آیا همسر پیامبر(ص) بودن فضیلت است؟

آیا همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودن فضیلت است؟

پاسخ‌هایی کلی در مورد تمامی ازدواج‌های رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم وجود دارد که این مورد نیز تحت همین پاسخ ها، قابل توضیح است.
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم که به بنا به تصریح قرآن مجید، رحمت برای عالمیان هستند، اقدامات خویش را بر اساس همین وصف تنظیم فرموده بودند. ازدواج نیز یک اقدام برای جلب رحمت الهی بود. توجه به خوی اعراب در تعصب قبیله گی و فامیلی، روشن می‌کند که اگر کسی نسبت فامیلی با آنان و قبیله شان پیدا می‌کرد، ارتباطی عمیق میان شان به وجود می‌آمد. حال تصور کنید که این خصوصیت نسبت به پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله چه آثاری می‌تواند داشته باشد؟ نفوذ کلام بیشتر و گرایش یک قبیله به دین جدید و جلب رحمت الهی از این راه.
چنان که بیان شد، برقراری نسبت فامیلی با یک طایفه باعث اسلام آوردن یک جماعت و یک قبیله می‌گردید و این نتیجه چیزی نبود که بتوان از آن چشم پوشی نمود. جالب این جاست که مستشرقین نیز این مسئله را مورد توجه قرار داده اند و گزارش‌هایی در این زمینه بیان کرده اند که از جمله می‌توان از کتاب « محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) پیامبری که از نو باید شناخت » نوشته ی ویرژیل گیورگیو نام برد.
از سوی دیگر، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، هیچ گاه کسی را به خاطر گناه و خطایی که هنوز مرتکب نشده، مجازات نکرده اند. مجازات پیش از وقوع جرم، راه و روش مستبدان و خونخواران است، نه کسی که پیامبر رحمت می‌باشد. بنابراین گرچه عایشه و برخی دیگر از همسران پیامبر خدا علیه وآله السلام، پس از ازدواج مرتکب جرایم زیادی شدند، اما این مسئله ربطی به پیش از ازدواج ندارد. همین مسئله در مورد ابوبکر نیز قابل بیان است.
نکته ای که در همین مورد لازم به ذکر است، هدف از طرح چنین سوالاتی است. آیا تا کنون از خود پرسیده ایم که چرا چنین سوالاتی از سوی مخالفین شیعه مطرح می‌شود؟ آیا آنان با این سوالات قصد پاک و منزه جلوه دادن عایشه و امثال وی را ندارند؟ در این صورت باید گفت:
سوالات این چنینی که شما طرح می‌کنید، نهایتا استبعاد به وجود می‌آورند، ولی وقتی این همه گزارش تاریخی در معتبرترین منابع تان وجود دارد، چنین سوالاتی در حقیقت نفی اعتبار منابع اصلی مذهب خودتان است. پس بهتر است به جای این که چنین مطالبی را مطرح کنید، یا پاسخی علمی برای اشکالات شیعه بیابید، یا صریحا اعلام کنید منابع مذهب تان بی اعتبار است. استبعاد زمانی نتیجه بخش است که مدرکی وجود نداشته باشد. زمانی که مدارک فراوان از معتبرترین منابع مذهب شما دلالت بر کژی‌های فراوان در عملکرد عایشه و دیگران… است، روایات تاریخی صحیح حتی به نقل از خود عایشه، در این زمینه وجود دارد، استناد به ازدواج رسول اکرم علیه وآله السلام چه ثمری دارد؟ مگر ازدواج بعد از رخ دادن جنگ جمل بوده است؟ مگر ازدواج بعد از شادی عایشه از شهادت امیرالمومنین علیه السلام و حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام بوده است؟ مگر ازدواج بعد از فریاد کشیدن و آزار دادن پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بوده است؟ مگر ازدواج بعد از جاسوسی و خبرچینی از خانه ی رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بوده است؟ مگر ازدواج بعد از آزردن رسول الله علیه وآله وسلم و حسادت نسبت به محبوبیت حضرت ام المومنین خدیجه کبری علیهاالسلام بوده است؟ ….
مخلوط کردن مسائل از نظر زمانی، کوششی است که به دلیل عجز از پاسخ منطقی به اشکالات شیعیان، انجام می‌شود و مطمینا نزد کسانی که اهل منطق هستند، جایگاهی نخواهد داشت.
نکته ی دیگر این است که افرادی که به همسری پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم برای اثبات فضیلت عایشه و حفصه استناد می‌کنند، ظاهرا حتی به کتاب خدا قرآن کریم نیز توجه ندارند. مگر در قرآن مجید از همسران انبیاء بزرگی چون حضرت نوح و حضرت لوط علیهماالسلام سخن به میان نیامده است؟ همسرانی که نسبت به دعوت شوهران شان، کافر بوده اند و چهره ی زشتی از خود به یادگار گذارده اند. اگر قرار بود تنها همسری پیامبری از پیامبران خدا علیهم السلام مایه ی فضیلت باشد، چرا همسر نوح علیه السلام در قرآن مورد مذمت قرار گرفته است؟ مگر معیار شما همسری پیامبر نیست؟ پس حتما «العیاذبالله» خداوند در سرزنش و مذمت همسر نوح علیه السلام، مرتکب اشتباه شده است، چرا که با معیار معرفی شده از سوی مدعیان پیروی از سنت، مخالفت فرموده است.
متاسفانه کسانی که به غلط خود را اهل سنت می‌دانند، معیارهای نادرستی برای ارزش گزاری بر افراد تعیین کرده اند، که هم مخالف با کتاب خدا و هم مخالف با سنت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است. تعجبی ندارد، زمانی که راه از اساس اشتباه پیموده شود، و میان قرآن و اهل بیت علیهم السلام جدایی افکنده شود، نتیجه ای جز خسران و زیان حاصل نخواهد شد.