علی فانی
شماره صفحه: 1

زیر باران دوشنبه بعد از ظهراتفاقی مقابلم رخ دادوسط کوچه ناگهان دیدمزن همسایه بر زمین افتادسیبها روی خاک غلطیدندچادرش در میان گرد وغبارقبلا این صحنه را... نمیدانمدر من انگار می شود تکرارآه سردی کشید، حس کردمکوچه آتش گرفت از این آهو سراسیمه گریه در گریهپسر کوچکش رسید از راهگفت: &