آشنایی اجمالی با نهج البلاغه
نهج البلاغه این اثر جاودانه، بر گرفته از بیانات و انوار گهربار امیرالمؤمنین حضرت علی (علیهالسلام) آن بزرگ مرد تاریخ است که هیچگاه غبار زمان پرده کهنگی و فراموشی بر سیمای پرفروغ او نیفکنده، و از جلوه و شکوه او نکاسته، و تقوا و عدالت و جهاد و دیگر صفات برجسته او را از یاد نبرده، و در برابر عظمت دانش و حکمت او سر تعظیم فرود آورده، و از مرز تعصب و فرقهگرایی در گذشته، تا بدانجا که دوست و دشمن زبان به ستایش او گشوده و به تالیف کتب و سرایش اشعار پرداخته و با زبان اندیشه و سوز و دل نمیازیم فضیلت او را بیان کردهاند.
روایات اسلامی و متون تاریخی در شان و منزلت امیرمؤمنان علی علیهالسلام فراتر از شهرت و تواتر است تا بدانجا که از حقایق مسلم و ضرورتها بشمار میآید.
تدوین نهج البلاغه:
این مجموعه نفیس و زیبا به نام«نهجالبلاغه» که اکنون در دست ماست و روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشههای نوتر و روشنتر مرتبا بر ارزش آن افزوده است، منتخبی از«خطابهها» و «دعاها» و «وصایا» و«نامهها» و«جملههای کوتاه» مولای متقیان علی ـ علیه السّلام ـ است.
این اثر ماندگار که از متون اولیه فرهنگ اسلامی است توسط ادیب علامه مرحوم سید شریفرضی رضوان الله علیه در سال ۴۰۰ هجری از میان صدها کتاب و منبع گردآوری و تنظیم گردیده است. آنچه تردید ناپذیر است این است که علی ـ علیه السّلام ـ چون مرد سخن بوده است، خطابههای فراوان انشاء کرده، و همچنین به تناسبهای مختلف جملههای حکیمانه کوتاه فراوان از او شنیده شده است، همچنان که نامههای فراوان مخصوصا در زمان خلافت نوشته است، و مردم مسلمان علاقه و عنایت خاصی به حفظ و ضبط آنها داشتهاند.
اسناد، شروح، ترجمه ها
آفتاب آمد دلیل آفتاب. اگر سخن شناسی بخواهد به دید تحقیق و خالی از تعصبات، با این پرسش که صاحب سخن در این کتاب کیست، بنگرد؛ قطعا تصدیق خواهد کرد که او شخصیتی بزرگ است که به سرچشمهای جوشان و منبعی بی پایان متصل است به گونهای که نمیتوان پس از قرآن نظیری برای آن پیدا کرد.
اگر هیچ سند معتبری هم برای آن پیدا نشود باز هم میتوان اذعان کرد که این سخن، از اوست و سخنی عادی با محاسبات دنیوی نیست؛ زیرا حقایق ومعارفی که در این مجموعه در قالبهای گفتاری بسیار بدیع و جذاب مطرح شده است از عهده بشر عادی خارج است. این کلام با زبان بی زبانی از عظمت و شرافت صاحبش سخن میگوید.
شخصیتهای زیادی تلاش خویش را در جهت بررسی مصادر نهجالبلاغه صرف کردهاند که اجمالا ذکر اسامی برخی از آنها بی تناسب نیست:
۱. مدارک نهجالبلاغه، علامه کاشف الغطاء
۲. استناد نهجالبلاغه، امتیاز علی عرشی
۳. نهجالسعاده فی مستدرک نهجالبلاغه، محمد باقر محمودی(در ۸ جلد)
۴. مصادر نهجالبلاغه، عبدالله نعمت
۵. مصادر نهجالبلاغه و اسانیده، سید عبدالزهراء حسینی
۶. بحثی کوتاه پیرامون مدارک نهجالبلاغه، رضا استادی
۷. روشهای تحقیق در اسناد و مدارک نهجالبلاغه، محمد دشتی ۸. و...
