پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از چه کسی باید تبعیت نمود؟ (دلایل نقلی از ائمهی اهل بیت ع)
بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، در حالی که امت به تفرقه و اختلاف خو گرفتهاند و بعضی، بعض دیگر را تکفیر میکنند، مسلمانان به چه کسی باید پناه برند؟ خداوند میفرماید: «همچون کسانی که از هم پراکنده شدندوپس ازآمدن معجزات ودلیلهای روشن،اختلاف نمودند، نباشید» (آل عمران۳/۱۰۵).
بنابراین، دردوران نبودپیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، چه کسی مورد اطمینان است که حجت خدا را ابلاغ و تأویل آیات و تفسیر احکام را بیان کند؟
از آن جا که به شهادت تاریخ، حدیث و اقوال دانشمندان، ائمهی اهل بیت (علیه السلام) اعلم امت پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشند، جهت پاسخ به پرسش مذکور، به سخنان ایشان مراجعه و ملاحظه میگردد که ایشان، تنها خود را شایستهی منصب امامت و رهبری امت میدانند. شواهد ذیل گویای این ادعاست:
۱- حضرت علی(علیه السلام) در موارد متعددی طی خطبه ها، نامه ها و سخنان خویش، در ضمن موضوعات گوناگون و به مناسبت، به این موضوع اشاره نموده اند:
۱-۱- کجا میروید و به کدام طرف رو میکنید؟ پرچمهای حق برپا، نشانههای آن آشکار و چراغهای آن نصب گردیده است، گمراهانه به کجا میروید؟ در حالی که عترت پیامبر در بین شما هستند، چگونه سرگردانید، آن ها زمامهای حق پرچمهای دین و زبانهای صدقاند. آن ها را در بهترین جایی که قرآن را حفظ میکنید جای دهید (دلها و قلوب پاک خود) و همچون تشنگان برای سیراب شدن به سرچشمههای زلال آن ها هجوم آورید.
۱-۲- نگاهتان به اهل بیت پیامبرتان باشد. از آن سمت بروید که آن ها میروند و گام را به جای گام آن ها بنهید. آنان شما را از راه هدایت بیرون نمیبرند و به سرمنزل پستی سوق نمیدهند. اگر سکوت کردند شما نیز سکوت کنید. اگر قیام نمودند بپاخیزید. از آن ها پیش نیفتید که گمراه میشوید و از آنها عقب نمایند که هلاک میگردید.
(نهجالبلاغهی صبحی صالح/ خطبهی ۹۷)
۱-۳- آنان(اهل بیت پیامبر) حیات علمند و مرگ نادانی، حلمشان تو را از علمشان، ظاهرشان از باطنشان و سکوتشان از منطقشان، آگاه میسازد. با حق مخالفت نمیکنند و در آن اختلاف نمیورزند. آن ها پایههای اسلامند و پناهگاه ایمنی بخش. به واسطهی آنان حق به پایگاه خویش بازگردید. باطل از جای خود کنده شد و زبان آن از بیخ بیرون آمد. آیین الهی را خوب فهمیدند و به آن عمل کردند نه آن که آن را بشنوند و به دیگران بگویند؛ چه اینکه راویان علم بسیارند ولی کسانی که خوب آن را درک کنند کم.
(نهجالبلاغهی صبحی صالح/ خطبهی ۲۳۹)
۱-۴- عترت او بهترین عترتها، خاندان او بهترین خاندانها و شجرهی وجودش بهترین اشجار است. درختی که در حرم خدا روییده و در میان کرامت و بزرگواری رشد و نمو کرده است، شاخههای آن طولانی و میوههای آن فراوان است.
(نهجالبلاغهی صبحی صالح/ خطبهی ۹۴)
۱-۵- ما شعار، اصحاب، گنجها و درهای (علوم پیامبر) هستیم. جز از درخانه نباید وارد شد و کسی که از در خانه وارد نشود او را دزد میخوانند. و نیز در همین خطبه دربارهی اهل بیت چنین ادامه میدهند: آیات کریمهی قرآن دربارهی آن هاست. آن ها گنجهای خداوندند.اگر سخن گویند راست میگویند و اگر ساکت بمانند کسی بر آنان پیش نمیگیرد. باید پیش قراول و پیشاهنگ به قافله دروغ نگوید و درک و عقلش را حاضر سازد.
