پیشبینی ظهور با نمودار، اصالت ندارد!
از جمله روایات مشهور شیعه، جملهای است که در توقیع مبارک امام زمان(علیه السلام) به اسحاق بن یعقوب وجود دارد و اینگونه به دست ما رسیده است: «أَمَّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَی اللَّهِ وَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ» اما ظهور فرج با خداست و تعیین وقت کنندگان دروغ میگویند.[۱] تعیین وقت و هنگام برای زمان ظهور امام عصر (عج) و مختصاتیابی آن، امری است که بارها از سوی معصومین از آن نهی شده و حرمت و عدم جواز آن مشهود است.
به عنوان نمونهای دیگر، امام امام صادق علیه السلام میفرماید: «کَذَبَ المُوَقِّتونَ ما وَقَّتْنا فیما مضی و لا نُوقِّتُ فیما یُستَقْبَلُ» وقت گذاران دروغ میگویند. ما (اهل بیت) نه در گذشته، وقت (ظهور) را تعیین کرده ایم و نه در آینده، تعیین وقت خواهیم کرد.[۲] و یا در روایت دیگری میفرماید: «کَذَبَ الوَقاتون. إنّا اهلُ بَیتٍ لا نُوَقَّتُ» تعیین کنندگان وقت (برای ظهور قایم عج) دروغ میگویند. ما خانوادهای هستیم که (برای آن) وقتی تعیین نمیکنیم.
اما گاهی برخی با تأملات شخصی و برآیندهای فکری خویش احساس میکنند که با توجه به شواهدی که دارند یا مطالعه کردهاند، میتوانند زمانبندی برای ظهور امام عصر (عج) ارائه دهند و به مختصات ضمنی آن اشاره کنند. این نوع حرکتها و گفتهها، شاید در برخی موارد آثار سوء و نامطلوبی در بدنه فکری و اندیشهای مردم داشته باشد و تردیدها به ویژه نسل جوان را مورد هجمه قرار دهد و انتظار را از فرآیند طبیعی خود خارج سازد. بنابراین ضرورت دارد که مواضع روشن و محکمی در قبال هرآنچه در این زمینه با این محوریت گفته میشود، صورت گیرد.
امام باقر علیه السلام میفرمایند: «مَنْ وَقَّتَ لَکَ مِنَ النَّاسِ شَیْیاً فَلَا تَهَابَنَّ أَنْ تُکَذِّبَهُ فَلَسْنَا نُوَقِّتُ لِأَحَدٍ وَقْتاً» هر کس برای تو وقت تعیین کرد، بی محابا آن را دروغ بشمار؛ زیرا ما برای هیچ کس، هیچ وقتی تعیین نمیکنیم.[۳] هر کس با هر قصد و غرض و انگیزهای و در هر جایگاه و منصب و مقامی، اگر به دام توقیت بیافتد و برای ظهور حضرت مهدی (عج) وقت تعیین کند، دروغگو خواهد بود و وظیفه عموم جامعه شیعی، مقابله جدی و تکذیب چنین افرادی است.
آنچه در نظر شیعه پسندیده صحیح و است، مژده و بشارت به ظهور و دعا برای تعجیل آن است، نه آنکه مدام دنبال جمعآوری شواهد و قراین باشیم تا مختصات ظهور را بیابیم. امروز شعیب بن صالح را به فلان فرد نسبت بدهیم و فردا به کس دیگری؛ سید یمانی را فلان فرد بدانیم و چند ماه بعد گمان کنیم فرد دیگری است.
در دین ما، هیچگاه چنین پیشبینیهایی مطالبه نشده است و انتظار فردی و اجتماعی ما در این خلاصه نمیشود که هر روز از بستر برخیزیم و شروع به گشتن ب مصادیق و یافتن معادلات و جداول جدید نماییم. روح انتظار در این نهفته است که رفتار و جامعه خویش را مطابق آرمانهای مطلوب اسلامی و الهی قرار دهیم و در آن جهت گام برداریم، نهضت جهادی اسلام را ادامه دهیم و سبک زندگی اسلامی برای خویش پیاده کنیم.
