اصلاحات در حکومت حضرت مهدی (علیه السلام)

مقدمه 
آنان که به اصلاح جوامع بشری می‌اندیشند، و برای رفع عوامل بی عدالتی، ظلم، فساد و تباهی برنامه‌ریزی می‌کنند، باید بدانند که سیمای ارائه شده در قرآن و روایات از وضعیت دوران پس از ظهور الگویی کامل و عملی برای همه انسانهای دوره غیبت است، که می‌توانند ساختار زندگی فردی و اجتماعی خود را بر اساس آن سامان بخشند و علیرغم همه محدودیتها، سمت و سوی حرکت اصلاحی خود و جامعه را، در جهت اصلاحات پس از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) قرار دهند.

ویژگی‌های مهم اصلاحات مهدوی
با نگاهی گذرا به آیات و روایات عصر حکومت امام زمان (علیه السلام) به دو ویژگی‌ مهم و اساسی اصلاحات مهدوی پی می‌بریم؛ اول اینکه: اصلاحات و سامان‌‌بخشیهای حکومتی امام عصر (علیه السلام)، جهانی است که در بردارنده سعادت، امنیت و آرامش برای همه انسانها، در جای جای این کره خاکی می‌باشد. دوم آنکه: اصلاحات مهدوی مطابق با فطرت و ذات خداجوی انسانها است و در قوانین آن هیچگونه تبعیض و برتریی نژادی وجود ندارد و تمامی جامعه بشریت در برابر آن یکسانند و به همین علت اقشار و توده‌های مستضعف جهان که بیشترین جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، در سایه این اصلاحات خشنود و خرسند می‌باشند.

ابعاد مختلف اصلاحات مهدوی 
بطور کلی اصلاحات در عصر ظهور را به سه بخش عمده می‌توان تقسیم کرد:

الف) اصلاحات اقتصادی یکی از برنامه‌ها و اقدامات مهم حضرت مهدی (علیه السلام) اصلاحات اقتصادی و معیشتی و پدید آوردن رفاه در جامعه بشری است. آیات و روایات عصر ظهور حاکی از آن است که در سراسر زمین جامعه‌ای یکپارچه و منسجم تشکیل می‌شود که همه افرادش مثل یک خانواده با هم و در کنار هم در کمال صمیمیت زندگی می‌کنند و عوامل اصلی فقر و بیچارگی، گرسنگی و مظلومیت، چپاول و غارت ثروتها از بین خواهد رفت. تردیدی نیست که بدترین اسارت برای بشریت، فقر و گرسنگی است که این اسارت برای انسان لحظه‌ای آسایش و آرامش باقی نمی‌گذارد، و زمینه‌های رشد و تکامل علمی و معنوی او را نابود می‌سازد، و همواره انسان را در اندیشه سیر کردن شکم و پوشاندن بدن و دست یابی به سایبان و بهبودی از درد و بیماری گرفتار می‌کند و فرصتی باقی نمی‌گذارد تا انسان به نیازهای روحی و معنوی بیندیشد و برای رشد علمی خویش اقدامی انجام دهد. با اصلاحات اقتصادی حضرت مهدی (علیه السلام)، بشریت از این بردگی و اسارت جانسوز فقر و تبعیض رهایی می‌یابد و از بند مشکلات و گرفتاری‌ها آزاد می‌شود. و به تکامل و رشد علمی و معنوی می‌اندیشد و در آن راستا گام بر می‌دارد. در روایات عصر ظهور، اصلاحات اقتصادی و رفاه مردم جهان، از جمله مسایلی است که بیشترین تأکید بر آن شده است که با این اصلاحات نابسامانیها سامان می‌یابد و نیازها برآورده می‌شود. و رفاه اقتصادی و آسایش معیشتی بر تمامی زوایای زندگی بشری پرتو خواهد افکند.
طبق روایات و احادیثی که از پیشوایان دینی درباره حکومت امام زمان به ما رسیده است: 
تأمین زندگی و رفاه در عصر ظهور به حدی می‌رسد که: اگر از مسلمانان کسی در بردگی باشد، به دست امام خریده می‌شود و آزاد می‌گردد، اگر کسی بدهکاری داشت، بدهی او پرداخت می‌شود، هر کس حقی از دیگران بر گردن داشت، رد می‌شود. اگر بنده‌ای قصاص شد دیه او به صاحبش پراخت می‌گردد، هر کس به دلیل جرمی به اعدام محکوم شد، بدهکاریهای او پرداخت می‌شود، و پس از اعدام زندگی خانواده‌اش همسان و هم سطح دیگر مردم تأمین می‌گردد. حضرت مهدی (علیه السلام) سالی دوباره به مردم مال می‌بخشد و در ماه نیز دوبار امور معیشتی مردم را تأمین می‌نماید تا نیازمندی به زکات پیدا نشود. تا جاییکه مردم زکات مالشان را در کیسه‌‌ها می‌گذارند و کنار کوچه قرار می‌دهند، ولی کسی پیدا نمی‌شود که آنها را بردارد و استفاده کند. ثروتهای غصب شده از غاصبین گرفته می‌شود، حق هر حق‌داری را بگیرد و به او دهد حتی را زیر دندان غاصباان باشد[۱]. به طور کلی اصلاحات اقتصادی حضرت مهدی (علیه السلام) را می‌توان در سه محور اصلی خلاصه نمود: 
۱ـ به استخدام گرفتن ثروتهای زمین و بهره‌برداری از آن به نفع فرد فرد جامعه جهانی.
۲ـ باز پس‌گیری ثروتهای غصب شده و اموال بادآورده و استفاده از آن برای ارتقاء سطح زندگی انسانهای زمین. 
۳ـ برقراری عدالت اجتماعی و مساوات، همراه با برنامه‌ریزی درست و صحیح برای آسایش و آرامش انسان‌ها.