نهجالبلاغه در طول حدود هزار سال عمر خود در دسترس دانشمندان، طلاب و اهل علم بوده است و به مطالعه و حفظ آن میپرداختند و در خطبهها و خطابهها بدان استناد و تبرک میجستند و اندیشمندان و محققان بر آن شرح و تفسیر مینوشتند و به ترجمه آن اقدام میکردند.
همه شارحان و مترجمان نهجالبلاغه که بیش از سیصد [۱] نفر میباشند بالاتفاق معتقدند که این کتاب از تالیفات علامه [۲] شریفرضی است و او این توفیق را یافته که سخنان امام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را با سبک و شیوهای جالب گردآوری و تنظیم نماید.
اجازاتی که علما و محدثان بزرگ به اصحابشان میدادند [۳] دلیل روشن و قاطعی بر صحت این انتساب است.
علامه شریفرضی - کسی که در دنیای علم و ادب به پارسایی و دقت در راستگویی مورد قبول همگان است. [۴] - نیز در کتابهای متعدد خود این امر را تصریح کرده است.
نهج البلاغه مانند قرآن کریم کتاب زنده است و هم چنان میدرخشد و نظر دانشمندان را به خود جلب میکند و به اکثر زبانهای زندة دنیا چون: فارسی، ترکی، اردو، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و اسپانیایی و غیره ترجمه شده است.[۵]
نام نهجالبلاغه
نامی که شریفرضی برای این کتاب برگزیده «نهجالبلاغه» یعنی «راه و روش بلاغت» است زیرا این کتاب درهای بلاغت را به روی خواننده میگشاید و طالبان بلاغت را بدان نزدیک میسازد و نیاز دانشمند و دانشجو را برمیآورد، و گمشده و خواسته بلیغ و زاهد است و از آن روز که این کتاب گام به عالم فرهنگ و ادب نهاد و توسط شریفرضی به بار نشست، در میان دانشمندان و خطبا و اهل ادب جا باز کرد و بلند آوازه شد و شهره آفاق دانش گردید و ستاره آن در شام و عراق و نجد و تهامه درخشید، و هرکجا که رفتبا استقبال مردم مواجه گردید و در مراکز علمی به درس و بحث از آن پرداختند زیرا علاوه بر معنای ارزنده و محتوای علمی و عمیق همهجانبه و درهای حکمت و دانش، دارای الفاظ و نگارشی بسیار بدیع و زیبا و سبک و شیوهیی هماهنگ و عالی است که در اوج نثر عربی قرار گرفته است. [۶]
ویژگیهای نهج البلاغه
نهج البلاغه این اثر ماندگار و بی نظیر را میتوان از جهات مختلفی مورد دقت، شناخت و بررسی قرار داد. اوصاف و ویژگیهای این مجموعه بی بدیل را در این نوشتار مختصر نمیتوان شناخت، اما به لحاظ اختصار، به شاخصها و ویژگیهای مهم آن اشاره میشود:
۱. کلامی فوق کلام انسانها و پایین تر از کلام خدا و در حقیقت، کلماتی گهربار از امام معصوم حضرت مولی الموحدین امام علی(علیه السلام)
۲. جامعیت نهج البلاغه، به گونه ای که همانند قرآن، به عنوان انواری از آن، به تمام مسائل دنیوی و اخروی پرداخته است
۳. اوج فصاحت و بلاغت بی نظیر
۴. در بردارنده رسالتی جاودانه و جهانی پس از قرآن، جهت هدایت بشریت
۵. جاذبه خاص نهج البلاغه برای همگان
۶. مصون از هرگونه ضعف، خطا وتحریف
۷. ارزش والای پیامهای نهج البلاغه
۸. عدالت خواهی و ظلم ستیزی منحصر به فرد
۹. و....
