... و اینجاست که انسیه حوراء(۱)، تکلیف را وجدان کرده، استوار بر باور و اعتقاد خویش فریاد برمی‌آورد:

وا عجباهُ اَنسیتم یوم غدیر خم؟ (۲)

شگفتا! آیا روز غدیر را فراموش کرده‌اید؟

او برای مردم عصر خویش پیوسته بر لب، یاد غدیر را جاری می‌سازد تا انسانها را بیاد پیمان فطری و دنیایی غدیر بیاندازد، وقتی خیانت پیشه گان عذر تراشی می‌کنند که ای فاطمه، اگر علی خود را زودتر به سقیفه می‌رساند و برای مردم صحبت می‌نمود، منحرف نمی‌شدند، زهرا علیها السلام را فریاد دیگری است، فریادی که موج آن در کوهسار زمان پیچیده شد تا نسل‌های آینده هم بدانند:

فما جعل اللهُ لأحدٍ َبَعْدَ غدیر خمٍ مِن حُجهٍ ولا عذرٍ (۳)

بعد از غدیر، خداوند برای هیچ کس عذر و بها نه ای باقی نگذاشت

نیک بیاندیشیم که این سخنا ن را شخصیتی بزرگ بیا ن می‌کند، بانویی که پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) برای ابراز محبت به او هیچ گاه مصلحت اندیشانه کوتاهی نکرد، بلکه از هر فرصتی برای اثبات این عظمت – که او پاره تن خاتم پیامبران است – کوشید(۴).

عایشه می‌گوید:

... و کانت اذا دخلت علی رسول الله قام الیها فقَبَّلها و رَحَّب بها و اخذ بیدها و اجلسها فی مجلسه.(۵) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) همیشه، پیش پای فاطمه (علیهاالسلام) بر می‌خاست، او را می‌بوسید و دست او را گرفته و در جای خود می‌نشاند.

به راستی چگونه این نگین فروزنده توصیف شدنی ا ست، نگینی که سر تا پای وجودش غرق درطاعت خدا ست شما را به خدا آیا تصور عملکردی نا درست، از او صحیح ا ست؟ 

قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم):

یا سلمان انّ ابنتی فاطمه مَلا الله قَلبها و جَوا رِحَها ایماناً و یقیناً الی مشاشِها تغرقت لطاعه الله.(۶)

ای سلمان به را ستی که خدا قلب و تمام اعضای فاطمه تا استخوانهایش را از ایمان و یقین آکنده ساخته به گونه ای که ا و در اطاعت از پروردگار غرق است.

آیا این عارفه ی درگاه الهی را ممکن است امری ساده خشمگین سازد و سخنی بیهوده او را به رنج آورد، یا او همواره در ادای تکلیف کوشیده و تار و پود وجودش با ایمان گره خورده است؟‌که خشم او خشم خداست (۷)

هرگز، خشمی بیجا برای او قابل تصور نیست که او معیار شناخت حقیقت است و محور کساء (۸)، بهانه ی خلقت است ومادر پدر(۹)

اکنون فکر کنید که او بر چه کسانی خشمگین بود 
و شاید حال امیرالمومنین (علیه السلام) این گونه بود که:

روزها می‌نشست کنج خانه. به در ودیوار چشم می‌دوخت، چشمان اشک آلودش را بر روی هم می‌فشرد و خاطرات تلخ و شیرین روزهای گذشته، همچون سیل به ذهنش هجوم می‌آورد. 
آن روز که این خانه ی گلین محقر را با یک دنیا امید و آرزو برای فاطمه (علیها السلام) سا خته بود، آن روزها که هر روز صبح، صدای دل نشین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را می‌شنیدند که روبه روی ا ین در می‌ایستاد و می‌فرمود: 
السلام علیکم یا أهل بیت النبوّه

آن روزها که تا در خانه را می‌گشود عطر گل یاس، خستگی و رنج جنگها را از تن و روحش می‌زدود. یادش بخیر، خنده‌های کودکانه زینب در آغوش مادر، بازیهای حسن و حسین با پیامبر(علیهم السلام).

عبادت‌های شبانه فاطمه (علیها السلام) آنگاه که غرق نور می‌شد،چهره خندان علی (علیه السلام) وقتی که فاطمه (علیها السلام) را نگاه می‌کرد یادش بخیر...
و چقدر زود دست روزگار طومار شادی‌هایشان رادر هم پیچید... 
هر روز در و دیوار خانه را به زیارت می‌نشست، دست بر ضریح سوخته ی مقتل فاطمه (علیها السلام) می‌انداخت چون ابر بهاری اشک می‌ریخت.

 

جزوه‌ی – تارو پود مصطفی یک لاله بود آن هم بسوخت- ص۵ تا ۷و۱۶و۱۷ نماز گزاران مسجد الزهراء علیها السلام سناباد

 

پی‌نوشت‌ها:
(۱) قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): ان فاطمه خلقت حوریه فی صوره انسیه. تفسیر فرات کوفی. ص ۳۲۱ ح ۶،بحارالانوار، علامه مجلسی ج۴۳ ص۷ (۲) نهج الحیاه ص ۳۸ ح ۱۶.
(۳) نهج الحیاه ص ۴۲ ح ۱۸.
(۴) فصول المهمه فی معرفه احوال الائمه (علیهم السلام)، ابن صباغ مالکی، ص ۱۵۰ 
(۵) بحار الانوار ج ۳۷ ص ۷۱. 
(۶) بحار الانوار ج ۴۳ ص ۴۶، مناقب آل ابی طالب (علیه السلام)، ابن شهر آشوب،ج۳ ص ۳۳۷. 
(۷) اشاره به حدیث نبوی: یا فاطمه ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک. کنز العمال، متقی هندی،ج ۱۳ ص ۶۷۴ ح ۳۷۷۲۵ 
(۸) اشاره به حدیث کساء ((هُم فاطمهُ و أبوها و بعلها و بنوها)). این حدیث به طرق مختلف در میان دانشمندان اسلامی نقل شده است که برای بررسی اسناد حدیث کساء به کتاب ((فاطمه ی زهرا (علیها السلام))) گفتار علامه امینی مرا جعه کنید.
(۹) ((و کنّاها امّ ا لحسن و امّ ا لحسین و امّ ا لمحسن و امّ ا لایمّه و امّ ابیها)) مناقب آ ل ابی طالب (علیهم السلام) ج ۳ ص ۳۵۷.

 

/



سایت فطرت