امام مهدی علیه السلام مظهر کمال
علم و دانش بیست و هفت حرف (بیست و هفت شاخه و شعبه) است تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند دو حرف بیش نبود و مردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناختهاند. اما هنگامی که قایم ما قیام کند، بیست و پنج حرف (بیست و پنج شاخه و شعبه) دیگر را آشکار و در میان مردم منتشر میسازد و دو حرف دیگر را به آن ضمیمه میکند تا بیست و هفت حرف آن منتشر گردد.
اشاره:
تکاپوی انسان برای رسیدن به جامعهای است که همة شرایط کمال وی در آن فراهم باشد. انبیا و اولیای الهی هم این مطلب را مطرح و در پی تحقق آن بودهاند اما آنچه تاکنون اتّفاق افتاده عدم وجود شرایط برای ایجاد یک نظام هماهنگ و جهانی الهی است.
خداوند متعال در قرآن کریم وعده داده که این شرایط در آخرالزّمان به وجود خواهد آمد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیه السلام) نیز فرمودهاند که زمینههای تکامل انسان، در زمان حضرت مهدی(علیه السلام) ایجاد خواهد شد. در این مقاله چگونگی شرایط و خصوصیات آن زمان از زبان ائمه اطهار، با تأکید بر کلام امیر مؤمنان(علیه السلام) مورد توجّه قرار گرفته است. هدایت خدای جهان خالقی حکیم است و هیچ موجودی را بیهوده و عبث نیافریده، چون خلق بیهدف نشانة ضعف و ناآگاهی است و این ویژگیها نمیتواند در خداوند وجود داشته باشند. او هر مخلوقی را برای هدفی حکیمانه آفریده و آن را به سوی هدفش هدایت میکند. وقتی به جهان و موجودات مینگریم آنها را یک مجموعة منظم و دارای نظام که در مسیری معین رو به سوی هدفی خاص حرکت میکند میبینیم. این حرکت حرکتی به سوی کمال است، و همة موجودات به سوی کمال در حرکتاند. اصولاً تمام حرکتها در جهان نوعی حرکت کمالی هستند بدین معنی که خداوند هر موجودی را که آفریده، او را به کمال خاص خود رهنمون گشته است.۱
در تعالیم کتاب آسمانی و آموزههای معصومین(علیه السلام) چنین روایت میشود که: جهان منظم و دارای هدف بوده (هدایت عامه) انسان هم موجودی هدفمند و دارای هدف خاص و برای رسیدن به این هدف (هدایت خاص انسان) هم عقل و اختیار (به عنوان ابزاری درونی) و پیامبران و کتب آسمانی (به عنوان ابزاری بیرونی لازم و ضروری میباشند. خداوند متعال که آفرینندة انسان است، بهترین کس برای خبر دادن از آینده و دادن برنامه برای سعادت انسان است. پیامبران را برای ابلاغ این اخبار و برنامهها به بشر، مبعوث نموده است. علی(علیه السلام) دلیل بعثت پیامبران را چنین بیان مینمایند: خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود و هر چند گاه متناسب با خواستههای انسانها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمتهای فراموش شده را به یادآورند. و با ابلاغ احکام الهی حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندی پنهانشده عقلها را آشکار ساخته، نشانههای قدرت خدا را معرفی نمایند.۲
در ادامه خطبه مولا چنین میفرمایند: خداوند هرگز انسانها را بدون پیامبر، یا کتابی آسمانی، یا برهانی قاطع و یا راهی استوار رها نساخته است. ۳