محتوای نهج البلاغه
نهجالبلاغه اثری است که باید با آن زیست و تنفس کرد. روح را با آن همدم ساخت و با آن نبض و قلب را به تپش در آورد، تا معانی آن در عمق جان بنشیند و بتوان دنیاهای آن را وارد شد و سرزمینهایش را فتح کرد. هرچند رسیدن به قلهی رفیع معرفت علی(علیه السلام) حتی در حوزه نهجالبلاغه بر کسی میسّر نیست و ضعف ما حکم میکند که نمیتوان تمام دنیاهای زهد و تقوا و عبادت و عرفان و حکمت و فلسفه و پند و موعظه و ملاحم و مغیبات و سیاست و مسؤولیتهای اجتماعی، حماسه، شجاعت و دیگر زوایای نهج البلاغه را وارد شد و این اقیانوس بیپایان را شناخت.
نهجالبلاغه از نظر محتوایی به مسائل گوناگون اعتقادی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی پرداخته است و در قالب خطبهها، نامهها و حکمتها به پرسشها و مسائل عرصههای مذکور پاسخ داده است.
نهجالبلاغه در مسائل اعتقادی به آفرینش جهان و انسان و جانوران، هدفدار بودن خلقت انسان،[۷] معرفت حق تعالی[۸] وحدت حق تعالی[۹]، هدف فرستادن پیامبران[۱۰]، هدف بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) [۱۱]، استمرار رسالت با قرآن و عترت[۱۲] و فرجام و رستاخیز،[۱۳] پرداخته است.
امام علی(علیه السلام) در نهجالبلاغه، به مسائل اقتصادی نیز پرداخته است و مسیولیّت انسان را نسبت به سرزمینها و چهارپایان[۱۴] و ارج نهادن به کار و تلاش انسان و بهرهمندی از حاصل دسترنج خویش[۱۵] و ضرورت آبادانی سرزمینها[۱۶] و ذخیرهسازی ثروت[۱۷] و توصیههایی مربوط به بیتالمال و عدالت اجتماعی و فقر زدایی و رهنمودهای اخلاقی به ثروتمندان و برنامههای اقتصادی و وظایف فردی نیازمندان و وظایف دولت و جامعه را بیان کرده است.[۱۸]
بخش دیگری از فرمایشات امام علی(علیه السلام) به مسائل سیاسی و حکومتی اختصاص دارد. امام(علیه السلام) در این ساحت، به وظایف کارگزاران و استانداران، نویسندگان، ارتش و نیروها و سران نظامی، روشهای دریافت مالیات و اصول کشورداری پرداخته است.[۱۹]
ساحت دیگر نهج البلاغه، مسائل اخلاقی و تربیتی است. که امام(علیه السلام) بر مبنای جهانبینی توحیدی، آنرا استوار ساخته است. اخلاق فردی در نهجالبلاغه، دانش اندوزی توأم با عمل، بی اعتنایی به زخارف دنیوی، آزادگی و ظلم ستیزی، نظم و حسابرسی در امور را تبیین نموده است و اخلاق اجتماعی نیز به خوش خلقی و انسان دوستی، انصافورزی با مردم و مانند اینها اشاره کرده است.[۲۰]
مسائل عبادی و معنوی مانند سیمای عابدان شب زندهدار، انگیزههای گوناگون در عبادت، حالات و مقامات عابدان و تأثیر عبادت در زوال گناه نیز در نهجالبلاغه مورد توجه جدی قرار گرفته است[۲۱]. رویکرد علی(علیه السلام) در سراسر سخنانش بر مبنای عدالت است؛ همانگونه که فرمود: عدالت، زندگی است. [۲۲]
علی(علیه السلام) از آن بسیار افرادی نبود که در سخن، از حق دم میزنند، ولی در عمل از آن سرمیپیچند؛ [۲۳] زیرا حق، در مقام سخن گستردهترین پهنا را داراست ولی در مقام اجرا و عمل بدان، در تنگنایی بیمانند است؛[۲۴] یعنی در مقام سخن، به آسانی میتوان حق و عدل را ستود و از آن دم زد، ولی عمل کردن بدان، بسیار دشوار و مشکل است.
