مقدمه:
سرزمین حجاز، سرزمینی بود خشک و بی آب و علف؛ و مردمان آن، انسانهایی بودند به دور از تمدن و اغلب به دور از انسانیت؛ اسیر هوی و هوس خویش و مغلوب کینه و جنگهای قبیله ای. در آنجا صفای زندگی نابود گشته و بی فرهنگی و تعصب جاهلیت سایه خود را بر سر مردمان پهن کرده بود. وادی عربستان در آتش کینه و بی سوادی میسوخت و گاه عقاید و خرافات مرسوم، فجایع عجیبی از قبیل زنده به گور کردن دختران را به همراه داشت. جنگ و خون ریزی، امنیت و آسایش را از مردمان این منطقه ربوده و عرصه زندگی را بر قبایل ساکن در این ناحیه تنگ نموده بود.
در چنین نقطه ای ستارة انبیا و خاتم پیامبران حضرت محمدبن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)، مبعوث میشود و به فرمان پروردگار خویش مأمورِ هدایت عامة مردم میشود. او مبعوث میشود تا آخرین و کاملترین آیین الهی را برای گمگشتگان بیاورد. و در این راه، تحمل بیست وسه سال رنج و زحمت را بر خویش هموار میکند. و سرانجام دینی را برای مردم میآورد که ثمره آن، مفهوم حیات دنیوی و سعادت کامل اخروی است. برنامه ای که در سایة آن، انسان به بهترین زندگی و جامعترین کمالات دست مییابد. از خرافه پرستی دست برمیدارد و لایق آن میگردد تا خدای یگانه را در نماز خویش بخواند.
او، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است. کسی که از جانب خدای تبارک و تعالی پیام میآورد. و در قبال نعمت رسالت، هیچ اجر و مزدی از مردم نمیخواهد، مگر مودت و محبت نسبت به ذی القربی و اهل بیت خویش. (۱)
ذی القربی یعنی چه؟ آنها اهل بیتِ او هستند، اهل بیتی که رسالتش را ادامه میدهند و لوای رنجی را که وی سالها بر دوش خود حمل نموده است تا انسانها را به نعمت هدایت برساند بر دوش میکشند، یعنی جلوه ای از شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در هر دوره و هر عصر. به درستی که این، همان شرط جاودانه بودن آیین نبوی است. همان آیینی که از غار حرا آغاز و در وادی غدیر به اوج خویش رسید. آری، اسلام همان مکتبی که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، به فرمان خدا آورد تا هرکس که طالب کمال و سعادت است به سوی آن روی بیاود و هرکس که از آن روی بگرداند سرانجام او با خداوند خواهد بود!
مؤسس مذهب شیعه:
به شهادت تاریخ و گواه اخبار و روایات فراوانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، اسلام و آخرین آیین بشریت را به فرمان خداوند، منوط به ولایت مولی الموحدین علی بن ابی طالب(علیه السلام) معرفی میکند و سرنوشت نیک فرجام مکتب حرا را به مذهب زلال برکة غدیر پیوند میزند. و با طنین رسای:
((یا عَلی! أنْتَ وَ شیعَتُکَ هُمُ الْفایزوُنَ))
((ای علی! تو و شیعیانت رستگار هستید.)) (۲)
اسلامِ رستگاران را تشیع، و با ندای محکم:
((یا عَلی! أنْتَ وَ شیعَتُکَ هُمْ خَیْرُ الْبَریَّه))
((ای علی! تو وشیعیانت بهترین مردم هستید.)) (۳)
بهترین مردم را شیعیان اعلام میدارد.
پیامبری که از نزد خود سخن نمیگوید و هر آنچه میگوید وحیی است که از جانب خداوند تبارک و تعالی بر او نازل میشود (۴)، بارها و بارها بر فراز مناره گیتی، گوشت و خون علی(علیه السلام) را گوشت و خون خود معرفی مینماید (۵) و پیروان واقعی او را مطیعان مکتب خویش قلمداد میکند؛ و به این ترتیب مذهب شیعه را به عنوان مذهب مسلمانان حقیقی بر لوح تاریخ ثبت میکند؛ و خود پرچمدار آن میگردد.
وظیفة مسلمانان:
اسلام، بهترین و کاملترین نعمت خداوند بر مسلمانان میباشد که یکایک مسلمانان را با عقاید و آداب والای خویش همچون دانههای زنجیر به یکدیگر متصل میکند. این زنجیره الهی گاه مرزهای جغرافیایی و تاریخی را در هم مینوردد و انسانهای بیشماری را درون دایرة اسلام و حول این مرکز – ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) - جمع میکند و چه بسا این افراد در طولِ عمرِ خویش یکدیگر را ندیده و پس از آن نیز نبینند اما همین اجتماعِ قلبها و هم عقیده بودن آنها بسیاری از دعاها و درودهای بی کران آنان را نثار یکدیگر میسازد.
پس چه بهتر که اکنون نیز مسلمانان با اجتماع بر اسلام راستین، که مرکز ثقل امت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است به سوی کمال و سعادت دنیوی و اخروی حرکت کنند.
نقاط اشتراک مذاهب:
گاه برای ایجاد وحدت میان فرقههای مختلف اسلامی اعم از شیعه و سنی سخن از عوامل و مسایلی به میان میآید که نه تنها مایة وحدت نیست، که سبب تفرقه و علت گمراهی نیز به حساب میآید.
اگر ما مسلمانان خواهان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم و به قرآن اعتقاد راسخ داریم و هرگز به خود اجازة چون و چرا کردن در دستورهای خدا و پیامبر او را نمیدهیم، باید به دستورات او در میان امت گوش جان سپرده و آنها را برنامه زندگی خویش قرار دهیم.
