گوشه ای از فضایل حضرت علی علیه السلام در نیم نگاهی به کتاب سفینة البحار
- معاویه به عَدیبن حاتم گفت: صبر تو در فراق علی چگونه است؟ گفت: چون صبر مادری که فرزند دلبند او را در دامنش سر ببرند، که هرگز آب دیدهاش خشک نمیشود و سرشکش از باریدن باز نمیماند.
(سفینة البحار ۲ / ۱۷۰.)
- محدّث قمّی گوید: (علّامه حلّی) در منتهی گوید: اما روایت شاذّی که رسیده در گفتن:"أنّ علیّاً ولی اللَّه، و آل محمّد خیرالبریّة"بر آن اعتمادی نیست. آری در حدیث مام صادق علیه السلام وارد است که: هرگاه یکی از شما گفت:"لا اله الاّ اللَّه، محمّد رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم"پس بگوید:"علی أمیرالمؤمنین (ولی اللَّه)"، و این حدیث دلالت دارد بر استحباب گفتن آن به طور عموم و اذان یکی از آنجاهاست.
(سفینة البحار ۱ / ۱۶.)
- نظّام: علیبن ابیطالب، گوینده را مایه گرفتاری و آزمایشی سخت است، اگر در حق او سنگ تمام گذارد به افراط و غلو انجامد، و اگر از حقّش بکاهد به زشتی و گناه در افتد؛ حد میانه هم چندان ظریف و تیز زبان و بلند ستیغ است که آگاهی از آن و صعود بر آن بسی دشوار آید مگر بر گوینده زیرک و هوشمند.
(سفینة البحار ۱ / ۱۴۶، به نقل از جاحظ.)
- عامر شعبی: امیرمؤمنان علیه السلام بدون مقدمه نُه جمله فرموده است که چشم بلاغت را در آورده و حکمتهای جوهرنشان را به یتیمی نشانده (یعنی نظیری برای آنها یافت نمیشود.) و دیگران را از آوردن مانند یکی از آنها عاجز ساخته است؛ سه جمله در مناجات، سه جمله در حکمت و سه جمله در آداب. سه جمله مناجات: اِلهی کَفی بی عِزّاً اَنْ اَکونَ لَکَ عَبْداً، وَ کَفی بی فَخْراً اَنْ تَکونَ لی رَبّاً، اَنْتَ کَما اُحِبُّ، فَاجْعَلْنی کَما تُحِبُّ."خدایا همین عزت مرا بس که بنده توام، و همین افتخار مرا بس که تو پروردگار منی، تو چنانی که دوستت دارم، پس مرا چنان دار که دوستم بداری". سه جمله حکمت: قیمَةُ کُلِّ امْرِءٍ ما یُحْسِنُهُ"ارزش هر کسی به فنّ و حرفه اوست". ما هَلَکَ امْرُءٌ عَرَفَ قَدْرَهُ"هر کس قدر خود را شناخت هلاک نشد". المَرْءُ مَخْبُوٌّ تَحْتَ لِسانِهِ"شخصیت آدمی در زیر زبانش پنهان است". سه جمله در آداب: اُمْنُنْ علی مَنْ شِیْتَ تَکُنْ امیرَهُ"به هر که خواهی بخشش کن تا امیر او باشی". وَاسْتَغْنِ عَمَّنْ شِیْتَ تَکُنْ نَظیرَهُ"از هر که خواهی بینیازباش تا نظیر او باشی". وَ احْتَجْ اِلی مَنْ شِیْتَ تَکُنْ اَسیرَهُ"به هر که خواهی دست نیاز برکه اسیر او خواهی شد".
(سفینة البحار، ۱ / ۱۲۳.)
- ابن ابیالحدید گوید: عجیبترین و شگفتترین کار روزگار -گرچه همه کارهایش شگفت است- آن است که کار علی علیه السلام به جایی رسیده که همتای معاویه قرار میگیرد و میان آنان نامه رد و بدل میشود.(سفینة البحار ۲ / ۳۳۲، ماده علا.) در خبر است که چون معاویه بنا بر مخالفت با امام امیرمؤمنان علیه السلام نهاد، خواست شامیان را آزمایش کند، عمروعاص به او گفت که به مردم دستور دهد تا کدو را سر ببرند؛ اگر اطاعت کردند معلوم میشود معاویه میتواند بر آنان حکومت کند وگرنه نمیتواند. معاویه همین دستور را داد و آنان اطاعت کردند، و این یک بدعت اموی شد. (حاشیه وسایلالشیعة ۱۷ / ۱۶۰.) در زمینه سر بریدن کدو از امیرمؤمنان علیه السلام سؤال شد که آیا باید کدو را سر برید؟ فرمود: کدو را سر نمیبرند، آن را بخورید و سر نبرید و مبادا شیطان عقل شما را برباید.(وسایلالشیعة ۱۷ / ۱۶۰.) ابواسحاق ارجایی گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: آیا میدانی چرا شما را فرمودهاند که برخلاف قول عامّه عمل کنید؟ گفتم: نمیدانم. فرمود: علی علیه السلام هیچ امر دینی را انجام نمیداد جز آنکه عامّه برخلاف او عمل میکردند تا امر ولایت او را ابطال کنند.
سایت فطرت