ب) اصلاحات دینی و فرهنگی: برای تشکیل جامعه واحد جهانی وحدت دینی و مذهبی مردم جهان یکی از ضروریات است. ادیان مختلف، با فرهنگها و آداب و رسوم گوناگون، به طور قطع سبب تفرقه و ناسازگاری اجتماعی و مانع وحدت و یگانگی است، زیرا دین و جهان‌‌بینی زیربنای تفکر و روابط اجتماعی انسان است بنابراین اصلاحات دینی و فرهنگی حضرت مهدی (علیه السلام) در راستای تشکیل حکومت واحد جهانی بر سه اصل استوار است.

۱ـ اصلاح انحرافهای فکری یکی از مهم‌ترین بخشهای اصلاحات دینی و فرهنگی حضرت مهدی (علیه السلام) مقابله با انحرافات، کج‌رویها و بدعتهای دینی به ویژه در جوامع اسلامی است. روشن است که پاکسازی ذهنها از رسوبات فکری گذشته خصوصا اگر بنام دین باشد، کاری بسیار دشوار است. که این جریان یکی از موانع بزرگ و مشکلات دشوار در راه اصلاحات حضرت مهدی (علیه السلام) به شمار می‌رود. و بدون شک بخش عمده‌ای از جنگهای آن حضرت در جامعه‌های اسلامی در ارتباط با همین علت است؛ و مسلمانان با حربه اسلام انحرافی، که در حقیقت ضد اسلام است به جنگ با امام بر می‌خیزند، که آن حضرت با قاطعیت با آنان روبرو خواهد شد. 

۲ـ (یکپارچگی) وحدت دینی بعد از ظهور امام زمان (علیه السلام) و مبارزه با انحرافات فکری و عقیدتی و نیز نزول حضرت عیسی (علیه السلام) و اقتدا نمودن او به حضرت مهدی (علیه السلام) در بیت المقدس تمامی مسیحیان به امام عصر (علیه السلام) ایمان می‌آورند. و در نتیجه دین واحدی بر جهان حاکم خواهد گشت و پرچم اسلام در اقصا نقاط جهان به اهتزاز در خواهد آمد. حضرت مهدی (علیه السلام) با حاکم کردن دین و فرهنگ ناب اسلامی بر جامعه جهانی و از بین بردن معاندادن و مخالفان لجوج در ساختن جامعه یگانه بشری به توفیقی بزرگ و بی‌مانند دست می‌یابد و همه علل و عوامل ناسازگاری‌ها و تضادهای اجتماعی را که علت اصلی آن در اختلاف عقیدتی جامعه نهفته است از بین می‌برد و با عرضه دین اسلام که آثار عمل به آن به طور عینی و ملموس برای همگان روشن می‌گردد راه هر گونه اختلاف و تفرقه را‌ خواهد بست.

