افسانه ی یار غار، از نگاهی دیگر
آیا کسی که با پیامبر(صلی الله علیه و آله) درون غار بوده ابی بکر بوده است؟
مقدمه:
گاهی وقت ها برادران اهل سنت فضایلی را برای برخی اصحاب میشمارند که معلوم نیست توسط چه کسانی جعل و پرداخته شده اند. یکی از این داستانهای ساختگی قضیه غار است که میگویند ابوبکر در شبی که پیامبر از مکه به مدینه هجرت کرده اند با پیامبر درون غار رفته است. و آیه ۴۰ سوره توبه را به ابی بکر نسبت میدهند. و میگویند یکی از آن دو نفری که درون غار بوده ابی بکر است. شدت تبلیغات و تعصب روی این قضیه چنان تاثیری بر برخی از آن ها گذاشته که این را دلیلی بر افضلیت ابی بکر بر دیگر اصحاب و حتی جانشینی پیامبر میدانند.
اما با تحقیقی که استاد محترم جناب نجاح عطا الطایی در کتاب ((صاحب الغار ابی بکر ام رجل آخر؟)) انجام داده است ثابت کرده که این هم یکی دیگر از افسانههایی است که در فضیلت ابی بکر ساخته شده است. که در این مقاله به برخی از این دلایل اشاره شده است. البته ما در این جا اشاره ای به نفر دوم که همراه پیامبر وارد غار شده اشاره نمیکنیم و خوانندگان محترم را به این کتاب ارجاع میدهیم. و لازم به ذکر است که من بارها این ماجرا را با برادران اهل سنت به بحث و مناظره گذاشته ام ولی آن ها هرگز نتوانستند به من پاسخ قانع کننده بدهند.
و اینک برخی از این دلایل را در پایین اشاره میکنم.
۱-پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در طول حیاتشان نفرمودند که ابوبکر با من درون غار بوده است:
بالاخره پیامبر به عنوان یکی از آن دو نفر که در غار بودند باید جایی به این مطلب اذعان میفرمود که من و ابوبکر با هم وارد غار شدیم اما هرگز چنین چیزی وجود ندارد. چرا؟؟؟
۲-ابی بکر هم در طول حیاتش نگفته که من با پیامبر به غار رفته ام:
آن چه مسلم است این است که بالاخره یا پیامبر و یا ابی بکر که با هم در آن شب تاریک هجرت کرده اند باید بعدها بگویند و از خاطرات آن شب دیگر صحابه را آگاه کنند اما میبینیم که نه پیامبر به چنین مطلبی اعتراف داشته و نه خود ابی بکر چنین چیزی بیان کرده است. چرا؟ جز این است که به جعلی بودن این قضیه پی میبریم.
۳-فرزندان ابی بکر هم نگفته اند که پدر ما با پیامبر درون غار رفته است:
و جالب تر این که فرزندان ابی بکر هم چنین قضیه ای را بیان نکرده اند و معلوم نیست که این قضیه را چه کسانی درست کرده و در امت اسلام پخش کرده اند. اما آن چه مسلم است این است که بعد از شهادت پیامبر باید چنین وقایعی ساخته شده با شد چرا که اسباب جعل فضیلت برای صحابه فراهم بوده است.
۴- کفار و مشرکین مکه هم به همراهی ابوبکر با پیامبر اعتراف نکرده اند:
به خصوص آنکه بلاذری در کتاب خودش روایت صحیحی را نقل کرده است که:
((کرز قیافه شناس که تعقیب کنندگان را تا غار رسانده است آثار قدم پیامبر را در جلوی غار مشاهده کرده ولی او و عبدالعزی فرزند ابوبکر اثر قدم ابوبکر را در نزدیکی غار ندیده اند.))
این روایت را راوندی هم تایید کرده است.
فتوح البلدان ج ۱ ص ۶۴.
برادران اهل سنت باید روشن کنند چه کسی گفته ابی بکر با پیامبر صلی الله علیه و آله درون غار رفته است که عالم اسلام را پر از سر و صدای آن کرده اند؟؟؟
به خصوص آن که:(شماره ی ۵)
۵-ابوبکر با عمر هجرت کرده بود نه با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):
درکتاب بخاری آمده است که:
((ابوبکر و عمر و سالم غلام ابی حذیفه وابوسلمه و زید وعامربن ربیعه ازمکه به مدینه مهاجرت کردند و در راه نماز جماعت را به امامت سالم خواندند.))
