برخی از ویژگیهای حضرت علی علیه السلام در نیم نگاهی به کتاب نهایة ابن اثیر
- ابناثیر گوید: در وصف علی علیه السلام آمده که او انزع بطین بود. آن حضرت موی جلو سرش ریخته بود، و شکمی بزرگ داشت. و گویند: معنایش آن است که او از شرک بریده بود و باطن او از علم و ایمان سرشار بود.
(نهایه ۵ / ۴۲ ماده نزع.)
- ابوسعید خدری در حدیثی طولانی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت کند که فرمود: هرگاه از خدا درخواست کردید از او مقام وسیله را بخواهید (حضرت ادامه داد تا آنکه فرمود) دو فرشته نزد من آیند، یکی رضوان دربان بهشت است و دیگری مالک دربان دوزخ. رضوان نزدیک شود و گوید: سلام بر تو ای احمد، من گویم: سلام بر تو ای فرشته، تو کیستی؟ چه زیبایی و بوی خوشی داری! گوید: من رضوان دربان بهشتم، و این کلید بهشت است، پروردگار عزت آنها را نزد تو فرستاده، آنها را بگیر ای احمد. من گویم: این را از پروردگارم پذیرفتم؛ او را سپاس بر آنچه به من بخشیده است، آن را به علیبنابی طالب میدهم. رضوان باز میگردد و مالک نزدیک میشود و میگوید: سلام بر تو ای احمد، من گویم: سلام بر تو ای فرشته، تو کیستی؟ چه زشترو و بدمنظری! گوید: من مالک دربان دوزخم، و اینها کلیدهای دوزخ است، پروردگار عزت نزد تو فرستاده، پس اینها را بگیر ای احمد. من گویم: این را از پروردگارم پذیرفتم، او را سپاس بر آنچه به من بخشیدهاست، آن را به برادرم علیبنابیطالب میدهم. مالک برمیگردد و علی با کلیدهای بهشت و دوزخ پیش میآید تا بر بالای دوزخ میایستد در حالی که شرارههای آتش برخاسته و زوزهاش بلند و گرمایش سخت است و علی علیه السلام لگام آن را به دست دارد، دوزخ به او گوید: ای علی، از من گذر کن که نور تو شعله مرا خاموش کرد. علی علیه السلام گوید: ای دوزخ آرام گیر، این را بگیر و این را رها ساز؛ این را بگیر که دشمن من است، و این را رها ساز که دوست من است. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: در آن روز، دوزخ از یک غلام حلقه به گوش شما در برابر علی فرمانبردارتر است، آن را هرگونه که بخواهد به راست و چپ میبرد، و دوزخ در آن روز از همه آفریدگان در برابر فرمانهای علی فرمانبرتر است.
(فراید السمطین ۱ / ۱۰۶.)
پس از ملاحظه این روایات، باید ببینیم که معنای “قسمت کننده بهشت و دوزخ بودن علی علیه السلام” آیا همان است که برخی از عالمان اهل سنّت مانند احمد حنبل و برخی از پیشوایان علم لغت مانند ابنمنظور و ابناثیر گفتهاند، یا معنای لطیفتر و دقیقتری دارد؟ حافظ گنجی شافعی در کتاب کفایة الطالب (ص ۷۱) گوید: محمدبن منظور طوسی گفتهاست: “نزد احمد حنبل بودیم که مردی گفت: ای اباعبداللَّه چه گویی درباره این حدیثی که علی گفتهاست: “من تقسیم کننده بهشت و دوزخم”؟ احمد گفت: چه انکاری در این حدیث دارید؟ مگر برای ما روایت نشدهاست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به علی فرمود: “جز مؤمن تو را دوست نمیدارد، و جز منافق با تو دشمنی نمیکند”؟ گفتیم: چرا، گفت: مؤمن در کجا خواهد بود؟ گفتیم: در بهشت. گفت: منافق در کجا؟ گفتیم: در آتش، گفت: پس علی قسمت کننده بهشت و دوزخ است”. ابنمنظور در لسانالعرب گوید: قُتَیبی در معنای این حدیث گفتهاست: مراد آن حضرت این است که: مردم دو گروهند، گروهی بامنند که راه یافتهاند، و گروهی بر ضد منند که در گمراهیند مانند خوارج، پس من تقسیم کننده دوزخم، نیمی با من در بهشتند، و نیمی دیگر در دوزخ. و قَسیم بر وزن فعیل به معنای مُقاسم است مانند سمیر و جلیس (به معنای مُسامر و مُجالس).
