آیا اقامه نماز توسط ابوبکر به جای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دلیل به حق بودن خلافت او نیست؟

پاسخ۱: به شهادت تاریخ پیامبر تا آخرین روزهای عمر خود حتی با حالت ضعف و بیماری عصابه بر سر و تکیه داده به دوش امیر مؤ منان علی (علیه السلام) و فضل بن عباس به مسجد می‌آمدند و نماز را اقامه می‌کردند۲ 

پا سخ ۲: گروهی از مورخین تصریح کردهاند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حتی در روز وفات نیز به نماز حاضر شدند ۳ 

پاسخ ۳: می‌دانیم که پیامبر در روزهای پایانی عمر خود لشکر اسامه جهت جنگ با روم را در بیرون مدینه تجهیز کرده بودند وبه بزرگان صحابه بجز علی (علیه السلام) امر کرده بودند که تحت سرپر ستی اسلمه در اردو گاه باشند و به تخلف کنندگان از لشگر اسامه بار ها لعنت فرستاده بودند, وعمر و ابوبکر نیز جزو لشگریان اسامه بودند۴, چگونه ابوبکر هم جزو سربازان اسامه بودند و هم در مدینه یجای پیامبر نماز اقامه کرده است؟

پاسخ ۴: بعضی گفته اند ابوبکر به نماز پیامبر اقتدا نموده ومردم برنماز ابوبکر!!! ۵ این سخن آنقر عجیب و غیرمنطقی است که توسط هیچ عقل سلیمی پذیرفته نیست و حتی در کتب فقهی اهل سنت به چنین مسیلهای نیز اشاره شده است چنان که جزیری در الفقه علی المذاهب الاربعه چنین گفته است: ((ومن شروط صحه الامامه ان لا یکون الامام مقتدیا بامام غیره))۶ یعنی شرط صحت امامت این است که امام به دیگری (امام دیگر) اقتدا نکرده باشد.

پاسخ ۵: اگر چنین است که ابوبکر امامت مردم را بر عهده داشته است و حتما نعوذ بالله پیامبربه او اقتدا کرده چون بعد از اینکه او ابوبکر اقامه نماز کرده پیامبربا حال مریضی به مسجد حاضر شده است و اگر هنوز نماز شروع نشده بود که پیامبر به مسجد حاضر شدند پس حتما امامت نماز بعده ایشان بوده و ابوبکر نقشی در امامت جماعت نداشته است. در ضمن در اقامه جماعت توسط ابوبکر در زمان پیامبر نیز بین علما اهل سنت اختلاف نظر است روایاتی وجود دارد که میگوید ابوبکر تکبیر را به گوش مردم میرسانید. ۷

همچنین روایاتی وجود دارد کهدر نماز پیامبرجلوی ابوبکر ایستاده بود ۸

روایات زیادی در کتاب فتح از عایشه آمده که در آن نماز پیامبرامام بود.۹

از این روایات معلوم میشود پیامبردر آن نماز امام بوده و ابوبکر نقش مکبر را داشته یا در نماز ی که پشت سر پیامبر می‌خوانده تکبیر ها را بلند می‌گفته است. نه اینکه امام باشد. روایتی د رمجمع الزواید آمده که یک روز(روز یکشنبه) قبل درگذشت پیامبر مرض او شدت یافته و دنبال ابوبکر فرستاده تا او نماز بخواند, او نیز وقتی خواسته به نماز به ایستد جای پیامبر را خالی دییده است و از نازک دلی غش کرده است! وصدای ضجه مردم بلند شده است و پیامبر که صدا ضجه و علت آنرا پرسیده با حالت بیماری به مجد آمده ونماز را خود خوانده است.۱۰

خود این روایت چند مطلب را نشان می‌دهد که قابل توجه است. الف- ابوبکر بالخره در آن روز اقامه نماز جماعت برای مردم نکرد. ب – این اولین باری بوده که او می‌خواسته جای پیامبر نماز بخواند چون وقتی جای خالی پیامبر در نماز را دیده است, با اینکه ابوبکر می‌دانست که پیامبر زنده است, غش کرده است! جالب این است که بعد از وفات پیامبر, او به مدینه آمده و با خونسردی به عمر که مردم را با شمشیر تهدید می‌کرد که پیامبر نمرده است,گفت که پیامبر مرده است و غش هم نکرد! ج- نهایتا پیامبر خود این نماز را برای مردم اقامه کرد, زیرا یا نماز ابوبکر را باطل می‌دانست, ویا اینکه او اصلا نماز نخوانده است. در سیره ابن هشام آمده است که پیامبر در روز دوشنبه یعنی روز وفات خود نیز برای مردم نماز خوانده وخطبه مختصری نیز ایراد نموده۱۱