۳ـ رشد عقلی و تکامل علم و دانش یکی از زیباترین مراحل اصلاحات دینی و فرهنگی حکومت مهدوی؛ رشد عقلی و تکامل علم و دانش است. انسان در بعد عقلی و رشد فرهنگی سیر طولانی داشته و زحمات زیادی در این راه متحمل شده و در این زمینه دستاوردهایی نیز برای او حاصل گشته است ولی کوشش انسان در مسیر تکامل و رشد، بیشتر به بعد مادی جهان و زندگی انسان معطوف بوده و در مسائل ماوراء طبیعی پیشرفت چندانی نداشته و مجهولات بیشماری پیش روی بشر قرار دارد. و در حقیقت شناخت انسان از جهان اسرارآمیز بسیار محدود و اندک است، و متخصصان رشته‌های گوناگون علوم بشری با این همه پیشرفت، به دستاوردهای اندک و ناچیز علوم اعتراف دارند. از سوی دیگر چون هدف از خلقت انسان، رشد و تکامل علمی و معرفتی اوست، باید روزی این هدف تحقق یابد. بدون شک این مهم در زمان ظهور امام عصر (علیه السلام) تحقق می‌یابد و بشریت به محضر استاد و معلمی راه پیدا می‌کند که اولا هیچ مجهولی در عالم برایش وجود ندارد و ثانیا هدف او پرده برداری از مجهولات و ارتقای انسان‌ها تا اوج تکامل علمی و عقلی است. امام صادق (علیه السلام) در این باره می‌فرمایند: «علم و دانایی از ۲۷ حرف تشکیل می‌شود تمام آنچه که پیامبران تا کنون آورده‌اند ۲ حرف است و مردم تا کنون بیش از دو حرف را نشناخته‌اند آنگاه که مهدی ما قیام می‌کند ۲۵ حرف دیگر را آشکار می‌کند»[۲].
امام عصر (علیه السلام) مردم را به دانشهای یقینی و درست هدایت می‌کند و شناختها و معارف ناب و خالص را برای آنان به ارمغان می‌آورد و تمام نقطه‌های ابهام و سرگردانی را محو خواهد نمود. و در سایه حکومتش علم و عقل انسان‌ها آنچنان متحول می‌گردد که زنان در خانه‌ها با کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت می‌کنند[۳].

ج) اصلاحات اجتماعی بدیهی است، حکومتی که در مدتی کوتاه، بر دشواریها چیره می‌گردد و نابسامانیها را از بین می‌برد و بذر امید در دل‌ها می‌کارد، از پشتیبانی همه جانبه مردمی برخوردار خواهد شد. نظامی که آتش ظلم و ستیز را خاموش کند و آسایش و امنیت را چنان به جامعه بازگرداند که حیوانات نیز از آنان بهره‌ مند شوند. این چنین حکومتی از اصلاحات اجتماعی وسیعی برخوردار خواهد بود. با درنگی کوتاه و گذرا در روایات عصر ظهور می‌توان به ابعاد گسترده و زوایای مختلف این اصلاحات پی برد.

به طور کلی اصلاحات اجتماعی در حکومت مهدوی (علیه السلام) به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود:

۱ـ اجرای عدالت اجتماعی گسترش عدالت در پهنه‌ گیتی و ریشه‌سوزی بیداد از سراسر زمین، در رأس اصلاحات اجتماعی حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) است. در احادیث و آیاتی که درباره قیام آن امام آمده است، دعوت به توحید و مبارزه با شرک و کفر، به اندازه ایجاد عدالت و اجرای آن، مورد تأکید قرار نگرفته است.
و شاید علت این باشد که:
با برقراری عدالت اجتماعی در سایه دین ناب اسلام و حاکمیت عدل، همه مردم خسته از ظلم و ستم، تبعیض و حق کشی، استثمار و چپاول با هر دین و مذهبی که باشند مشتاقانه به حکومت عدل محور مهدوی پناه می‌آورند و گمشده دیرینه خویش را در آن روزگار می‌یابند. بنابراین اجرای عدالت، اقدام اصلی و سرلوحه همه برنامه‌های حضرت ولی عصر (علیه السلام) است چنانکه امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه «ان الله یأمر بالعدل و الاحسان»[۴]‌ می‌فرمایند: خداوند برای مردم دستوری جز عدل و عمل به احسان ندارد[۵] و امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره عدالت اجتماعی می‌فرمایند: اجرای عدالت سبب زنده ماندن احکام دین است[۶]. حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) نیز در این باره می‌فرمایند: زمین در پرتو عدل (دوباره) زنده می‌شود و اجرای حدود خداوند در زمین مفیدتر از چهل روز بارندگی است[۷]. تردیدی نیست که برای ساختن جامعه توحیدی، بر مبنای تعالیم وحی مهمترین اصل و شالوده کار همان اجرای عدالت اجتماعی و گسترش آن است.