(لسانالعرب ۱۲ / ۴۷۸، ماده قسم.)
ابناثیر نیز در نهایه مانند همین را گفتهاست. اینان گویند: چون دوستان علی علیه السلام بهشتی و دشمنان او دوزخیند، گویی که او بدین اعتبار تقسیم کننده بهشت و دوزخ است. و این همان معنایی است که حضرت رضا علیه السلام برای مأمون فرمود، که مطابق رأی مأمون بود نه معنای واقعی حدیث. اما این معنا مطابق اخبار وارده در این باب نیست، زیرا از بیشتر اخبار استفاده میشود که آن حضرت شخصاً تقسیم کننده است نه به اعتبار دوستان و دشمنان. و با اندکی تأمل به دیده انصاف در اخبار گذشته، این معنا به خوبی روشن میگردد.
- رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نگاه به علیبنابیطالب عبادت است، و یاد او عبادت است،
(ینابیع المودة / ۱۲۱. مناقب خوارزمی / ۲۶۱. نهایه ابناثیر ۵ / ۷۷. من لایحضرة الفقیه، حدیث ۲۱۴۵.)(من لایحضره الفقیه حدیث ۲۱۴۶.)
خداوند ایمان بندهای را نمیپذیرد جز با دوستی او و بیزاری از دشمنان او.
(ینابیع المودة ۱ / ۱۲۱.)
- باید دانست که نگاه به چهره علی علیه السلام به خودیخود عبادت است نه آنکه بیننده را به عبادت میکشاند، چنانکه ابناثیر از علمای اهل سنّت در کتاب نهایه (۵/۷۷) گوید: “گفتهاند: معنای این حدیث آن است که علی چون در نظر مردم نمایان میشد میگفتند: “لاالهالاّاللَّه، چه جوان شریفی! لاالهالاّاللَّه، چه جوان دانشمندی! لاالهالاّاللَّه، چه جوان کریمی! لاالهالاّاللَّه، چه جوان دلیری! پس دیدار علی مردم را به گفتن کلمه لاالهالاّاللَّه (که خود عبادت است) وامیداشت”. گوینده این سخن محمدبن زیاد معروف به ابناعرابی کوفی لغوی است درگذشته به سال ۲۳۱، شاگرد کسایی و ابنسکّیت. بنگر که چگونه این حدیث را تأویل نموده تا این منقبت امیرمؤمنان علیه السلام را نفی کند، با آنکه -چنانکه مرحوم علّامه مجلسی - علیه السلام - فرمودهاست- او خواسته یک منقبت آن حضرت را نفی کند ولی چند برابر آن را اثبات نمودهاست. انگیزه این کار چیست؟ و چه استبعادی دارد که محض نظر به آن حضرت -صلواتاللَّه علیه- عبادت باشد؟(همان / ۱۹۵.) برای توضیح بیشتر به سخن حافظ گنجی شافعی بنگر که گوید: اما نظر به چهره علی عبادت است از آن رو که او پسر عموی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، همسر زهرای بتول - علیها السلام -، پدر دو نوه پیامبر: حسن و حسین - علیهما السلام -، برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و وصی و باب علم آن حضرت، رساننده پیام او، جهادگر در برابر او، مدافع او، و خواننده مردم به سرای سلامتی و امنیت و شناخت پروردگار توانمند داناست. و دلیل فضیلت نگاه به او فضیلت نگاه به خانه کعبه است چنانکه در حدیث آمده: “پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در برابر کعبه ایستاد و فرمود: چه جلیل و شریف و با عظمتی در نزد خداوند! و مؤمن در نزد خداوند از تو بزرگتر و شریفتر است”... ابوهریره گوید: معاذبن جبل را دیدم که به علیبنابیطالب چشم میدوخت، بدو گفتم: چرا این همه به علی چشم میدوزی، گویی که تا حال او را ندیدهای؟! گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که میفرمود: نگاه به چهره علی عبادت است.
(کفایة الطالب / ۷۵، باب ۳۴.)
سایت فطرت