۲۸ صفر سال ۱۱هجری در کنار فاجعه شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله، فاجعه بسیار بزرگ شکسته شدن و از بین رفتن حرمت پیغمبر صلی الله علیه وآله است که در واقع در این روز حرمت همه مقدسات شکسته شد.

مصیبت درگذشت هرکس به قدر عظمت شخصیت اوست و از آن جا که در عالم آفرینش احدی به مقام پیغمبر صلی الله علیه وآله نمی‌رسد و ایشان گوهر بی همتای خلقت است، مصیبت شهادت ایشان نیز بی مانند و استثنایی است. عظمت فاجعه ی شهادت آن حضرت را فقط معصومین علیهم السلام درک می‌کنند و در حقیقت درک ما از بزرگی این فاجعه عاجز و ناتوان است. اما حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه ای که چند روز پس از شهادت پدر بزرگوارشان ایراد نمودند، جمله ای فرمودند که به عنوان فردی که بهتر از هر شخصی عمق این فاجعه را درک می‌کند، شایان دقت و بررسی است. ایشان ضمن آن خطبه می‌فرمایند: «واُزیلت الحرمة عند مماته فتلک والله النازلة الکبری والمصیبة العظمی؛(۱) هنگام درگذشت آن بزرگوار حرمت شکسته شد و از میان رفت، و به خدا قسم این است مصیبت بزرگ و فاجعه ی جبران ناپذیر».

در این عبارت، صدیقه ی کبری حضرت زهرا سلام الله علیها ـ که بهتر از هر شخص این مصیبت و عمق این فاجعه را می‌دانند ـ نفرموده اند مصیبت بزرگ، شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله است. آن حضرت فاجعه ی بزرگ را چیز دیگری دانسته اند. فاجعه ی بی مانند و بزرگ بر اساس فرمایش ایشان شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله نیست، بلکه شکستن حرمت رسول خدا صلی الله علیه وآله است. از طرفی آن حضرت نفرموده اند: حرمت ایشان شکسته شد، بلکه فرمودند: زایل شد و از میان رفت.

از لحاظ لغت عرب و زبان عربی وجود الف و لام بر سر حرمت که ظاهرش الف و لام جنس است به این معناست که همه حرمت ها با شکستن حرمت آن بزرگوار از میان رفت؛ یعنی نه فقط حرمت آن بزرگوار، بلکه حرمت حضرت موسی، حضرت عیسی و ابراهیم خلیل الرحمان علیهم السلام نیز در آن هنگام از میان رفت. و نیز حرمت همه پیامبران و همه اوصیا و ائمه اطهار علیهم السلام، عرش، کرسی، قلم، اسلام و قرآن، بلکه حرمت خدای متعال نیز یکسره از میان رفت. صدیقه کبری حضرت زهرا سلام الله علیها سوگند یاد می‌کنند که از میان رفتن این حرمت ها بزرگترین فاجعه و عظیم ترین مصیبت است.

جا دارد در این نکته بیندیشیم که چرا آن حضرت چنین تعبیری فرموده اند. در آن روزگار بسیاری از مردم نماز می‌خواندند، روزه می‌گرفتند، حج بجا می‌آوردند و دیگر تکالیف عبادی خود را انجام می‌دادند، با این حال چرا آن حضرت ـ که عصمت کبرای الهی است ـ فاجعه ی بزرگ را نه شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله بلکه حرمت شکنی‌هایی توصیف می‌کنند که در آن هنگام رخ داد. صدیقه کبری حضرت زهرا سلام الله علیها در آن هنگام این مطلب را سربسته فرمودند، ولی امروزه می‌توان این مطلب را باز نمود و روشن گفت. مراجعه به کتاب‌های تاریخی، تفسیری و رواییِ عامه و خاصه کمک بسیاری برای فهم این مطلب به ما می‌کند.

رسول خدا را خدای متعال اشرف کاینات و حرمت او را بعد از حرمت خود معرّفی فرموده، حضرتشان پیش از مبعوث شدن به رسالت بسیار مورد قبول و احترام مردم بودند و مردم آن بزرگوار را: «الصادق الامین» لقب داده بودند، پس از رسالت نیز آن بزرگوار در میان مردم مسلمان ـ به استثنای عده ای محدود که بهره ای از انسانیت نبرده بودند ـ فوق العاده محترم بودند. هنگامی که آن حضرت در مناسک حج سر مبارک خود را در روز عید قربان می‌تراشیدند مردم اطراف ایشان حلقه می‌زدند تا به وسیله موی حضرت تبرک جویند و دانه دانه موهای سر مبارک حضرت را به افتخار می‌گرفتند و برای به دست آوردن آن بر یکدیگر پیشی می‌گرفتند. هرگاه آن بزرگوار وضو می‌ساختند، اصحاب ایشان برای تبرک جستن به قطرات آبی که از صورت و دستان مبارک حضرت جدا شده و یا قطرات باقی مانده از وضوی ایشان رقابت می‌نمودند و به آن استشفا و برکت می‌طلبیدند.

امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام شخصیت اول جهان خلقت بعد از رسول خدا نسبت خود را به رسول خدا اینگونه معرّفی نموده و می‌فرمودند: «أنا عبد من عبید محمّد؛(۲) من بنده ای از بندگان حضرت محمدم».

در حقیقت این حرمت بزرگ و والای رسول خدا صلی الله علیه وآله اندکی پیش از شهادت ایشان زیر پا نهاده شد و این زمانی بود که به ایشان جسارت نموده و گفته شد: «إنّ الرجلَ لَیَهجُر؛(۳) این مرد ـ العیاذ بالله ـ هذیان می‌گوید» مردی که قرآن مجید درباره ی او می‌فرماید: «وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی؛ او آنچه را که می‌گوید و به زبان می‌آورد جز وحی آسمانی نمی‌باشد»(نجم/۳و۴).

اگر امروز روی کره زمین بت پرست، یا غیر مسلمان وجود دارد نتیجه همان روز و همان افرادی است که به «أشرف الأولین والآخرین» چنین جسارت بزرگی را روا داشتند. این اتفاق به فرموده صدیقه کبری حضرت زهرا سلام الله علیها تمام حرمت ها را یکسره از میان برد. از همین روست که در روایت آمده است: اگر امیرمؤمنان علیه السلام پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله بلافصل همین طوری که خدا امر فرموده بود به خلافت می‌رسیدند، حتی یک نفر غیر مسلمان باقی نمی‌ماند.(۴)

اگر امروز روی کره زمین ظلم، جور و کشتار هست نتیجه همان روز است. تمام جنایاتی که امروزه در عراق و جاهای دیگر در حق اهل دین انجام می‌شود نتیجه همان روز است، امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام را با سر برهنه به مسجد بردند نتیجه همان است. تخریب بقیع، هدم بارگاه امامین عسکریین سلام الله علیهما همه و همه نتیجه آن روز است. آنچه از دین برجاست نتیجه تلاش و فداکاری ۱۳معصوم دیگر است و اگر امام زمان و معصومان دیگر نبودند امروز احدی شمه ای از اخلاق و انسانیت نداشت، و از نماز و روزه خبری نبود؛ درست مانند پیغمبرانی دیگر که با رفتن آنان شریعت آنان هم توسط دشمنانشان به کلی از میان رفت.

از این رو حدیث شریف «لولاک لما خلقت الأفلاک ولو لا علی لما خلقتک ولو لا فاطمة لما خلقتکما؛ ای رسول خدا اگر تو نبودی افلاک را نمی‌آفریدم و اگر حضرت علی نبود تو را نمی‌آفریدم و اگر حضرت فاطمه نبود شما دو تن را نمی‌آفریدم»، بدین معنا نیست که امیرمؤمنان حضرت علی یا حضرت زهرا علیهماالسلام برتر از رسول خدا صلی الله علیه وآله هستند، بلکه این حدیث بدین معناست که این ذوات مقدسه به اصطلاح علت مُبقیه اسلام هستند و اگر این فداکاری و رسیدگی معصومین سلام الله علیهم پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله نبود از اسلام هیچ اثری برجا نمی‌ماند. اگر حضرت سیدالشهدا، امام زمان و دیگر امامان معصوم علیهم السلام نبودند امروز هیچ اثری از دین برجا نمی‌ماند. از این روست که صدیقه کبری حضرت زهرا شهادت رسول خدا را مصیبت بزرگ نمی‌دانند، بلکه از بین بردن حرمت ها را مصیبت بزرگ و جبران ناپذیر توصیف می‌کنند.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱. بحارالانوار، ج۲۹، ص۲۲۶ (فصل نورد فیه خطبة...).
۲. کافی، ج۱، ص۸۱ (باب الکون والمکان، حدیث۵).
۳. بحارالانوار، ج۳۰، ص۴۶۶ (الرابع...).
۴. الکافی، ج ۵، ص ۵۵۶.

 

//



شیعه آنلاین