بنابراین فلسفة ارسال رسل و انزال کتب، بیان و ترسیم راه الهی همراه با حجتها و برهانهای قاطع و احکام روشن در هدایت انسان میباشد. امام(علیه السلام) دربارة دلیل بعثت نبیّ اکرم و وجود ایشان، به تکمیل دوران نبوّت اشاره نموده، میفرمایند: تا اینکه خداوند سبحان برای وفای یه وعدة خود و کامل گردانیدن دوران نبوّت، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را مبعوث کرد. پیامبری که از همة پیامبران پیمان پذیرش نبوّت او را گرفته بود و نشانههایش شهرت داشت تولدش بر همه مبارک بود.۴
در کتب آسمانی قبل از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) تمامی مشخصات آن حضرت ذکر شده بود. چنانچه در قرآن آمده است: کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادیم (یهود و نصاری) محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را همانند فرزندان خود میشناسند.۵
ضرورت نصب امام در تکمیل مبحث هدایت، امیرالمؤمنین(علیه السلام) مسیلة ضرورت وجود امام پس از پیامبر را بدین شکل مطرح میکنند: رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در میان شما مردم جانشینانی برگزید که تمام پیامبران گذشته برای امتهای خود برگزیدند، زیرا آنها هرگز انسانها را سرگردان رها نکردند و بدون معرّفی راهی روشن و نشانههای استوار، از میان مردم نرفتند.۶
همه پیامبران و حجّتهای الهی آمدهاند تا این شرایط برای انسان فراهم شود. هر چند ایشان نهایت سعی خود را نمودهاند امّا به دلیل شرایط زمانی و مکانی و دشمنان، هیچکدام از آنها نتوانستهاند این شرایط را به نحو کامل فراهم نمایند. البّته در پرتو نور الهی پیامبران و امامان(علیه السلام) افراد شایستهای در هر دوره به درجات عالی انسانی و ایمانی رسیدهاند که بسیار محدود میباشند، امّا همه آحاد جامعه نتوانستهاند از این شرایط استفاده کنند و به کمال مطلوب برسند. زیرا اگر اینگونه نبود میبایست در یک برهه از زمان هیچ فرد مشرک و ملحدی در جامعه وجود داشته باشد. همه پیامبران انسانها را وعده به آمدن نبیّ اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) دادهاند چنانکه در مطلب قبل آوردیم مولا علی(علیه السلام) در مورد پیامبر گرامی اسلام فرمودند: (خداوند) از همه پیامبران پیمان پذیرش نبوّت او را گرفته بود. ۷
نبّی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و ایمّه معصومین(علیه السلام) هم وعده به آمدن حضرت صاحبالامر(عج) دادهاند و وعده نمودهاند که در زمان این حجت الهی تمام شرایط برای رشد و کمال انسانی فراهم میگردد و همه انسانها در این زمان به کمال میرسند. اسباب کمال در حکومت مهدوی عواملی که حکومت حضرت مهدی(عج) را موجد شرایط کمال انسانی میسازند.ژ
۱. مهمترین عامل و مهیا کنندة تمام شرایط، «منوّر شدن زمین به نور الهی» است و خداوند با عنایت ویژهای که به آن حضرت دارد، خود، شرایط ظهور و تحقق آرمانهایشان را فراهم میسازد. در روایات از این موضوع، تعبیر به اشراق گردیده است از جمله مفضل بن عمر گوید از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که میفرمودند: همانا چون قایم(علیه السلام) قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن میشود.۸
۲. همچنانکه از اسم حضرت(مهدی) پیداست ایشان به همة امور، کاملاً هدایت شدهاند و هیچ امر مخفی بر ایشان پوشیده نیست. بنا به فرمایش امام صادق(علیه السلام) که میفرمایند: زیرا او بر امری پوشیده هدایت میشود.۹ در نتیجه دیگران را نیز از جمله به امور مخفی و پوشیده هدایت میکند.