متن حدیث اول:
((حدثنا عثمان بن صالح: حدثنا عبدالله بن وهب: اخبرنی ابن جریج: ان نافعآ اخبره: ان ابن عمر رضی الله عنهما اخبره قال:
کان سالم مولی ابی حذیفه یوم المهاجرین الاولین و اصحاب النبی(صلی الله علیه و آله و سلم) فی مسجد قبا، فیهم ابوبکروعمر و ابو سلمه و زید و عامر بن ربیعه.))
ترجمه: ((سالم غلام ابی حذیفه – روزی که مهاجرین هجرت کردند – و اصحاب پیامبر در مسجد قبا بودند که در میان آن ها ابی بکر و عمر و ابوسلمه و زید و عامر بن ربیعه بود.))
کتاب بخاری رقم ۷۱۷۵ باب ((استقضای الموالی و استعمالهم)).
متن حدیث دوم:
((حدثنا: ابراهیم بن المنذر قال: حدثنا انس بن عیاض، عن عبید الله، عن نافع، عن ابن عمر قال: لما قدم المهاجرین الاولون العصبه- موضع بقبا- قبل مقدم رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) کان یومهم سالم مولی ابی حذیفه، وکان اکثرهم قرآنآ))
ترجمه: ((هنگامی که اولین مهاجرین رسیدند به عصبه – موضعی در مسجد قبا – قبل از آن که رسول خدا بیایند سالم غلام ابی حذیفه (بر اصحاب) امام شد چرا که او از همه بیشتر قرآن را بلد بود.))
کتاب بخاری رقم ۶۹۲.
توضیح دو حدیث بالا:
اگر با دید منصفانه ای نگاه کنیم میبینیم که حدیث ۶۹۲ و حدیث ۷۱۷۵:
۱-هر دو از نافع از ابن عمر هستند.
۲-هر دو اشاره به امامت سالم غلام ابی حذیفه دارند.
۳-هر دو در یک مسجد و آن هم مسجد قبا هستند.
۴-مامومین هم در هر دو حدیث که به سالم اقتدا کرده اند مهاجرین اولین را دارند که ابوبکر هم
(طبق حدیث ۷۱۷۵) در میان آن هاست.
نتیجه:
((حدیث ۷۱۷۵ مکمل حدیث ۶۹۲ است. که نام تعداد بیشتری از افراد را ذکرکرده است و هرگز به بعد از هجرت ارتباط ندارد. و به راستی چگونه بعد از هجرت سالم امام مهاجرین و اصحاب در مسجد قبا باشد در حالی که پیامبر آنجاست. از این دو حدیث فهمیده میشود که ابن عمر اولی را زمانی بیان کرده که هنوز مسجد قبا ساخته نشده و در آن لفظ موضع بقبا را بیان کرده است. و حدیث دوم را زمانی بیان کرده که مسجد را ساخته بودند و او هم گفته
در همین جا یعنی ((فی مسجد قبا)) آن نماز جماعت اتفاق افتاده است.))
۶-اصلا آیه قرآنی در شان ابی بکر نازل نشده است:
با این که برادران اهل سنت خیلی متعصبانه روی داستان غار تکیه دارند و آیه۴۰ سوره توبه معروف به آیه غار را به ابی بکر نسبت میدهند اما میبینیم که مادرشان عایشه چنین مطلبی را انکار کرده است. از عایشه نقل شده است که گفت:
((هرگز در مورد ما (خانواده) قرآنی نازل نشده است.))
۱-بخاری ج ۶ ص ۴۲ چاپ دارالفکر بیروت.
۲- تاریخ ابن اثیر ج ۳ ص ۱۹۹.
۳-البدایه و النهایه ج ۸ ص ۹۶.
