بحث «علمی و فنی» با خدا!

علمای اسلام زحمات زیادی کشیدند تا این علوم و معارف امروز اینطور به دست ما رسیده است. یکی از این بزرگان «محقق اصفهانی» (۱) است.
همین محقق بزرگ، زمانی در چنان وضع اقتصادی سختی قرار داشت که توان پرداخت اجاره منزلش را نداشت. فشار زندگی بر او شدید بود و در نتیجه، چندین ماه نتوانست به صاحبخانه کرایه بدهد.
تا اینکه بالاخره روزی تحملش تمام می‌شود و به مسجد می‌رود. در آن جا ابتدا دو رکعت نماز می‌خواند و سپس ــ همانطور که در کتاب‌هایش فنی بحث می‌کند، با خدا هم شروع به بحث علمی و فنی می‌کند و ــ می‌گوید: 
خدایا! مرا"جسم و شیء"آفریدی یا"انسان و مکلف"؟ 
مرا"مادی"خلق کردی یا"مجرد"؟ 
آیا خلقت من را به گونه‌ای قرار دادی که"محتاج به مکان"هستم یا اینکه محتاج به مکان نیستم؟ 
سپس به خدا عرض می‌کند:
معلوم است که مرا انسان، مکلف، مادی و محتاج به مکان خلق کرده‌ای.
و ادامه می‌دهد:
حال که مرا تکوینا محتاج به مکان خلق کردی، می‌رسیم به تشریع.
تشریعا هم"تصرف در ارض غیر"(۲) را که بر من حرام کردی.
پس به لحاظ تکوینی، محتاج به مکان هستم و به لحاظ تشریعی محروم از مکان هستم. 
اگر در آن خانه بمانم که تصرف در ملک غیر و حرام است. اگر آنجا نمانم که مکان دیگری ندارم. 
راه سوم هم این است که به مسجد بیایم و هر چه اسباب دارم بیاورم در خانه خودت. اما از این طرف هم که در را به رویم بستی و گفتی:"الموقوف علی حسب من یوقفه"(۳). حال من چه کنم؟»...
در همین حال که شیخ مشغول بحث علمی با خالق خویش بود، کیسه ای از بالا، پیش رویش می‌افتد. در کیسه مبلغی پول بود که محقق اصفهانی با آن پول، مال الاجاره را به صاحبخانه پرداخت نمود و از آن مشکل رهایی یافت.
ببینید که بزرگان ما با چه مشقتی زندگی کردند اما این میراث عظیم علمی را برای ما بر جای نهادند.


پی نوشت:
(۱) «آیةالله شیخ محمد حسین غروی کمپانی» معروف به محقق اصفهانی. وی فقیه، اُصولی، فیلسوف، ادیب، عارف، شاعر‌ و حکیمی جامع‌ بود که‌ در برهه اخیر‌ به‌ جامعیّت‌ او از جهت‌ اتقان‌ علم‌، دقت‌ نظر، سعۀ اندیشه‌، جمع‌ بین‌ علم‌ و عمل‌، إعراض‌ از دنیا، زهد و پاکی‌ کمتر دیده‌ شده‌ است‌. در سال ۱۲۹۶ ق. متولّد و در ۱۳۶۱ رحلت‌ نمود. وی علاوه بر تألیفات فراوان، شاگردانی نظیر «آیة‌‌الله‌ حاج‌ سید ابوالقاسم‌ خویی»‌، «علامه‌ حاج‌ سید محمد حسین‌ طباطبایی»‌ و «آیة‌‌الله‌ حاج شیخ محمد تقی بهجت» تربیت کرد. 
(۲)"تصرف در ارض غیر"یعنی: سکونت یا در اختیار گرفتن زمین، خانه یا ملکی که به خود انسان تعلق ندارد بدون رضایت صاحبش.
(۳) یعنی: وقف، تنها باید در مواردی مصرف یا استفاده شود که واقف اجازه داده است.
به روایت: حضرت آیةالله وحید خراسانی 
بازنویسی: ع. حسینی عارف 
 



سایت ابنا