ای کاش خلیفه نمی‌شدم+سند

 

ابوبکر در سال ۱۳ در هفتم جمادی الثانیة از دنیا رفت، او وقتی در بستر بیماری بود از عثمان خواست تا از زبان او عهدنامه ای را برای تعیین جانشین بعد از خودش بنویسد، او چند کلمه گفت و بی هوش شد، عثمان خود بدون اینکه ابوبکر در ابتدا اسم عمر را بگوید، در عهدنامه اسم او را نوشت و وقتی بعد از به هوش آمدن بر ابوبکر خواند او گفت که قصد او هم همین بوده است. 
او در آخرین لحظات زندگی خود آرزو می‌کرد که ای کاش سه کار را انجام نمی‌داد: 
۱- ای کاش احترام خانه فاطمه را حفظ می‌کرد و فرمان حمله به آن را صادر نمی‌کرد حتی اگر در را به روی ماموران او می‌بست. 
۲- ای کاش در روز سقیفه بار خلافت را بدوش نمی‌کشید و آن را به عهده عمر و ابوعبیده می‌گذارد و خود مقام معاونت و وزارت را می‌پذیرفت.
۳- ای کاش ایاس بن عبد الله معروف به الفجاة را نمی‌سوزاند. (تاریخ طبری، ج ۳، ص ۲۳۶ و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲، ص ۴۶۳).