان مذهب شیعه امامیّه است: « وکلَّما نقرأ کتابات إخواننا الوهّابیّین نزداد یقیناً بأنّ المستقبل للمذهب الاثنی عشری ؛ لأنّهم یتابعون حرکة الانتشار السریعة لهذا المذهب فی وسط الوهّابیّین وغیرهم من المسلمین »
المنهج الجدید والصحیح فیالحوار معالوهابیّین، ص ۱۷۸..
و آنگاه از قول شیخ عبداللَّه الغُنیمان استاد « الجامعة الإسلامیّة » در مدینة منوّره نقل میکند: « إنّ الوهّابیّین علی یقین بأنّ المذهب (الاثنی عشر) هو الذی سوف یجذبُ إلیه کلّ أهلالسنَّة وکلّالوهّابیّین فی المستقبل القریب ؛ وهّابیون به یقین دریافتهاند، تنها مذهبی که در آینده، اهلسنّت و وهّابیّت را به طرف خود جذب خواهد کرد، همان مذهب شیعه امامی است » همان..
۲ - آقای شیخ ربیع بن محمّد، از نویسندگان بزرگ سعودی مینویسد: آنچه که باعث فزونی شگفتی من گردیده، این است که برخی از برادران وهّابی و فرزندان شخصیّتهای علمی و دانشجویان مصری، اخیراً به سراغ مکتب تشیّع رفتهاند: « وممّا زاد عجبی من هذا الأمر أنّ إخواناً لنا ومنهم أبناء أحد العلماء الکبار المشهورین فی مصر، ومنهم طلّاب علم طالما جلسوا معنا فی حلقات العلم، ومنهم بعضُ الإخوان الذین کنّا نُحْسن الظنَّ بهم ؛ سلکوا هذا الدَرْب، وهذا الاتّجاه الجدید هو (التشیّع)، وبطبعة الحال أدرکت منذ اللحظة الأولی أنّ هؤلاء الإخوة - کغیرهم فی العالم الإسلامی - بهرتهم أضواء الثورة الإیرانیّة »
مقدّمه کتاب « الشیعة الإمامیّة فی میزان الإسلام »، ص ۵..
۳ - شیخمحمّدمغراوی از دیگر نویسندگان مشهور وهّابی میگوید: باگسترش مذهب تشیّع در میان جوانهای مشرق زمین، بیم آنرا داریم که این فرهنگ در میان جوانهای مغرب زمین نیزگسترده شود: « بعد... انتشارالمذهب الإثنیعشریفیمشرق العالم الإسلامی، فخفت علی الشباب فی بلاد المغرب... »
مقدّمه کتاب من سبَّ الصحابة ومعاویة فأُمّه هاویة، ص ۴..
۴ - دکتر ناصر قفاری استاد دانشگاههای مدینه مینویسد: اخیراً تعداد زیادی از اهل سنّت به طرف مذهب شیعه گرویدهاند و اگر کسی کتاب « عنوان المجد فی تاریخ البصرة ونجد » را مطالعه کند به وحشت میافتد که چگونه برخی از قبایل عربی به صورت کامل، مذهب شیعه را پذیرفتهاند: « وقد تشیّع بسببالجهود التی یبذلها شیوخ الإثنی عشریّة من شباب المسلمین، ومن یطالع کتاب « عنوان المجد فی تاریخ البصرة ونجد » یَهُولُه الأمر حیث یجدُ قبایل بأکملها قدتشیّعت »
مقدمة أُصول مذهب الشیعة الإمامیّة الاثنی عشریّة، ج ۱، ص ۹..
۵ - جالبتر ازاینها سخن شیخ مجدی محمّد علیمحمّد نویسنده بزرگ وهّابی است که میگوید: یکی از جوانهای اهل سنّت با حالت حیرت، نزد من آمد وانگیزه حیرت او را جویا شدم، دریافتم که دستهای شیعیان به وی رسیده است و این جوان سنّی تصوّر کرده که شیعیان ملایکه رحمت و شیر بیشه حق میباشند: « جاءنی شابّ من أهل السنّة حیران، وسبب حیرته أنّه قد امتدت إلیه أیدی الشیعة... حتّی ظنّ المسکین أنّهم ملایکة الرحمة وفرسان الحقّ »
انتصار الحق، ص ۱۱ و ۱۴.
پایگاه خبری -تحلیلی اهل البیت (ابنا)