۲ـ برقراری امنیت اجتماعی امنیت اجتماعی زمینه‌ساز فعالیتهای اجتماعی است و شرط لازم برای رشد و تکامل فرد و جامعه محسوب می‌شود. در جامعه امن، دیگر بیم و هراس و دلهره و نگرانی در مردم نیست، کسی از کسی بی‌دلیل نمی‌ترسد و هر کس در هر مقام اجتماعی نمی‌تواند به اشخاص پایین دست خویش زور بگوید و برای او مانع تراشی نماید. در جامعه امن، سرمایه‌داران و متنفذان بر جامعه تسلط ندارند و سرنوشت بیچارگان و فقرا به دست ثروتمندان و اغنیاء رقم نمی‌خورد. در سایه امنیت اجتماعی مانعی بر سر راه فعالیتهای افراد وجود ندارد، محصول کار و کوشش افراد نصیب خودشان می‌گردد و ثمره تلاشها و زحماتشان را بی‌کم و کاست دریافت می‌کنند. 
در عصر حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) نادرستی و دغلبازی در کار نیست و بازار نامردی‌ها و نیرنگ‌ بازیها رونقی ندارد، همه تلاشها و فعالیتهای مرم در سایه امنیت کامل و بر محور درستی و انسانیت استوار است. 
به طور کلی باید گفت:
امنیت اجتماعی پدیده‌ای است که در پرتو عدالت اجتماعی پدید می‌آید و از شاخه‌ها و میوه‌های آن درخت تناور است. حضرت مهدی (علیه السلام) در جامعه عدالت‌محور خود همه معیارها و ضوابط غیر انسانی را کنار می‌زند و بیم‌آفرینان و هراس‌انگیزان را در جوامع بشری نابود می‌سازد. اعمال نفوذها، سلطه‌طلبی‌ها و قانون شکنیها را نفی می‌کند و حرکت جامعه و روابط اجتماعی را بر پایه قانون و عدل و احترام به حقوق و ارزش انسان استوار می‌سازد. در آن دوران زندگی‌بخش هیچ حقی ضایع نمی‌گردد و هر کس در هر مقام به بیش از آنچه حق دارد دست نمی‌یابد. در چنین جامعه‌ای قلبها به هم نزدیک می‌شود، دوستی و مهرورزی جای کینه‌توزی و دشمنی را می‌گیرد، درگیری و تزاحم جای خود را به رقابت سالم و آزاد می‌دهد. امیرمؤمنان (علیه السلام) می‌فرماید: «چون قایم ما قیام کند کینه‌ها از دل‌ها بیرون رود، حیوانات نیز با هم سازگاری کنند. در آن روزگار زن با همه زیبایی و زیور خویش، از عراق در آید و تا شام برود و از هیچ چیز نترسد»[۸]. 

منابع مقاله: 
۱ـ نجم الدین طبسی، چشم‌اندازی به حکومت مهدی (علیه السلام)، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲، چاپ چهارم. ۲ـ محمد حکیمی، عصر زندگی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱، چاپ پنجم. ۳- حسن مهدویان، بهاری‌ترین فصل انسان، قم، بوستان کتاب ۱۳۸۳، چاپ اول.

[۱] - بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۲۲۴، تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۶۴. 
[۲] - بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۳۳۶. 
[۳] - غیبت نعمانی: ص ۲۳۹.
[۴] - سوره نحل: آیه ۹۰.
[۵] - تفسیر نور الثقلین: ج ۳، ص ۷۸. 
[۶] - الحیاة: ج ۶، ص ۴۰۴. 
[۷] - مکیال المکارم: ج ۱، ص ۸۱. 
[۸] - منتخب الاثر: ص ۴۷۴.



سایت شیعه نیوز