برخی مبدأ پیدایش رسمی تشیع را پس از جریانات سقیفه می‌دانند، البته چیزی که واضح است این است که دوران خلافت حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) هم در تعیین مسیر شیعه مؤثر بود. در باب پیدایش شیعه نظرات مختلفی وجود دارد. نظریه اول معتقد است که اصطلاح شیعه در زمان پیامبر استفاده می‌شد،‌ سیوطی در تفسیر «الدر المنثور»ذیل آیه آخر سوره مبارکه بینه از پیامبر روایت می‌کند که فرمودند: «والذی نفسی بیده ان هذا و شیعة لهم فایزون یوم القیامه»، یعنی حضرت علی(علیه السلام) و شیعیانش در روز قیامت رستگار هستند.
برخی مبدأ پیدایش رسمی تشیع را پس از جریانات سقیفه می‌دانند،‌ البته چیزی که واضح است این است که دوران خلافت حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) هم در تعیین مسیر شیعه مؤثر بود. گروهی معتقدند مبانی عقاید کلامی شیعه توسط امام علی (علیه السلام) تبیین شده است، مطالب زیادی در مورد توحید و امامت، امر بین الامرین که در مورد جبر و اختیار بیان شده، صفات الهی و بسیاری مطالب دیگر در نهج‌البلاغه آمده که منشأ بةوجود آمدن نظریات کلامی شیعه شده است. 
عقاید کلامی شیعه توسط متکلمان شیعی سیر تطوری چشم‌گیری داشته تا به زمان ما رسیده است. این اصول اعتقادی و کلامی به شرح زیر است:

۱- نظر شیعه امامیه در مورد توحید: 
امامیه معتقد است خدا یکی است، مثلی ندارد، قدیم است، عالم وحی است، قادر و غنی است، نه موصوف به جوهر می‌شود و نه معروض به عرض، خداوند جرم نیست و هیچ کدام از عوارض ماده را نمی‌توان به او نسبت داد، مثلی ندارد به این معنی است که هر چه قابل درک و رویت آدمیان است خداوند از آن پاک است، خداوند خالق همان چیز است. 
تشبیه در مورد خدا درست نیست، شیخ صدوق معتقد است که تشبیهات به کار رفته در قرآن را باید به تأویل برد. صفات خداوند دو دسته است: 
۱- صفات ثبوتی (صفات کمالی)،
۲- صفات سلبیه

۲-نظر امامیه درباره نبوت انبیاء الهی:
از دیدگاه شیعه این امر یعنی وجوب آمدن پیامبر ناشی از حکمت خداوند است. وجود پیامبر لطف است و صدور لطف از خداوند واجب است. رسول با نبی تفاوت دارد. رسول پیام خدا و اوامر و نواهی او را به مردم می‌رساند ولی نبی ممکن است ملزم به این کار باشد یا نباشد. پیامبران حتی از ملایکه هم بالاترند. مهم‌ترین نشانه اثبات ادعای پیامبر معجزه است. از دیگر خصوصیات پیامبران عصمت است که شامل عصمت از خطا و اشتباه سهوی و عمدی است. بنا به قول امام صادق(علیه السلام) ما چهار دسته پیامبر داریم:
۱- پیامبرانی که رسالتشان در حد خودشان بوده 
۲- پیامبرانی که رسالتشان در حد خانواده و قومشان بوده
۳- پیامبرانی که رسالتشان در حد گروهی از مردم بوده
۴-پیامبرانی که حوزه رسالتشان مربوط به تمام بشریت بوده. 
نظر علماء شیعه درباره قرآن: این کتاب معجزه جاودانه پیامبر اسلام است. در شب قدر نازل شده و به صورت تدریجی نیز در طول ۲۳ سال بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) وحی شده است. شیعه معتقد است که قرآن حادث و مخلوق خداوند است.

