امام صادق(علیه السلام) خورشید تابان اندیشه تشیع
امام جعفر صادق(علیه السلام) که بنیان گذار مکتب تشیع در دوران بعد از فقه اول شیعه است، توانست با استفاده از فضای باز سیاسی و نیز آموزههای پدر مکرمش امام محمد باقر(علیه السلام) به ترویج مکتب علوی همت گمارد. پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) در محرم سال ۶۱ هجری قمری به نظر میرسید که امت اسلامی دچار نوعی سردرگمی شده اند. خاندان بنی امیه که به واسطه بیکفایتی یزید ابن معاویه دچار تزلزل و در آستانه انهدام قرار گرفته بود، نتوانستند در برابر مشکلات به وجود آمده به خصوص قیامهای متعدد برای خونخواهی امام بزرگ شیعیان و یاران وفادارش در کربلا، مقاومت کنند و به همین دلیل حکومتشان نیز نتوانست دوام یابد.
امام سجاد(علیه السلام) که تا مدتها برای اثبات کج فهمیهای مردم ناشی از تبلیغ دستگاه امیه و به خصوص روایت مظالم عاشورا تلاش گستردهای را آغاز کرده بود با دسیسه و توطئه برنامه ریزی شده محبوس شد و نتوانست به نحو مطلوب به اشاعه فقه علوی بپردازد. هر چند شیوه تبلیغ این امام بزرگوار در بیان نیازها و آموزههای دینی در قالب ادعیه و اذکار به شیعیان منتقل میشد اما به دلایل امنیتی و فضای بسته سیاسی در جامعه همان اندک تعالیم دینی نیز به گونهای ناقص به مردم منتقل میشد.
در دوران امام محمد باقر(علیه السلام) شرایط به گونهای متفاوت تر ازگذشته فراهم شد و با گشوده شدن فضای سیاسی، تعالیم مکتب علوی از سوی امام پنجم شیعیان به مشتاقان به شیوههایی کاملا محسوس انتقال مییافت. امام باقر(علیه السلام) در زمان حکومت امویان به مقام امامت رسید و در زمان خلافت"ولید"،"سلیمان بن عبدالملک"،"عمر بن عبدالعزیز"،"یزید بن عبدالملک"و"هشام بن عبدالملک"به ترویج علوم دینی و دانش روز پرداختند. ایشان در دوران مهجور علم و دانش با تشکیل کلاسهای درس و تعلیم شاگردان بسیار توانست به سرعت به اشاعه فقه علوی و ترویج علومی که بسیاری از آنها تا آن زمان مجهول بودند، بپردازند. در این زمان تلاش بسیاری برای برگزاری محافل علمی از سوی امام باقر(علیه السلام) و یاران و اصحاب اندیشمند ایشان در تمام ممالک اسلامی صورت گرفت. نتیجه این تلاش که موجب بنا نهاده شدن و تاسیس ده ها و صدها مدرسه دینی و علمی در سراسر قلمرو اسلامی شد، زمینهای را برای ادامه این تلاش در عصر صادقی ایجاد کرد.
"ابان بن تغلب"که محضر سه امام را از زمان امام سجاد(علیه السلام) درک کرده بود،"زراره"،"کمیت اسدی"،"محمد بن مسلم"، فقیه اهل بیت(علیهمالسلام) و از یاران راستین امام باقر و امام صادق(علیه السلام) از جمله شاگردان آن دو امام همام و از اندیشمندان برجسته دوران خود بودند که آموختههای خود را به شاگردان دیگر تعلیم میدادند. پس از شهادت امام باقر(علیه السلام) در هفتم ذیحجه سال ۱۱۴ ه.ق و در ۵۷ سالگی و در زمان خلافت «هشام بن عبدالملک»، فرزندش امام صادق(علیه السلام) به امامت رسید. شناخت دقیق تحولات این دوران، کمک شایانی به فهم بهتر آنچه که امام صادق(علیه السلام) در این زمان انجام دادند و مکتبی را به نام"مکتب الصادق"ایجاد کردند و موجب شکوفایی اندیشه تشیع شدند، خواهد کرد. در دوران امام صادق(علیه السلام)، تحولات زیادی به وقوع پیوست که لازمه شناخت تمامی این تحولات بررسی دقیق و همه جانبه آن از زمان روی کار آمدن معاویه در زمان امامت امام حسن مجتبی(علیه السلام) است. هرچند موشکافی همه این موارد در این مقال نمیگنجد اما به اختصار میتوان گفت که معاویه با شناختی که از اوضاع اجتماعی و ساخت فکری قبایل عرب داشت به خوبی به این نکته رسیده بود که مشکل اصلی این قبایل موضوع"عصبیت و نسب"است.