که واضح است دارد این مطلب را تایید میکند که در شان و منزلت خانواده اش (ابوبکر و...) آیه قرآنی نازل نشده است. چرا که اگر منظور از ((ما)) در این گفته، او و پیامبر و... باشد که حرفش غلط است. زیرا خدا در قرآن پیامبرش را ستوده است. و آیههایی نازل کرده است. اگر منظور به عنوان یکی از همسران پیامبر گفته باشد که باز غلط است چرا که خدا در قرآن گروه همسران را مورد خطاب قرار داده است. و آیههایی برای آن ها نازل کرده است. چه به صورت دستوری و یا هر نوع دیگر. پس معلوم میشود که منظور او از ((ما)) خانواده اش است و آن هم از حالت گفتار پیداست که منظورش این است که در شان و منزلت آن ها آیه ای نازل نشده نه در مورد مطاعنشان. چرا که این عبارت را در مسجد و جلوی همه اصحاب بیان کرده و هیچ کس هم انکار نکرده است.
۷-پسر ابی بکر جزی تعقیب کنندگان پیامبر بود و در خانه ابی بکر همراه ابی بکر بود:
عبد الرحمان پسر ابوبکر که عبد العزی هم نامیده میشد یک فرد کافر معاند و محارب اسلام بود.
تاریخ ابن عساکر ج ۱۳ ص ۲۸۰.
و در آن روزها که مرد بالغی بود یکی از مشرکین بود که پیامبر خدا را تعقیب میکرد. حتی در جنگ بدر هم در صفوف کافران بود. او هم جزی تعقیب کنندگان پیامبر بود و در خانه ابوبکر هم زندگی میکرد.
مختصرتاریخ دمشق ابن منظور ترجمه عبدالرحمان ابن ابی بکر و نیز اسد الغابه شرح حال همین عبدالرحمان.
سوال: طبق داستان غار که اهل سنت میگویند پیامبر آن روز به خانه ابوبکر رفته و با او وعده گذاشته است. چگونه با وجود عبدالرحمان (عبد العزی) چنین قضیه ای امکان دارد؟؟؟
سوال:
چرا علمای شیعه در کتابهای خود چنین قضیه ای را در ظاهر پذیرفته اند و نوشته اند؟؟
در جواب باید گفت: شیعه از حق پیروی میکند و جز فقه و احکام در هیچ مقوله دیگری از کسی تقلید نمیکند مباحث اعتقادی و تاریخی در این مکتب باید تحقیقی پذیرفته شوند. و به صرف تقلید از علما و... هیچ مبحث تاریخی امکان وجود پیدا نمیکند. و مباحث فقهی و احکام فروع دین در تشیع تقلیدی هستند. این داستان که یک قضیه تاریخی است اصلا ارتباطی به دین و مذهب ندارد و باید با تحقیق صحت آن بررسی شود.
اما اگر علمای شیعه این حرف را زده اند بدلیل شدت تبلیغات اهل سنت بوده و ((الا آنان چنین قضیه ای را ثابت نکرده اند و موضوع اعتقادی قرار نداده اند. یا بر روی آن فتوی صادر نکرده اند و سندی برای آن ذکر نکرده اند. و مطالب بدون دلیل و سند که با قرآن هم مغایر باشد در مکتب شیعه جایگاهش معلوم است. ولی برای رد حرفهای اهل سنت و بدلیل کثرت گفتههای آن ها نقل کرده اند در عین اینکه فضیلت بودن آن را انکار کرده اند و بر اساس اصول دینی آن را هرگز فضیلتی برای ابوبکر نمیدانستند. و واضح است مطلبی که این گونه بدون سند و درستی در کتاب ها نقل شود از اعتبار خارج است. و ممکن است هم خلاف آن بعدها ثابت شود. اما همان گونه که گفتیم بدلیل غیر مذهبی بودن قضیه و تاریخی بودن آن نقل آن در کتابهای شیعه ضرری به مکتب شیعه نمیزند و در عین حال برتری برای عقیده اهل سنت بوجود نمیآورد. چرا که بدون سند و صرف بیان گفتاری بدون تحقیق است.
اما اگر نگاهی به فضایل امیرالمومنین(علیه السلام) بکنیم - که شیعه اینقدر به آن ها اهمیت میدهد - همه به این خاطر است که از زبان مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل شده و با اسناد محکم و دلایل قطعی بدست ما رسیده است. نه بدلیل تبلیغات و یا ساختههای ذهنی موهوم. و از این رو مهم هستند چون ساخته دست برخی افراد عمری نیستند.
از طرف یکی ازمراجعین سایت فطرت، به نام ققنوس