۳- نظر شیعه در باره عدل الهی و مساُله جبر و تفویض:
شیخ مفید جبر را اینگونه تعریف می‌کند: «جبر، واداشتن بر فعل و مضطر کردن به سوی آن به عنوان قهر و غلبه است و در حقیقت ایجاد فعل است در شخص زنده بدون اینکه از برای آن شخص قدرت بر دفع آن بوده باشد.» شیخ صدوق از جانب امام صادق(ع، عقیده شیعه را نسبت به این مسأله چنین بازگو می‌کند: «نه جبر است و نه تفویض بلکه امری است میان این دو امر.» 
نظریه شیعه امامیه درباره امامت: به نظر علامه حلی امام شخصی است که احکام شرعی را از کتاب و سنت استخراج کرده و به حفظ آن‌ها کمک کند در حالی که معصوم از خطا و سهو نیز باشد. امام با نص تعیین می‌شود و داناترین شخص به مسائل دینی و وحی نبوی است. از نظر شیعه زمین هیچ‌گاه خالی از حجت(امام) نیست. معرفت و شناخت امام لازمه ایمان است. در یک زمان بیشتر از یک امام نمی‌تواند حضور داشته باشد."
چگونگی شناخت امام: تنها راه شناخت امام آگاهی به نصوصی است که از خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه قبل از هر امام رسیده است. 
مهدویت و رهبری از نظر شیعه:
مهدویت یعنی فردی ظهور خواهد کرد و مردم را از زیر بار ستم بیرون آورده به راه ثواب هدایت می‌کند. شیعه معتقد است که مهدی (علیه السلام) زنده بوده و امامت از آن او و متعلق به اوست. در اثر همین است که شیعه حکومتی را که اعمالش در جهت دستورات امام نباشد را به مشروعیت نمی‌شناسد. حضرت مهدی (علیه السلام) در حال حاضر از دیدگان مردم پنهان هستند و در غیبت کبری به سر می‌برند تا روزی که خداوند به ایشان اذن دهد و ایشان ظهور کنند.
اداره جامعه در عصر غیبت کبری:
همیشه این‌طور بوده و امروز هم همین‌طور است که وجود «ولی امر» یعنی حاکمی که بر پا نگهدارنده نظم و قوانین اسلام باشد لازم و ضروری است. حال این شخص باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد. در این باره حدیثی از امام زمان (عج) روایت شده که در حوادث و پیشامدها باید به راویان احادیث ما مراجعه کنید. او باید شخصی باشد که بر نفس خود مسلط باشد، حافظ دین خویش باشد، مخالف هواهای نفسانی بوده و مطیع امر امام و مولای خویش باشد. او باید قواعد و احکام دین را بشناسد و به قرآن و سنت آگاهی یابد. 
اعتقادات دیگر شیعه اثنی عشری:
۱- تقیه: به معنی کتمان عقیده است و هدفش حفظ دین در شرایط ناگوار است. تقیه برای جلوگیری از خونریزی و در جهت حفظ جان وضع شده است.
۲- بداء: بداء بدین معنی است که در مواردی خداوند امری را مقدر می‌کند و آن امر در زمان خاصی باید محقق شود اما عواملی هستند که اگر آن‌ها نیز در کنار امر مقدر، محقق شوند آن تقدیر دیگری جای تقدیر اول رقم می‌خورد مانند جریان ذبح حضرت اسماعیل و یا تأخیر افتادن در عذاب و یا به تعویق افتادن تاریخ مرگ فردی در اثر انجام کارهای شایسته. بداء از نظر شیعه نقلی است، نه عقلی. بداء نشانه پشیمانی خداوند نیست بلکه به خاطر تغییر برخی علل ناقصه است که خداوند هم از ازل به این تغییرات علم داشته است. 
ممیزات کلامی شیعه اثنی عشری:
گرچه اشاراتی که در بالا آمده اکثرا"از نظریات مخصوص به شیعه است اما در برخی از آن‌ها با دیگر مذاهب اسلامی هم مشترک است. از دیگر ممیزات شیعه مواردی است که در زیر به آن اشاره می‌شود:
۱- مرتکب گناه کبیره فاسق است، نه مؤمن و نه کافر. در این مورد مرجیه معتقدند که مؤمن است و خوارج معتقد به کفر آن هستند اما شیعه نظری بین دو نظریه را دارد.
۲- جبر و تفویض: گروهی معتقد به جبر بودند و از این لحاظ گناهان اشخاص را هم به خدا نسبت می‌دادند گروهی هم مانند معبد جهنی و غیلان دمشقی معتقد به تفویض کامل بودند اما شیعه معتقد است که نه جبر درست است و نه تفویض بلکه امری بین این دو امر صحیح است.


 /



سایت اخبار شیعیان