وی میدانست که حکومتش به دلیل نداشتن رابطه مستقیم باخاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بسیار آسیب پذیر خواهد شد. بر همین اساس وی تلاش کرد تا این نقیصه را با جعل احادیث به نفع خود و خاندانش پر کند. دستگاه حکومتی وی با صرف هزینههای کلان توانست احادیث بسیاری را جعل و روانه جامعه سازد. احادیثی که در دوران معاویه جعل شد هر چند به سادگی قابل شناخت بود اما به نظر میرسد تا مدتها توانست در بین مردم از سوی درباریان ترویج و منتشر شود.
آنچه که امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) برای آن قیام کردند به واقع درک صحیح از انحرافی بود که اینگونه در دین ایجاد شده بود. امام باقر(علیه السلام) تلاش زیادی را برای برملا کردن این خطوط انحرافی انجام دادند اما عمر کوتاه ایشان نیز کفاف نداد تا همه آن انحرافات را آشکار سازند. سیوالی که در زمان امامت امام صادق(علیه السلام) در ذهن بسیاری از مردم طرح شد این بود که برای فهم و دریافت احادیث معتبر و نیز تفسیر قرآن چگونه باید عمل کرد؟
آمادگی مردم از یک سو و شرایط به وجود آمده از تزلزل دستگاه حکومتی و در نهایت فضای باز سیاسی موجب شد تا امام صادق(علیه السلام) با بهرهگیری از همه امکانات ضمن پاسخ به این پرسشها، ابهامات و شبهات، به ترویج تعالیم اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله و سلم) بپردازند. امام خود در این زمان برای پاسخ دادن به نیاز مردم، قیامی دانش محور را پایهریزی کردند و با دایر کردن کلاسهای درس جدید و همچنین تقویت کلاسهای قبلی بنیانگذار مکتب فقه تشیع شدند.
امام در این زمان مرجع پاسخگوی همه پیروان اسلام اعم از شیعیان و سنیها بودند و با سعی و تلاش فراوان توانستند اقتدار مکتب تشیع را با استدلال و منطق بر همه پیراون اسلام اثبات کنن. به گونهای که حتی شافعی یکی از شاگردان امام جعفر صادق(علیه السلام) بوده و از محضر این بزرگوار کسب فیض کرده است. علاوه بر شافعی، مالک و ابوحنیفه از بزرگان اهل سنت نیز از محضر امام جعفر صادق(علیه السلام) کسب علم کردهاند.
امام صادق(علیه السلام) با بهرهگیری از همه علوم و نیز بهرهمندی از منبع علوم خاص موجود نزد خاندان عصمت و عترت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به پاسخگویی به شبهات مردمی که سالها در معرض احادیث انحرافی و جعلی قرار گرفته بودند، پرداختند. تلاش امام منجر به شکلگیری اندیشهای شد که نه تنها توانست شاگردان بسیاری را در همه زمینهها تربیت کند، بلکه موجب بیمه شدن شیعه و پالایش تفکرات اسلامی در طول صدها سال شد. نتیجه اهتمام امام صادق(علیه السلام) در اصلاح تفکرات شیعیان به مثابه یک انقلاب عظیم در نظام اندیشه شیعه بود و آنچه امروزه پیروان حضرتش را از سایر مذاهب متمایز ساخته، مرهون آموزهها و تعالیم آن امام همام است.
منبع: ایرنا
سایت خبری جهان شیعه(اخبار شیعیان)