وبه نقل ابن سع در ((طبقات الکبری)) و ابن هشام ((در سیره نبویه)) صدای پیامبر در آن روز در قرایت خطبه بحدی بلند بود که از مسجد خارج می‌شد۱۲
وابوبکر در آن روز از پیامبر اجازه گرفت که به خارج مدینه (سنح) نزد همسر خود دختر خارجه برود. و همانروز پیامبروفات نمود۶ و وقتی ابوبکر وارد مدینه شد واز مرگ پیامبرمطلع شد که عمر مردم را تهدید می‌کرد.۱۳

چنانکه از روایات برمی آید به هر صورت ابوبکر آنروز بر مردم امامت نکرده است که با عث فضیلتی برای او باشد. واین شبه جعل فضلیت در این روایات برای ابوبکر به گونه ای است که یکی از علما اهل سنت(ابوالفرج ابن جوزی حنبلی) در رد نماز خواندن ابوبکر به جای پیامبر کتابی تدوین کرده است به نام ((آفه اهل الحدیث)) واساسا ا ین مطلب در بین اهل سنت اختلافی بوده ونمی تواند چنین مسئله دلیل صحتی باشد برای خلافت ابوبکر.

-------------------------------------------------------------------

۱ النزاع والتخاصم /ص۶۱ 
۲ تاریخ طبری /ج۳/ ص۱۹۸ حوداث سنه ۱۱ –مجمع الزواید /ج۹/ص۲۹
۳ انساب الاشراف بلاذری /ج۱ص۵۸۸ باب مرض رسول الله - طبقات الکبری /ج۲ /ص۲۱۵ 
۴ کتاب تاریخ الخمیس /ج۲/ص۱۵۴ وقایع سنه ۱۱ می‌گوید ((فلم یبق احد من وجوه المهاجرین و الانصار الا انتدب فی تلک الغزوه, فیهم ابوبکر و عمر و سعد بن ابی وقاص و سعید بن زید و ابو عبیده و قتاده بن النعمان)) کتاب الطبقات الکبری ابن سعد /ج۲ص۱۹۱ – الکامل فی التاریخ /۲/ ۳۱۷ – انساب الاشراف /ج۱/۴۹۳ – ابن ابی الحدید /ج۶/ص۵۲ – سیره الحلبیه / ج۳ /ص۲۰۷ – سیره ازینی دحلان /ج۲/ص۳۳۹ – کنزالعمال /ج۱۰/ص۵۷۰ /۳۰۲۶۴
۵ – صحیح بخاری /ج۱/۱۷۴ – طبقات الکبری بن سعد /ج۱/ص۹۵ –تاریخ طبری /ج ۳/ص۱۹۷ – کتاب الثقاه /ج۲/ص۱۳۲- البدایه والنهایه /ج۵/۲۳۴
۶ – الفقه علی المذاهب الاربعه /ج۱/ص۱۸۳ باب الرجل یاتم بالامام ویاتم الناس بالماموم – صحیح مسلم /ج۱/۳۱۴ کتاب الصلاه باب ۲۱ استخلاف الامام اذا عرض له عذر /ح۹۵ – نیل الاوطار /ج۳/ص۱۸۳ باب الامام ینتقل مامونا اذا استخلف فحضرمستخلفه 
۷- صحیح بخاری /ج۱/ص۱۸۲ / باب من اسمع الناس التکبیر – صحیح مسلم /ج۱/ ص۳۱۴ – نیل الاوطار
۸- نیل الاوطار /ج۳ص۱۸۳ 
۹- نیل الاوطار /ج۳ /ص۱۸۴ 
۱۰-مجمع الزواید /ج۹/ص۲۹ 
۱۱- سیره ابن هشام /ج۴/ص۶۵۳ باب صلاه ابی بکر بالناس طبقات الکبری /ج۲ ص۲۱۵- سیره ابن هشام /ج۴ /۶۵۳ 
۱۲- صحیح بخاری /ج۵/ص۸ باب فضل ابی بکر - طبقات الکبری /ج۲/ص۲۱۵ باب ذکر امر رسیل الله ابابکر ان یصلی الناس
۱۳- صحیح بخاری /ج۵/ص۸ باب فضل ابی بکر
 



سایت فطرت