پیدا کردن نقاط مشترک میان مذاهب به منظور تقریب آنها به یکدیگر از چند جهت دارای اشکال عمده است:
۱- پیروان هیچ مذهبی حاضر به از دست دادن بخشی از اعتقادات خود، در نقاطی که با مذاهب دیگر دارای اختلاف هستند، نیستند.
۲- پیدا کردن نقاط مشترک میان مذاهب؛ و بالطبع، رها کردن نقاط اختلاف؛ مذهب جدیدی با نقاط تاریک و روشن بسیاری ایجاد مینماید و این به خودی خود دردی را دوا نمیکند و مشکلی را از جامعه انسانی حل نمیکند. چرا که مذهب ایجاد شده صرفاً برای رضایت خاطر پیروان آن فرقه ها تأسیس شده و دیگر دارای دستورات کامل در تمام شؤون زندگی نخواهد بود.
۳-هدف نهاییِ دین که نشان دادن راه حق و حقیقت میباشد، نابود میگردد. طبیعی است مذهبی که برای رضایت عده ای بعضی از دستورات آن حذف گردیده و یا تعدادی تکلیف به آن اضافه شده دیگر راه حقیقی را نشان نخواهد داد و کاروان بشری و پیروان خود را به سوی هلاکت و نیستی سوق خواهد داد.
محور وحدت چیست؟
ما مسلمانان عقیده بر کامل بودن اسلام به معنای واقعی آن داریم و بر این مسئله نیز متفقیم که اسلام از هیچ مسئله ای فروگذار نکرده و برای زوایای مختلف زندگی انسانها آداب و احکام خاصی دارد؛ و همه به این حقیقت معترفیم که طبق آیات کریمه قرآن، هیچ مسلمانی حق دخالت در احکام صادره از طرف خدا و رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) را ندارد و در این مورد مسلمانان هیچ گونه اختیاری از خویش ندارند. (۶) و دستورات رسیده از ناحیه قدس الهی را به گوش جان شنیده و اطاعت میکنند.
یکی از مواردی که خداوند در قرآن کریم به آن حکم نموده و مسلمانان را به آن امر مینماید، تمسک و چنگ زدن به ریسمان محکم الهی است که همان محور وحدت مسلمانان است. در آنجا که میفرماید:
((وَاعْتَصِموُا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعًا وَ لا تَفَرَّقوُا))
((و همگی به ریسمان استوار خداوند چنگ بزنید و پراکنده نشوید.)) (۷)
دراخبار و روایات متعددی که از فریقین (شیعه و سنی) رسیده است، از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده: ریسمان استوار خداوند و حبل متین الهی که باید مردم به او پناه آورند و از پیرامون او متفرق نگردند، ((امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام))) میباشد. بنابراین، مسلمانان باید با اجتماع و عقیده بر ولایت و محبت وی، به عنوان ((حبل الله))، این فرمان خداوند را سر لوحه اعمال و وظایف مذهبی خویش قرار دهند و به دستورات قرآن و آیین اسلام جامه عمل بپوشانند کاملاً آشکار است که کسانی مسلمان واقعی محسوب میشوند که اسلام را پذیرفته، به قرآن احترام گذاشته و به اوامر و نواهی پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) عمل کنند یعنی به ولایت امیر مؤمنان حضرت علی(علیه السلام) گردن نهند.
گفتنی است که اسلام پیوسته تکامل خود را وابسته به نعمت ولایت علی ابن ابیطالب(علیه السلام) میداند (۹) و در آیات فراوانی از کتاب جاودانی خویش، مردم را به سوی او ارجاع داده و بر ضرورت عقیده به ولایت او هشدار داده است. (۱۰)
پینوشتها:
)) از منابع شیعه و از منابع اهل سنت))
۱- سوره شوری آیه ۲۳. مفاتیح الجنان دعای ندبه.
۱-الدرالمنثور، ج۶، ص۷. تفسیر خازن، ج۴ ص ۹۴. فراید السمطین، ج ا، باب۲.
۲-عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ۷۸ ح ۲۰۱. ۲
۲- مناقب، ص۶۶؛ تذکرة خواص الائمه ص ۳۱ ؛ فراید السمطین، ج۱، باب۱.
۳-تفسیر جامع، ج۷، ص ۴۶۶؛ تفسیر انوار درخشان، ج ۱۸، ص ۲۴۸.
۳- تفسیر طبری، ج ۳۰؛ کنز العمال، ج۶،ص ۴۰۳؛ الدر المنثور، ج۶، ص ۳۷۹.
۴-سوره نجم آیه ۳.
۵-مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
۵- تاریخ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص۳۲۱؛ کفایه الطالب، ص ۱۳۵
۶- سوره احزاب آیه ۳۶.
۷-سوره آل عمران آیه ۱۰۳.
۸-تفسیر جامع، ج۱، ص ۴۶۶. تفسیر اثنی عشر، ج۲، ص ۱۹۴.
۸- صواعق المحرقه، ص ۹۳؛ ینابیع الموده ص ۱۱۸ و ۱۱۹.
۹-سوره مایده آیه ۳.
۹-سوره مایده آیه ۳؛ تفسیر در مناقب، ص ۸۰؛ و مقتل الحسین، ج۱، ص ۴۷.
۱۰-به اکثر کتابهای شیعیان مراجعه بفرمایید.
۱۰-به عنوان نمونه مراجعه کنید به:
تفسیر آیات ۴۳ و ۵۵ سوره نحل و ۵۵ سوره نساء و ۵۵ سوره مایده در:
فراید السمطین و سوره مایده آیه ۵۵ در ینابیع الموده ص ۱۱۴.
/
ققنوس