۳.ایشان صاحب حکومت عدلاند. حضرت صاحب عدل مطلق، فراگیر، جهان شمول و بدون قید هستند، امام زینالعابدین(علیه السلام) در این باره میفرمایند: امام مهدی(علیه السلام) زمین را از قسط و عدل پر میگرداند.۱۰
بنابراین در آن نظام روحیّه التیام، خوگرفتن دلها به یکدیگر بر جان و روح حاکم میگردد. اینهمه دزدی، خیانت، جنایت و قانون گریزی که در جوامع بشر دیده میشود دلیل عمدهاش وجود جور و ستم در قوانین حاکم بر کشورها و یا جور و ستم در مقام تطبیق و اجرای قوانین است. مولا علی(علیه السلام) نتیجة رابطة عادلانه بین حاکم و مردم را چنین بیان مینمایند: آنگاه که مردم حقّ رهبری را ادا کرده و زمامدار حقّ مردم را بپردازد، حقّ در آن جامعه عزّت مییابد و راههای دین پدیدار و نشانههای عدالت برقرار و سنّت پیامبر پایدار میشود. پس روزگار اصلاح شده، مردم در تداوم حکومت امیدوار، و دشمن در آرزوهایش مأیوس میگردد.۱۱
آنچه مسلّم است اینکه فقط در زمان حضرت مهدی امام زمان(علیه السلام)، این شرایط به وجود میآید، یعنی هم والی حقّ رعیت و مردم را به کمال رعایت میکند و هم مردم حقّ والی را. البته والیانی چون مولا علی(علیه السلام) حقّ رعیّت را به تمامی و کمال آن ادا نمودهاند امّا طرف دیگر یعنی مردم این استعداد و آمادگی را نداشتند که حقّ والی خود یعنی مولا علی(علیه السلام) را رعایت نمایند. نه تنها ایشان را همراهی نکردند بلکه در بسیاری از موارد در مقابل ایشان ایستادند و حتّی جنگها بر علیه ایشان به راه انداختند و نهایتاً حضرت را به شهادت رساندند. قابل توجه اینکه زمانی یک حاکم، یا هییت حاکمة یک کشور میتوانند عدالت را در جامعه گسترش دهند که زمینة روحی پیاده شدن عدل توسط مردم فراهم شده باشد. اگر عدل بودن دستوری ـ هرچه عادلانه و به حق ـ از سوی مردم درک نشود، هر چند حاکم یا حاکمان تلاش نمایند باز هم در مقام اجرا با مشکل روبرو میشوند. برای مثال اگر بهترین قوانین راهنمایی و رانندگی در کشوری طرّاحی شده و خبرهترین افراد برای اجرای آن نظارت داشته باشند تا زمانی که مردم ضرورت آنرا درک نکنند، ارتکاب تخلفات توسط گروهی از آنان امری بدیهی است. قبضهای سنگین جریمه در ارتباط با رانندگی گواهی روشن بر این مطلب است. حال ببینیم در زمان حضرت صاحبالامر برای مردم چه اتّفاقی میافتد و به زبانی دیگر مردم زمان حکومت حضرت ولیعصر(علیه السلام) چه خصوصیّتی خواهند داشت که آمادگی پذیرش قوانین عادلانه حضرت را به کمال دارند:
اول، علم در زمان حضرت به کمال میرسد یعنی حضرت ولیعصر(علیه السلام) پرده از تمامی علوم مقدور بشر برداشته، آن را به کمال در اختیار مردم قرار میدهند. شاهد این موضوع کلام گهربار حضرت امام صادق(علیه السلام) است که میفرمایند: علم و دانش بیست و هفت حرف (بیست و هفت شاخه و شعبه) است تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند دو حرف بیش نبود و مردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناختهاند. اما هنگامی که قایم ما قیام کند، بیست و پنج حرف (بیست و پنج شاخه و شعبه) دیگر را آشکار و در میان مردم منتشر میسازد و دو حرف دیگر را به آن ضمیمه میکند تا بیست و هفت حرف آن منتشر گردد.۱۲
دوم، شعور و احساس مردم بسیار بالا میرود به حدّی که میتوانند این نظام عادلانه را تحمل و حتی خود، در اجرای آن نقش اساسی داشته باشند. حضرت صادق(علیه السلام) میفرمایند: هنگامی که قایم ما قیام کند خداوند آنچنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت میکند که میان آنها و قایم (رهبر و پیشوایان) نامهرسان نخواهد بود. با آنها سخن میگوید و سخنش را میشنوند و او را میبینند در حالی که او در مکان خویش است (و آنها در نقاط دیگر جهان).۱۳
سوم، به آنها حکمت داده میشود که مهمترین عامل در ایجاد شرایط اجرای عدالت در جامعه است، زیرا نشانگر درک بالای مردم آن زمان و انجام امور بر اساس عقل و خرد است و کسی که حکیم باشد کار خلاف عقل انجام نمیدهد. امام باقر(علیه السلام) میفرمایند:
در زمان حضرت صاحب، به خلق، تا آنجا حکمت داده میشود که زن در خانة خود حکم میکند به کتاب خداوند و سنت رسول خدا.۱۴
اما رهبری و اجرای عدالت حضرت مهدی(عج) چه خصوصیّاتی را داراست و چگونه میتواند عدالت، فضایل، مکارم اخلاقی و در یک کلام تمام خوبیها را بر جهان حاکم نماید.
