تغییر کنیه مغیره
«زید بن اسلم نقل میکند که عمر پسرش را که کنیهاش ابو عیسی بود زد و مغیرة بن شعبة کنیهاش ابو عیسی بود. عمر به او گفت: آیا ترا کفایت نمیکند که کنیهات ابو عبد اللّه باشد؟ گفت: همانا رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم مرا به این کنیه نامید. گفت: رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم گناهان گذشته و آیندهاش آمرزیده شد و من یکی از مسلمانان میباشم(۱). او تا آخر عمر کنیهاش ابو عبد اللّه بود»(۲).
آیا باز هم میتوان گفت عمر نمیدانست که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله کاری انجام داد و مخالفت او را به بیاطلاعی او نسبت داد؟ قطعا باید گفت: عمر با علم به اینکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله کنیه مغیره را ابو عیسی نهاد، آن را برگرداند. آیا این عمل را جز این میتوان بیان کرد که عمر صریحا با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مخالفت کرده است؟ مگر ابو عیسی چه عیبی داشت که آن را عوض کرد و پسرش را -بی آنکه گناهی مرتکب شده باشد- کتک زد؟ آیا این هم -به قول ابن حجر- از فقه او بوده است؟
خوانندگان محترم خود تصور کنند که اگر بخواهیم با این دید به کارهای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بنگریم به کجا خواهیم رفت. آیا جز این است که آخر کار ما به انکار رسالت و یا لااقل به معصوم نبودن آن بزرگوار ختم میشود؟
______________________
پی نوشت:
(۱) کلمهای که عمر به کار برد این است: «وأنا فی جلجتنا» و در پاورقی آمده است: یعنی مثل مسلمانان میباشیم، نمیدانیم بر سر ما چه خواهد آمد.
(۲) سنن أبی داود، ج ۴، ص ۲۹۱، کتاب الادب، باب فیمن یتکنّی بابی عیسی، ح ۴۹۶۳.