طبیعی است که سخنانی که از تریبونهای خاص مذهبی و تأثیرگذار در رابطه با ظهور منتشر میشود و امر ظهور را فراتر از دعا و قابل پیشبینی برمیشمرد، مورد حمایت جریانهای خاص انحرافگونه قرار بگیرند و آنچه مرضی و مورد رضایت آنان است در چنین سخنان و مواضعی جای گیرد، چه اینکه آنها هم از پیشتر اظهاراتی مشابه با این مواضع داشتهاند.
اگر چنین مواضعی به طور مداوم بیان و تاکید شود و عملاً رایج گردد، به نشأت گرفتن تفکری مخاطرهآمیز در حوزه مهدویت و به ویژه در میان نسل جوان منجر خواهد شد. سیر و حرکت در مسیر توهمات و عادیشدن این تحرک، در درازمدت ذات اصلی و ماهیت فطری انتظار را از ما خواهد زدود و فقهگرایی صحیح را مسدود خواهد کرد.
ما نیاز داریم که فلسفه صحیح انتظار را رایج کنیم و به دور از نمودار و جدول و فارغ از پیشبینی و مصداقگرایی، به وظایف اکمل خویش در عصر ظهور جریان بخشیم. نباید به دنبال یافتن مصادیق راه بیفتیم که این رویکرد عایدی جز دغدغههای بیهوده ذهنی برای مردم نخواهد داشت.
آنچه که میشنویم حداکثر در حد یک احتمال هستند و نباید روی آنها محاسبه نمود. ما باید آمادگی و نشاط دینی را در بستر انتظار صحیح پیاده کنیم و چنین حاشیههایی را ارج و بها ندهیم.
اما در پایان، نکته مهم و بسیار حایر اهمیتی را یادآور میشویم و آن این است که امر ظهور امام زمان (عج) بداء پذیر است. یعنی اگر زمانی از سوی پروردگار برای آن تعیین شده باشد، آن زمان نیز میتواند تقدم و تأخر بیابد و جلو و عقب شود، یعنی قبل از رسیدن به آن زمان، بداء صورت پذیرد و انجام آن چیز به تأخیر بیفتد و یا حتی مقدم شود. به عبارت دیگر هر چند خداوند این تغییر را از قبل به علم ذاتیاش میدانسته است ولی این علم مانع تقدیر اولی و تغییر آن نمیگردد و آن تقدیر و این تغییر هردو کاملاً واقعی و بر طبق حکمتهای الهی بوده است.
البته حالت دیگری هم درمورد بداییات امکان پذیر است و آن اینکه خداوند زمان وقوع چیزی را تقدیر نکرده باشد یا به عبارت دیگر تقدیر آن همرا با وقوعش باشد و تقدیر سابق و مقدم بر تحققش نداشته باشد. مسأله بداء ماهیت و روح اثرگذاری دعاهای شیعیان در تعجیل فرج را روشن میسازد.
بنابراین، طبق قاعده کلی که خود ائمه تعلیم فرمودند در اخبار غیبی ایشان ـ غیر از آنچه استثنا کرده اند ـ احتمال بداء وجود دارد. اعتقاد به این مطلب تأثیر عمیق و مهمی در نحوه برخورد با مقدمات و نشانههایی که برای ظهور امام عصر در احادیث آمده، میگذارد. مثلا اینکه در حدیثی یکی از ائمه (علیهم السلام) نشانه یا خصوصیتی را برای زمان ظهور یا پیش از آن ذکر کنند، با توجه به همین محتمل بودن رخ دادن بداء، میتوان گفت که چنین اخباری احتمال خواهند بود.
به طور کلی در اخبار رسیده از اهل بیت (علیهم السلام) داریم که امر فرج دفعی است و پیشبینیپذیر نیست. پس اینکه بخواهیم بگوییم فرج مهدی فاطمه (علیه السلام) دیگر از دعا گذشته و ظهور عن قریب ممکن شده و... خلاف مسیر مورد نظر ائمه گام برداشته ایم و به خیالات خویش دامن زده ایم.
منابع:
---------------------------------
[۱]: کمال الدین و تمام النعمة، ج۲ ص۴۸۳
[۲]: الغیبه طوسی، ص۴۲۶
[۳]: همان
ابنا