اولاً: امام زمان(علیه السلام) بندگان خدا را برای خدا دوست دارد و برای او همه بندگان خدا یکسان و مساوی هستند، چه مرد و چه زن چه کوچک و چه بزرگ و هر نژاد و قوم که باشند. البته این سیرة همه اجداد طاهرین ایشان(علیه السلام) بوده است بر خلاف اکثر حاکمان که مردم را برای خود و در جهت منافع خودشان میخواهند. امام علی(علیه السلام) میفرمایند: مردم من شما را برای خدا میخواهم و شما مرا برای خودتان.۱۵
امام زمان(علیه السلام) نیز مردم را برای خدا میخواهد و کسی که مردم را برای خدا بخواهد تنها حکم خدا را بر ایشان جاری میسازد.
ثانیاً: دانش امام دانشی وسیع و گسترده است و احاطة کامل به همة ابعاد عدالت و فرودگاههای آن دارد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در اینباره میفرمایند: زره دانش بر تن دارد و با تمامی آداب و معرفت کامل آن را فرا گرفته است.۱۶
ثالثاً: حکم و قضاوت ایشان است که زمینة اجرای عدالت را فراهم مینماید. زیرا حضرت با علم الهی حکم نموده و برای حکم دادن نیاز به بیّنه و دلیل ندارد و خود، گناهکار و خاطی را با علم خدایی کاملاً میشناسد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: دنیا به پایان نخواهد رسید تا اینکه مردی ازما اهل بیت خروج نماید. در حالی که با حکم و داوری مینماید و از مردم بیّنه و دلیل نمیخواهد.
۴. زمین تمام ذخایر و ثروتهای خود را در اختیار حضرت قرار میدهد و امام آنها را در بین مردم تقسیم مینمایند، مردم تا آنجا غنی میشوند که هیچ فردی که بتوان به او صدقه داد پیدا نمیشود. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: در زمان ظهور (حضرت مهدی(علیه السلام)) زمین گنجهای خود را آشکار سازد، بدان سان که مردم در روزی زمین گنجها را ببینند و برای احسان کردن به کسی به وسیلة مال خود یا دادن زکات به او جست وجو کنند، ولی هیچ کس را نیابند که احسان یا زکات را بپذیرد و مردم به واسطة آنچه خداوند بدانها روزی کرده همگی بی نیاز و توانگر شوند.۱۸
به همین دلیل کسی نیازی نمیبیند که به حقوق دیگران تجاوز نماید و هر کس هر چه بخواهد در اختیار دارد. البته رشد عقلی، علمی و ایمانی انسانها این امر را تقویت مینماید. امام باقر(علیه السلام) وجود امنیت و برادری در آن زمان را بدینگونه بیان مینمایند: به هنگام رستاخیز امام قایم(علیه السلام) آنچه هست دوستی و یگانگی است، تا آنجا که هر کس هر چه نیاز دارد از جیب دیگری برمیدارد بدون هیچ ممانعتی.۱۹
جمعبندی از این نوشتار این نتیجه به دست میآید که شرایط تحقق آرمانهای انسان ـ چه به لحاظ مادّی و چه معنوی ـ تنها و تنها در زمان تشکیل حکومت حقّه حضرت مهدی(علیه السلام) ـ ارواحنا له الفداء ـ ایجاد میگردد. از لحاظ مادی انسان امید رفاه کامل در زندگی را دارد که با توجه به تکامل علوم و برکت خداوند در زمین و فراوانی ثروت، کاملترین شرایط رفاه مادّی انسان به وجود میآید. آبادانی، فراوانی نعمت، رشد و توسعة تکنولوژی، ظهور برکات زمین و توسعه امنیت از جمله نتایج تشکیل آن حکومت است. از لحاظ معنوی نیز تمام شرایط رشد معنوی انسانی در آن روزگار محقق میشود. تکامل عقول، اشراق نور الهی بر زمین و بر دل و جان بندگان خدا، نابودی کامل دشمنان انسانیّت و استقرار دین الهی شرایط را برای رشد معنوی همة حقطلبان فراهم میآورد.
پدیدآورنده: محمد مهدی خالقی
پایگاه خبری -تحلیلی اهل البیت (ابنا)