شوکانی در کتاب «نیل الاوطار»
شوکانی در کتاب «نیل الاوطار»در رد بعضی از سخنوران درباری میگوید: به تحقیق عدهای از اهلعلم افراط ورزیده، چنان حکم کردند که: «حسین(علیه السلام)نوه پیامبر که خداوند از او راضی باشد. نافرمانییک آدم دایم الخمر را کرده و حرمتشریعتیزید بن معاویه را هتککرده است.» خداوند لعنتشان کند، چه سخنان عجیبی که از شنیدنآنها مو بر بدن انسان راست میگردد.
تفتازانی در کتاب «شرح العقاید»
تفتازانی در کتاب «شرح العقاید» مینویسد:حقیقت این است که رضایتیزید به قتل حسین(علیه السلام)و شاد شدن اوبدان خبر و اهانت کردنش به اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه و آله)از اخباری است کهدر معنی متواتر است; هر چند تفاصیل آن متواتر نیست. دربارهمقام یزید بلکه درباره ایمان او که لعنتخدا بر او و یارانشباد. توافقی نداریم.
جاحظ
جاحظ میگوید: منکراتی که یزید انجام داد، یعنی قتل حسین(علیه السلام)وبه اسارت گرفتن زن و فرزند او و ترساندن اهل مدینه و منهدمساختن کعبه، همه اینها بر فسق و قساوت و کینه و نفاق و خروج ازایمان او دلالت میکند.
بنابراین، یزید فاسق و ملعون است و کسی که از لعن او جلوگیری کند، نیز ملعون است.
ابن حجر هیثمی مکی در کتاب «الصواعق المحرقه»
ابن حجر هیثمی مکی در کتاب «الصواعق المحرقه» مینویسد: پسرامام حنبل در مورد لعن یزید از وی پرسید. احمد در جواب گفت: چگونه لعنت نشود کسی که خداوند او را در قرآن لعن کرده است.
آنجا که می فرماید: «فصل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکماولیک الذین لعنهمالله» و چه مفاسدی و قطع رحمی از آنچه یزیدانجام داد، بالاتر است؟!
عبدالرزاق مقرم در کتاب «مقتل الحسین»
عبدالرزاق مقرم در کتاب «مقتل الحسین» میگوید: به تحقیقگروهی از علما از جمله قاضی ابویعلی و حافظ ابن الجوزی وتفتازانی و سیوطی در مورد کفر یزید نظر قطعی دادهاند و باصداقت تمام لعن او را جایز شمردهاند.
مولف کتاب «شذرات الذهب» مینویسد: در مورد لعن یزید، احمدبن حنبل دو قول دارد که در یکی تلویح و در دیگری تصریح به لعناو میکند. مالک و ابوحنیفه نیز هر کدام همتلویحا و هم تصریحایزید را لعنت کردهاند; و به راستی چرا اینگونه نباشد و حالآنکه او فردی قمار باز و دایم الخمر بود.
شیخ محمد عبده
شیخ محمد عبده می گوید: هنگامی که در دنیا حکومت عادلی وجوددارد که هدف آن اقامه شرع و حدود الهی است و در برابر آنحکومتی ستمگر است که میخواهد حکومت عدل را تعطیل کند، بر هرفرد مسلمانی کمک کردن حکومت عدل واجب است; و از همین باب استانقلاب امام حسین که در برابر حکومتیزید که خدا او را خوارکند. ایستاد.
سبط بن جوزی
از سبط بن جوزی در مورد لعن یزید پرسیده شد. او در جواب گفت: احمد حنبل لعن او را تجویز کرده است، ما نیز به خاطر جنایاتیکه درباره پسر دختر رسول خدا مرتکب شد، او را دوست نداریم; واگر کسی به این حد راضی نمیشود، ما هم میگوییم اصل، لعنت کردنیزید است.
امام شافعی
حادثه کربلا چنان در قلوب نفوذ کرد که بسیاری از بزرگان اهلتسنن آن را در قالب شعر مطرح ساخته، اندوه خویش را ابرازکردند. امام شافعی که در دوستی اهلبیت زبانزد است. دربارهنهضت کربلا چنین سروده است:
قتیل بلا جرم کان قمیصه صبیغ بماء الارجوان خصیب نصلی علی المختار من آل هاشم و نوذی بنیه ان ذاک عجیب لین کان ذنبی حب آل محمد(صلی الله علیه و آله) فذلک ذنب لست عنه اتوب هم شفعایی یوم حشری و موقفی و بغضهم للشافعی ذنوب
حسین(علیه السلام)کشتهای بی گناه است که پیراهن او به خونش رنگین شده وعجب از ما مردم آن است که از یک طرف به آل پیامبر درودمیفرستیم و از سوی دیگر فرزندانش را به قتل میرسانیم و اذیتمیکنیم!
اگر گناه من دوستی اهلبیت پیامبر است، پس من هیچگاه از آنتوبه نمیکنم. اهلبیت پیامبر(علیهم السلام)در روز محشر شفیعان من هستند واگر نسبتبه آنان دشمنی داشته باشم، گناهی نابخشودنی است.
/
شیعه نیوز