[۱]. کتابنامه نهجالبلاغه: رضا استادی، البته این کتاب در سال ۱۳۹۵ به چاپ رسیده است و در طول بیستسال پس از آن قطعا شروح و ترجمههای زیادی تالیف شده است. در این زمینه بنیاد نهجالبلاغه اثری تدوین کرده استبنام کتابشناسی امیر المؤمنین (علیه السلام) و نهجالبلاغه که در آن به کلیه ترجمهها و شروح و در مورد نهجالبلاغه نیز اشاره شده است.
[۲]. نگاه کنید به فهرستهای ابیالعباس نجاشی متوفای ۴۵۰ و فهرستشیخ منتجبالدین متوفای ۵۸۵.
[۳]. علامه امینی،الغدیر۴/۱۹۳، دارالکتب الاسلامیه.
[۴].الغدیر: ۴/۱۹۵، همان.
[۵]. داود الهامی- دنیای نهج البلاغه، ص ۱۸۷، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم.
[۶]. شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، مقدمه ابوالفضل ابراهیم بر شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ص ۷، دار الاضواء بیروت.
[۷]. نهج البلاغه، خطبهی ۱و ۱۶۵ و ۱۸۵.
[۸]. همان، خطبهی ۱۸۶.
[۹]. همان، خطبهی ۱۵۲، ۴۵.
[۱۰]. همان، خطبهی ۱۴۴ و ۱.
[۱۱]. همان، خطبهی ۱.
[۱۲]. همان، خطبهی ۱۹۸ و ۱۵۲ و ۹۷.
[۱۳]. همان، خطبهی ۱۳۲، حکمت ۴۵۶ و ۴۴ و خطبهی ۲۲۲.
[۱۴]. همان، خطبهی ۱۶۷.
[۱۵]. همان، خطبهی ۱۶۰.
[۱۶]. همان، نامهی ۵۳.
[۱۷]. همان، حکمت ۱۲۳ و خطبهی ۱۸۳.
[۱۸]. همان، نامهی ۵۳ و ۴۰ و ۶۷ و حکمت ۲۲۹ و ۶۸ و ۳۹۰ و ۳۶۶ و ۱۴۰ و ۱۴۱ و ۳۲۸ و ۲۳۰ و ۹۳، خطبهی ۱۵ و ۱۲۷ و ۲۰۵ و ۲۲۴."
[۱۹]. نهج البلاغه، نامهی ۵۳ و ۴۵ و ۵ و ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ و ۲۷ و ۴۰ و ۴۳ و ۷۱ و ۸ و ۱۴ و ۱۲ و ۱۱ و ۱۶ و ۵۰ و ۶۰ و ۲۵ و ۲۶ و ۵۱ و ۷۷.
[۲۰]. همان، خطبهی ۱۹۲ و ۱۱۰ و ۲۳۰ و ۵۳ و ۴۷ و نامهی ۳۱ و ۴۷ و ۵۳؛ حکمت ۱۴۷و ۴۳۹.
[۲۱]. همان، خطبهی ۲۲۲ و ۱۹۳ و ۲۲۰ و ۲۳۰ و ۱۹۹ و ۱۹۲، حکمت ۲۹۰ و ۲۳۷، نامهی ۴۵.
[۲۲]. غررالحکم و دررالکلم.
[۲۳]. شرح غرر الحکم، ج ۶، ص ۶۲.
[۲۴]. نهج البلاغه، خطبهی ۲۱۶
پایگاه خبری -تحلیلی اهل البیت (ابنا)
پایگاه خبری -تحلیلی اهل البیت (ابنا)