- ابن‏‌کثیر گوید: ابوجعفر محمدبن جریر طبری صاحب تفسیر و تاریخ نسبت به حدیث غدیر اعتنای فراوان داشته و دو جلد کتاب درباره آن گردآورده و طرق و الفاظ آن را در آنها آورده‏است.(البدایة و النهایة ۱ / ۲۰۸.)
- علاّمه امینی؛ گوید: علامه مقبلی که در جلد ۱ ص ۱۴۲ شرح حال او را آوردیم بعد از ذکر طرق این حدیث گوید: اگر چنین حدیثی امر معلومی نباشد پس هیچ امر معلومی در دین نخواهیم داشت. و سید امیر محمد صنعانی که در کتاب “الروضة النَّدیّة شرح تحفة العلویة” نام او آمده گوید: حدیث غدیر در نزد بیشتر پیشوایان علم حدیث، متواتر است. حافظ ذهبی در کتاب “تذکرةالحفّاظ” در شرح حال طبری گوید: محمدبن جریر طبری درباره آن کتابی نوشته‏است، و من بر آن اطلاع یافتم و از کثرت طرق آن در شگفت ماندم.(الغدیر ۱ / ۱۵۷ - ۱۵۸.)
- اما اخبار و احادیثی که بر این معنا دلالت دارد و از طریق عامّه رسیده جدّاً بی‏شمار است. ابوجعفر محمدبن جریر طبری (در گذشته به سال ۳۱۰) در تفسیر بزرگ خود به نام جامع البیان (۲۲ / ۵) پانزده حدیث با سندهای گوناگون آورده‏است. وی گوید: اهل تأویل در این که منظور از “اهل‏البیت” در این آیه کیستند اختلاف دارند، برخی گویند: منظور از آن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و علی و فاطمه و حسن و حسین -رضوان اللَّه علیهم- است، و این مطلب را از راویان زیر آورده‏اند: 
- محمدبن جریر طبری در تفسیر خود گوید: پیامبر صبح زود بیرون آمد در حالی که حسین را در آغوش و دست حسن را در دست گرفته و فاطمه پشت سر حضرتش حرکت می‏کرد -درود خدا بر همه آنان باد.(جامع البیان ۳ / ۲۹۹. در این روایت نامی از علی - علیه السلام - برده‏نشده و روایت ناقص است. (م)) - محمدبن جریر طبری از عبّادبن عبداللَّه روایت کرده که گفت: از علی علیه السلام شنیدم که می‏فرمود: من بنده خدا و برادر رسول اویم و من صدّیق اکبرم، هیچ کس پس از من این را نگوید مگر دروغگوی افترازننده، من هفت سال پیش از مردم با رسول خدا نماز گزاردم.(تاریخ طبری ۲ / ۳۱۰.)

 

/



سایت فطرت