(نهجالبلاغهی صبحی صالح/ خطبهی ۱۵۴)
۱-۶- شما هیچگاه رشد و هدایت را نخواهید شناخت جز آنکه تارک آن را بشناسید و به میثاق و پیمان قرآن متمسک نخواهید شد جز آن گاه که شخصی که قرآن را نقض نموده بشناسید و به قرآن چنگ نخواهید زد جز آنکه از شخصی که قرآن را پشت سرافکنده آگاه شوید. پس آن را از اهلش جویا شوید (از همانها که همهی اشخاص را میشناسند.) از آن ها که زندگی دانشند و مرگ جهل و نادانی. آنان کسانی هستند که حکمشان شما را از دانش و علمشان آگاه میسازد. سکوتشان از منطقشان و ظاهرشان از باطنشان شما را مطلع میکند. با دین مخالفت نمیکنند و در آن اختلاف نمیورزند. قرآن در بین آن ها شاهدی صادق و ساکتی گویا است.
(نهجالبلاغهی صبحی صالح/ خطبهی ۱۴۷)
۱-۷- ما پایگاه رسالت، محل رفت و آمد فرشتگان، معدنهای دانش و سرچشمههای حکمت ودرخت نبوتیم. یاور ودوستدارما منتظررحمت است و دشمن و کینهتوز نسبت به ما منتظر قهر و کیفر الهی.
(نهجالبلاغهی صبحی صالح/ خطبهی ۱۰۹)
۱-۸- ای مردم از شعلهی چراغ وجود واعظی که خود عمل میکند چراغ وجودتان را روشن سازید و از سرچشمهی زلالی که هیچ کدری در آن دیده نمیشود، آب بردارید.
(نهجالبلاغهی صبحی صالح/ خطبهی ۱۰۵)
۱-۹- کجایند غیر ازما، آنان که به دروغ و ستم خیال میکردند راسخان درعلمند (که ببینند) خداوند ما را مقامی بلند بخشید و آنان را پست و خوار ساخت. به ما عطا نمود و آنها را محروم ساخت. ما را داخل رحمت خویش کرد و آنها را خارج ساخت. از ناحیهی ما هدایت عطا میشود و کوردلان روشنی میگیرند. ائمه و پیشوایان از قریشند. درخت وجودشان در این خاندان از تیرهی هاشم غرس شده است. امامت سزاوار دیگران نیست و نباید رهبران و راهنمایان از غیر آن ها باشند.
۱-۱۰- دشمنان اهل بیت زندگی این جهان را برگزیدند و آخرت را پشت سر انداختند. آب زلال و گوارا را رها کردند و آبهای گندیده و پر لجن را نوشیدند.
(نهجالبلاغهی صبحی صالح/ خطبهی ۱۴۴)
۱-۱۱- هر کس از شما در بستر خویش بمیرد و در شناسایی حق خدا و پیامبر و اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عارف باشد شهید مرده است. اجر او برخداست و مستوجب ثواب اعمال صالحی است که قصد داشته، انجام دهد، همان نیتش جای شمشیر کشی و جهاد همگام با اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را میگیرد و حساب میشود.
(نهجالبلاغهی صبحی صالح/ خطبهی ۱۹۰)
۲ - امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند:
در مورد ما از خدا بترسید که ما امیران و رؤسای شما هستیم.
(الصواعق ابن حجر/ باب وصایای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم))
۳ - امام سجاد هرگاه این آیهی شریفه:یاایها الذین امنوااتقو الله و کونوا مع الصادقین (توبه ۹/ ۱۱۹)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید!تقوا پیشهکنیدوبا صادقان باشید» را تلاوت میفرمود، بسیار دعا میکرد، دعایی که مشتمل بر درخواست ملحق شدن و رسیدن به درجهی صادقان و درجات بلند بود. در ادامهی دعا، اضافه میفرمود: «دیگران دربارهی ما تقصیر کردند و برای توجیه عمل خلافشان به آیات متشابه قرآن استدلال کرده و طبق آرای خود، آنها را تأویل و تفسیر نمودند و اخبار و سنت مسلم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارهی ما را مورد ایراد قرار دادند».
سخنان این امامان نمونهای برای اقوال سایر ائمهی اهل بیت (علیه السلام) میباشد. چه اینکه آنها بر این حقیقت اجماع دارند و نیز اخبار صحیح دیگر در این باره متواتر است.
سایت فطرت